آرمان ملی- امیر داداشی: ایرانیهایی که پیش از این با خرید املاک در دوبی و ارمنستان نشان داده بودند علاقه زیادی به رونق بازار دیگر کشورها دارند، زمانی که دریافتند بهجای خرید خانه یک میلیون دلاری، با معامله واحدهای ۲۵۰ هزار دلاری هم میتوانند حق شهروندی ترکیه را دریافت کنند، بار خود را به مقصد این کشور بستند تا این بار تاثیر بسزایی در رونق بازار مسکن این کشور داشته باشند و در سال ۲۰۱۹، پس از عراقیها جایگاه دوم را از نظر تعداد خرید مسکن خارجیها در ترکیه به دست آورند. طوریکه آخرین گزارش مرکز آمار ترکیه نشان میدهد ایرانیها در ۹ ماه سال جاری میلادی ۳۳۲۴ واحد مسکن در این کشور خریداری کردهاند که نسبت به دوره مشابه پارسال ۶۵ درصد افزایش یافته و نسبت به ۹ ماه سال ۲۰۱۷ حدود ۵/۵ برابر رشد داشته است. این اتفاق در شرایطی رخ داده که بازار مسکن ایران اکنون در رکود به سر میبرد و جذب بخشی از سرمایهها میتواند مقدمات رونق بازار داخلی را فراهم سازد، البته در این بین برخی از سرمایهگذاران ایرانی به دلیل کاهش ارزش لیر در مقابل دلار، کاهش نرخ ارز در ایران و کاهش قیمت مسکن در ترکیه دچار زیانهای غیرقابلجبران شدهاند.
عدهای از شهروندان ایرانی همواره نشان دادهاند که اگر اتفاقی باب و به یک عرف تبدیل شود باید ماجراجوییهای خود را تا انتها ادامه دهند. این افراد تا زمانی که خود را به سرآمد یک ماجرا تبدیل نکنند بعید به نظر میرسد آن را رها کنند. از یک جایی به بعد هم دیگر برای آنها اهمیتی ندارد که ذینفع هستند یا آنچه انجام میدهند به ضررشان تمامی میشود. ابعاد این رفتار هم تنها در حوزه اقتصاد یا یک بازار محدود نمیشود. روزی حمله به پیج افراد معروف را دستمایه قرار میدهند تا خود را در رسانههای بینالمللی مطرح سازند، روز دیگر به بازار دیگر کشورها هجوم میبرند و به سرآمد تبدیل میشوند. این افراد یک نقطه اشتراک دارند و آن، این است که معمولا چشم به دیگران دوختهاند تا ببینند بقیه چه کاری انجام میدهند تا به شکل طوطیوار آن را تکرار کنند. تخصص و مهارت هم کوچکترین اهمیتی برایشان ندارد. روزی میبینند که تب بازار ارز داغ است و تمام سرمایه و دارایی خود را به دلار تبدیل میکنند، روز دیگر در تاکسی میشنوند که تعداد سرمایهگذاران بورس زیاد شدهاند و بدین ترتیب خود را به یک بورسباز تبدیل میکنند. سال گذشته نیز وقتی دولت ترکیه اعلام کرد که شرط اعطای شهروندی در زمینه خرید مسکن را از یک میلیون دلار به ۲۵۰ هزار دلار کاهش داده است، به یکباره تعداد زیادی از ایرانیها خود را مهیای زندگی در این کشور کردند. از آن مقطع بود که موسسههای آموزش زبان ترکی رونق جدی پیدا کردند و تعداد شیفتگان به این همسایه غربی دوچندان شد. این در حالی است که با توجه به تجارب تلخ ایرانیها از سرمایهگذاری در کشورهایی نظیر امارات و ارمنستان انتظار میرفت این بار سرمایهگذاران دقت و تفکر بیشتری در این زمینه به خرج دهند، اما گویا این بیشترین انتظاری است میتوان از این افراد داشت. اگر تعداد خریداران ایرانی مسکن در ترکیه در سال گذشته ۱۰۰۰ نفر بودند، تعداد این افراد فقط در ۹ ماه سال ۲۰۱۹ به ۳۳۲۴ نفر رسیده است تا آنها پس از عراقیها در این زمینه در جایگاه دوم و بالاتر از شهروندان روسیه، عربستان، افغانستان، کویت و آلمان بایستند. به نظر میرسد با ادامه این روند ایرانیها جایگاه عراقیها را هم تصاحب کنند. چراکه ایرانیانی که قصد اقامت در ترکیه دارند تنها به این تعداد ختم نمیشود، بلکه خانواده آنها و دیگر سرمایهگذاران را هم دربرمیگیرد و ممکن است در آینده آنها را هم وارد بازار مسکن و معامله خانه کند. گزارش دولت ترکیه نشان میدهد که طی سال گذشته میلادی، ۲۶۵ هزار ایرانی تقاضای اقامت در این کشور را دادهاند.
