بسمالله الرحمن الرحیم
حالا که گرد و غبار ناامنیهای ناشی از افزایش قیمت بنزین کنار زده شدهاند، وقت آنست که مسئولان نظام جمهوری اسلامی به واقعیتهائی که نباید از آنها غافل باشند توجه کنند.
۱- حفاظت از نظام جمهوری اسلامی، تمامیت ارضی، استقلال و امنیت کشور، از اوجب واجبات است ولی ایجاد امنیت را نباید فقط در برخورد با ناامنیها خلاصه کرد، بلکه قبل از آن باید عوامل ایجاد ناامنیها شناسائی و ریشهکن شوند. در ناامنیهای هفته آخر آبان، عامل پدید آمدن ناامنی تصمیم نادرستی بود که درباره دونرخیکردن بنزین و گران کردن جهشی قیمت آن گرفته شد و البته زمان و چگونگی اعلام و اجرای آن. حضرات مسئولان نظام باید این واقعیت را بدانند که اکثریت قریب به اتفاق مردم کشور همانطور که قبول دارند قیمت بنزین میبایست افزایش پیدا میکرد، در این نکته نیز اتفاقنظر دارند که تصمیم اتخاذ شده در این زمینه نادرست بوده است و زمان و چگونگی اجرای آن نادرستتر. حتی مردمی که این روزها در نقاط مختلف کشور در راهپیمائیها شرکت میکنند تا آشوبگران و حامیان خارجی آنها را محکوم کنند، آنها هم متفقاً این تصمیمگیری را قبول ندارند. مردم از نظام و امنیت کشور دفاع میکنند نه از این تصمیم.
۲- آرامش این روزها مسئولان نظام را دچار این اشتباه نکند که مردم در مورد تصمیم بنزینی ما در اشتباه بودند و حالا که متوجه شدهاند نهتنها حرفی ندارند بلکه برای تصحیح کردن اشتباه خودشان به صحنه آمدهاند و راهپیمائی میکنند. مردم برای اصل نظام و امنیت کشور و جلوگیری از سوءاستفاده دشمنان اهمیت زیادی قائل هستند و آن را در اولویت قرار میدهند و همه چیز خود را فدای آن میکنند ولی این انتظار را هم دارند که مسئولان به اشتباه خود پی ببرند و درصدد تصحیح آن برآیند. مسئولان نظام بدانند که شجاعت پذیرش اشتباه و تصحیح و جبران بموقع آن، بزرگترین هنر مدیریتی است و ارزش کار آنها را بالا میبرد.
۳- منظور این نیست که قیمت بنزین را به قبل از ۲۵ آبان برگردانید. قطعاً باید قیمت افزایش یابد ولی در مورد میزان افزایش دقت شود و از دو نرخی کردن و سهمیهبندی اجتناب گردد. فساد دو نرخی شدن و سهمیهبندی بنزین از هماکنون آشکار شده و هرچه بیشتر ادامه پیدا کند بیشتر میشود. مسئولان میدانند که در دوران جنگ تحمیلی، که جنگ نظامی بود، امام خمینی به دولت دستور اکید داده بود حتی یک ریال بر قیمت اجناس اضافه نکنند. اینکه در شرایط کنونی که دوران جنگ اقتصادی است یکباره قیمت بنزین سه برابر میشود، با هیچ منطقی قابل توجیه نیست. میلیونها نفر از مردم این کشور حتی در تهران که مرکز کشور است با مسافرکشیهای غیررسمی کمبودهای معیشتی خود را جبران و یا اصولاً از این راه ارتزاق میکنند. این چند میلیون خانواده چگونه میتوانند با این افزایش قیمت بنزین برای گذران زندگی خود به این کار امیدوار باشند؟ منظور اینست که قیمت بنزین را با افزایش تدریجی و تدابیر کارشناسانه و پرهیز از اقدامات فسادآوری از قبیل دونرخیکردن تغییر دهید.
۴- آقای رئیسجمهور در تبلیغات انتخاباتی خود وعده داده بود سطح زندگی مردم را چنان بالا ببرد که به جای یارانه گرفتن، بتوانند به دولت کمک کنند. آرمان بسیار خوبی است ولی حالا علاوه بر یارانه قبلی، یارانه جدیدی هم اختراع شده که به ۶۰ میلیون نفر پرداخت میشود! این، یعنی مردم فقیرتر شدهاند و اگر نشدهاند، معنای این کار اینست که مدیران اقتصادی دولت نمیدانند چه میکنند. مسئولان بدانند با این مدیران و مشاوران اقتصادی نمیتوانند بحران اقتصادی کشور را برطرف نمایند. باید شجاعت به خرج دهند و صاحبنظران اقتصادی واقعبین را به جای این مدیران بگمارند. مشکل مدیران اقتصادی کنونی اینست که سطح زندگی آنها بگونهایست که درد مردم را درک نمیکنند و متاسفانه این را هم نمیدانند که با روشی که در پیش گرفتهاند امکان ندارد قیمت کالاها و خدمات ثابت بماند، عدم افزایش دستوری قیمتها موقتی است و قابل دوام نیست.
۵- در نظام جمهوری اسلامی که مردم باید جایگاه والائی داشته باشند و همواره به حساب بیایند، باید زمینه امکان اظهار نارضایتیها بدون آنکه دشمنان بتوانند از آن سوءاستفاده کنند فراهم شود. مسئولان نظام بدانند که فشارهای معیشتی هروقت مردم را وادار به اعتراض کند - که همه قبول دارند حق مردم است - اگر راهکار مشخصی برای ابراز نارضایتیها وجود نداشته باشد، باز هم شاهد شرارتهای اشرار و ناامنیها خواهیم بود. توجه مسئولان نظام را به این نکته بسیار مهم بهصورت ویژه جلب میکنم که نارضایتیهای معیشتی مربوط به اقشار ضعیف است، همانها که انقلاب کردند و امام خمینی آنها را صاحبان انقلاب و ولینعمتهای مسئولین میدانستند. راضی نشوید مستضعفان در اثر فشارهای معیشتی به صحنه بیایند. این، یک پدیده خطرناک است، خطرناک!