دویچه وله - حسن روحانی اعلام کرده ایران پیشنهادی برای "صلح و امنیت تنگه هرمز" به مجمع عمومی سازمان ملل ارائه میکند. علی فتحالله نژاد، کارشناس مرکز مطالعات خاورمیانه میگوید این پیشنهاد شانس چندانی برای به نتیجه رسیدن ندارد.
علیفتحالله نژاد، کارشناس ایران در موسسه بروکینگ (مرکز مطالعات خاورمیانه) در دوحه است. با او درباره پیشنهاد حسن روحانی برای صلح در تنگه هرمز و احتمال موفقیت این پیشنهاد گفتوگو کردهایم.
دویچهوله: آقای فتحالله نژاد رئیس جمهور ایران در آستانه سفر به نیویورک و سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل، اعلام کرده که ایران میخواهد ابتکار عمل تازهای برای تأمین صلح و امنیت خلیجفارس و تنگه هرمز در سازمان ملل ارائه کند. چقدر جای امیدواری است که این ابتکار عمل تنش در خلیجفارس را کاهش دهد؟
علیفتحالله نژاد: بعید به نظر میرسد که ابتکار عمل ایران برای تدوین یک برنامه امنیتی در خلیج فارس به نتیجه برسد. این ابتکار عمل در واقع پاسخی است به ائتلافی که به رهبری ایالات متحده برای امنیت حمل و نقل انرژی در خلیجفارس تشکیل شده و مورد حمایت کشورهای بسیاری است.
این نگرانی وجود دارد که این ابتکار عمل به سرنوشت پیشنهادی دچار شود که وزیر خارجه ایران، محمد جواد ظریف پیشتر مطرح کرده بود. ظریف پیشنهاد کرده بود که ایران و کشورهای حاشیه خلیج فارس "پیمان منع تجاوز" امضاء کنند. اما کشورهای منطقه که روابطی در سطوح مختلف با تهران دارند، با شک و تردید به طرح امنیت منطقهای تهران مینگرند. بیاعتمادی متقابل میان ایران و این کشورها بسیار عمیق و جدی است.
ایران میگوید آماده است تا همه اختلافات با کشورهای حوزه خلیج فارس را حل کرده و دست دوستی به سوی آنها دراز کند. این بیاعتمادی متقابل میان کشورهای منطقه از کجا ریشه میگیرد؟
ببینید، مسئله اینجاست که طرفهای درگیر در خلیجفارس، نگرانیهای امنیتی یکدیگر را جدی نمیگیرند و هر کدام حرف خود را میزنند. مباحث امنیتی منطقه گاه به مکالمه میان یک فرد نابینا و یک فرد ناشنوا میماند که راه ارتباط با یکدیگر را پیدا نکردهاند.
اصل ماجرا این است که تهران در حقیقت همچنان خواستار خروج قدرتهای غربی از خلیج فارس است. در مقابل کشورهای عرب، علیرغم کاستیهای جدی که حال در تأمین امنیت دیده میشود، همچنان به حضور نظامی آمریکا و کشورهای غربی نیاز دارند. پایههای قدرت و ثروتاین کشورها بر درآمدهای نفت استوار است، آنها نگران امنیت تأسیسات خود هستند.
علاوه بر این، استراتژی تهاجمی ایران در ماههای اخیر که گسترش بیشتری در منطقه پیدا کرده، قدرت و نفوذ ایران را ثابت کرده است. اما این اقدامات (تخریبی) که احتمالاً ایران پشت آنها بوده است، به طور طبیعی ترس از توان ایران برای بیثبات کردن منطقه را بیشتر کرده است.
ایران همزمان نشان داده با کشورهایی که سیاستی متخاصم علیه ایران دارند، به عنوان مثال امارات متحده عربی و عربستان با شدت برخورد میکند و این کشورها میدانند که جنگ علیه ایران پیامدهای ویرانگری برای آنها خواهد داشت.
فکر میکنید این وضعیت تا کجا میتواند ادامه پیدا کند؟
خواه یا ناخواه در نهایت باید پذیرفت که در سیاستهای امنیتی منطقه، باید با ایران کنار آمد. اما یک گزینه قابل قبول و قابل اجرا برای همهطرفها هنوز روی میز نیست. بنابراین ابتکار عمل ایران که حال نام "ائتلاف امید" روی آن گذاشته شده هم بیشتر پیشنهادی توخالی است که احتمالأ مورد استقبال قرار نخواهد گرفت و به سرنوشت سایر پیشنهادهای امنیتی ایران دچار میشود.