۹۲۶۵ میلیارد تومانی که در ترکیه خرج شد
برای هجوم ایرانیها برای سرمایهگذاری در دیگر کشورها دلایل مختلفی اعم از سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و ... میتوان برشمرد، اما در اینجا اگر بخواهیم دلایل اقتصادی را مورد بررسی قرار دهیم میتوان به مواردی اعم از رکود مسکن، گرانی، نبود ثبات اقتصادی بهویژه در بازار ارز، تشدید فقر، رشد بیکاری و ... اشاره کرد. چنانکه با ۲۵۰ هزار دلار که با نرخ دلار ۱۱ هزار و ۱۵۰ تومانی رقمی حدود دو میلیارد و ۷۸۸ میلیون میشود، در بهترین مناطق استانبول و آنکارا میتوان اقدام به خرید مسکن کرد، اما با این رقم در بهترین شرایط میتوان خانهای قدیمیساخت در مناطق مرکزی پایتخت خرید. حال اگر حداقل قیمت مسکن در ترکیه که توسط ایرانیها خریداری شده را همان ۲۵۰ هزار دلار نظر بگیریم، باید گفت که در ۹ ماهه نخست سال ۲۰۱۹، ۸۳۱ میلیون دلار سرمایه برای خرید خانه در ترکیه از کشور خارج شده است؛ یعنی رقمی بیش از ۹۲۶۵ میلیارد تومان. (طبق آخرین نرخ دلار: ۱۱۱۵۰ تومان). البته به این افراد باید حق تصمیمگیری داد تا سرمایه خود را بنا به خواسته و علاقه خود خرج کنند، اما در شرایطی که بازار ارز ایران روزهای نگرانکنندهای را پشت سر میگذارد و از سوی دیگر مردم کشور در شرایط فشار معیشتی به سر میبرند، این امر مصداق بارز همان چراغی است که به خانه رواست و به مسجد حرام. به هر حال اگر بازار مسکن ایران روزهای پررونقی را تجربه کند و اقتصاد نیاز به سرمایهگذاری بخش خصوصی در این حوزه نداشته باشد، حتی خرید خانه در دیگر کشورها را میتوان به فال نیک گرفت، اما در چنین شرایطی که بازار تشنه سرمایهگذاری است، نمیتوان دفاع چندانی از این افراد انجام داد. البته در این زمینه سیاستگذاران هم چندان بیتقصیر نیستند. مشخص است زمانی که فرهنگسازی صحیحی اتفاق نمیافتد و حتی در بعضی از سریالهای پربیننده تلویزیونی، ترکیه بهعنوان حیاطخلوتی برای سرمایهگذاران و پر از جاذبههای اقتصادی و تفریحی نشان داده میشود افراد شوق بیشتری برای زندگی در این کشور پیدا میکنند. شوقی که همراه با توهم است و زیان سرمایهگذاران ایرانی از خرید مسکن در ترکیه گواهی بر این سخن است. از سوی دیگر، دافعههای توریستی و محدودیتهای فرهنگی باعث شده تا گروهی از مردم رفتن را بر ماندن ترجیح دهند. بالطبع زمانی که افراد نتوانند در جایی نیازهای خود را برطرف کنند، گزینه دیگری برای ادامه زندگی انتخاب میکنند. در این زمینه میتوان به شرایط اقتصاد دیگر، ازجمله تولید، توزیع و قیمت مسکن اشاره کرد. مشخصا فردی که متوجه میشود با سالها کارکردن و اخذ وام باز هم نمیتواند خانهای درخور زندگی بخرد بار سفر میبندد و به جایی میرود که با هزینه کمتری بتواند بهترین منطقه را برای زندگی انتخاب کند. البته مواردی نظیر هزینههای زندگی، فرهنگ عمومی، عدالت اجتماعی، امکانات تحصیلی، حقوق شهروندی، جاذبههای تفریحی و رفاهی و امید به آینده در انتخاب محل زندگی میتوانند تاثیرگذار باشند که در مهاجرت گروهی از ایرانیها به ترکیه نباید آنها را نادیده گرفت.