* قطع سراسریِ اینترنت کشور،اختلال درشبکه های تلفنی و تلویزیونی و پخش اعترافات دستگیرشدگان نقشۀ هولناکی است که جانِ هزاران مبارزِآزادیخواه را تهدید می کند،نقشۀ شومی که فاجعۀ ملّی کشتارِ زندانیان سیاسی در سال ۶۷ را تداعی می کند.
***
«اینک قصّابانند درگذرگاه ها مستقر
با کُنده و ساتوری خونآلود
و آن که بر در می کوبد شباهنگام
به کشتنِ چراغ آمده است»*
تظاهرات حق طلبانه و مسالمت آمیزمردم ایران -باردیگر-ازسوی رهبران جمهوری اسلامی به خون کشیده شد واینک« ابلیسِ پیروزْمست/ سورِ عزای ما را بر سفره نشسته است».
تجربۀ ۴۰ سالۀ جمهوری اسلامی نشان داده که هیچ کلیدی قفلِ فقر، فساد و زوال هولناکِ حاکم برایران را بازنخواهدکرد مگراینکه سایۀ شوم این رژیمِ ضدایرانی از سرِ ملّت ما و مردم منطقه برداشته شود.
قطع سراسریِ اینترنت کشور، اختلال درشبکههای تلفنی و تلویزیونی و پخش اعترافات دستگیر شدگان نقشۀ هولناکی است که جانِ هزاران مبارزِ آزادیخواه را تهدید میکند؛ نقشۀ شومی که فاجعۀ ملّی کشتارِ زندانیان سیاسی درسال۶۷ را تداعی مینماید.
در این شرایط حسّاس و سرنوشت ساز، باتوجه به موقعیّت متزلزل رژیم اسلامی در سطح ملّی و بین المللی و با توجه به منشور جهانی حقوق بشر، طرح اخراج این رژیم از سازمان های بین المللی و ضرورتِ «تشکیل دولت موقّت در تبعید»، می تواند خواستی ملّی، مشروع، مدنی و قانونی باشد. طرحی که تحقّقِ آن -اساساً وعُمدتاً- بردوش شاهزاده رضاپ هلوی، خانم شیرین عبادی (به عنوان برندۀ جایزۀ صلح نوبل) و حقوقدان برجسته دکتر کاوه موسوی است.
بنابراین:وظیفه همۀ ایرانیان آزادیخواه است که صرفِ نظر از اختلافات سیاسی، در یک همبستگی و همآوازیِ ملّی، طرح تحریم سیاسیِ رژیم اسلامی و اخراج این رژیم از سازمان های بین المللی را مورد توجه قراردهند. «تشکیل دولتِ موقّت در تبعید» نیز ضمن به چالش کشیدنِ رهبران رژیم اسلامی، می تواند مایۀ امید و پایداریِ آزادیخواهان ایران گردد.
سال ها پیش گفته ام که «ملینا مرکوری»،هنرمندِپُرآوازۀ یونانی،دریک کارزارِ ملّی و بین المللی ضمن جلب حمایت دولت های جهانی توانست به حکومت دیکتاتوری سرهنگ ها دریونان خاتمه دهد.
حضور صدها حقوقدان،هنرمند،نویسنده،سینماگر،روزنامه نگار،استاددانشگاه و فعّال حقوق بشر درخارج ازکشور و وجودِ ده ها شبکۀ رادیو-تلویزیونی می توانند به ارتقای این خواست ملّی و طرحِ آن در نزدِ دولت های بین المللی کمک و یاری کنند.
_________________
* ازشعرِ«در این بُن بست»، احمدشاملو