به گزارش رسانههای ترکیه یک ایرانی شامگاه جمعه ۲۴ آبان در استانبول ترور شده است
مجتبی دهقانی - ایندیپندنت فارسی
بنا به برخی اخبار، مسعود مولوی که گفته میشد «ادمین» کانال افشاگر «جعبه سیاه» بوده است، در محله «سیسلی» در منطقه اروپایی شهر استانبول کشته شده است.
رسانههای ترکیه با انتشار فیلم دوربینهای مداربسته و همچنین گزارش اولیه پلیس، نوشتهاند که آن حادثه در روز جمعه ۲۴ آبان، ساعت ۲۱ و ۴۵ دقیقه رخ داده است. در گزارشهای رسانههای ترکیه، نام کامل فرد کشتهشده ذکر نشده است و تنها گفته شده است که هویت مقتول «مسعود م.» است که ۳۲ ساله بوده است و در زمان ترور، خانمی به نام «نوری ا.» نیز او را همراهی میکرده است.
بر اساس گزارش پلیس و فیلم دوربینهای مداربسته، ضارب از پشت سر به مقتول نزدیک میشود و پس از شلیک ۱۱ گلوله به او، از صحنه حادثه متواری میشود.
خانمی که در زمان حادثه مقتول را همراهی میکرده است، زنده مانده است و تنها جراحتی جزئی دیده است. در گزارشها از قول آن شاهد سخنی منتشر نشده است و دلیل آن نیز احتمالا بررسی پرونده از سوی پلیس جنایی ترکیه است.
هنوز کسی از اعضای خانواده یا دوستان نزدیک مسعود مولوی، ترور او را تایید نکردهاند. بیشترین اخبار در مورد این ترور و هویت مقتول هم از سوی کسانی منتشر شده است که او را مشکوک به همراهی اطلاعاتی با نهادهای امنیتی ایران میدانستند.
مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی
در مورد فعالیتهای مسعود مولوی در شبکههای مجازی، اخبار تایید نشدهای هست که بر مبنای آنها، او ادمین کانال تلگرامی و اکانت توییتری موسوم به «جعبه سیاه» بوده است، و همچنین، گفته شده است که حساب توییتری «برادر صادق»[۴] را نیز وی اداره میکرده است.
این دو حساب کاربری مدعی بودند که علاوه بر آن که گرداننده (یا گردانندگان) آنها سابقه امنیتی در سطوح بالا دارند، اخبار و اطلاعاتی را هم که از درون نهادهای امنیتی ایران به دستشان میرسد، افشا میکنند.
فعالیت این دو حساب کاربری از ۲۲ و ۲۳ آبانماه متوقف شده است، و این موضوع نیز سبب تقویت این گمانه شده است که فرد مقتول و گرداننده این حسابها، همان مسعود مولوی بوده است.
مسعود مولوی متولد سال ۱۳۶۵ در اصفهان است. پیش از آن که نام او در پیوند با حسابهای کاربری افشاگر بر سر زبانها بیفتد، او در برخی رسانههای داخلی به عنوان «نخبه جوان» و «مغز متفکر» معرفی میشد. او در یک حساب کاربری که با نام وی در وبسایت اشتراک ویدیوی آپارات ایجاد شده است، بخشهایی از برنامههای خبری و مصاحبههای صداوسیمای ایران با خودش را به اشتراک گذاشته است. او در آن برنامهها مدعی شده است که در زمینه «هوش مصنوعی» ابتکارات و اختراعاتی انجام داده است که کشورهای پیشرفته غربی هم هنوز به آنها دست نیافتهاند.
در فضای اینترنت نیز عکسهای مختلفی از او در کنار هاشمی رفسنجانی، محمد خاتمی، محمود احمدینژاد، عبدالله جاسبی و شهرام جزایری وجود دارد. برخی از آن عکسها، از سوی خود او و به عنوان سند ادعاهایش درباره نخبه بودن، یا ارتباطش با عالیترین مقامات کشور، منتشر شده است.
در یک ویدیوی دیگر، مولوی در یکی از برنامههای شبکه دوم ایران مدعی میشود که «لامپ کاغذی» اختراع کرده است که «مصرف برق آن تقریبا صفر» است. او در همان برنامه میگوید که آن «اختراع» را در زمانی که درحال کار بر روی تبدیل شیشههای جلو هلیکوپتر به نمایشگر شفاف بوده است، انجام داده است. اشاره او به کار بر روی پروژههای نظامی ایران، پس از خروج او از کشور و اقامتش در ترکیه نیز بارها تکرار شده است. او حتی در یکی از «پست»های کانال شخصیاش مدعی شده بود که «هک سیستم ناوبری هواپیمای بدون سرنشین آمریکایی RQ170» توسط او انجام شده است، و به دلیل آن که در ایران قدر زحماتش دانسته نشده، از کشور خارج شده است.
هیچ یک از ادعاهای «علمی» او تا کنون توسط مراکز تحقیقاتی و دانشگاهی تایید نشده است. به همین دلیل، برخی او را به کلاهبرداری علمی متهم میکنند. ادعای او درباره داشتن مدرک مهندسی کامپیوتر از دانشگاه تهران و دکترای هوش مصنوعی از دانشگاه آریزونای آمریکا نیز از سوی برخی از کاربران در فضای مجازی رد شده است. تحقیقات ما نیز نشان میدهد که فردی به نام «مسعود مولوی» در لیست دانشجویان و یا فارغالتحصیلان دانشگاه آریزونا وجود ندارد.
بخش دوم زندگی مسعود مولوی، به حضور او در ترکیه و افشاگریهای امنیتی دو حساب کاربری «جعبه سیاه» و «برادر صادق» بازمیگردد. جعبهسیاه، از سیاق کانالهای افشاگر در شبکههای مجازی است که در یک سال و نیم گذشته، اخبار و اطلاعاتی درباره فعالیتهای امنیتی و فساد اقتصادی برخی از چهرههای سیاسی جمهوری اسلامی ایران منتشر کرده است.
کانال جعبه سیاه، تولید مستندی با نام «ولایت مطلقه فساد» را آغاز کرده بود که قسمت اول آن در یوتیوب منتشر شده است. این کانال در توضیح آن مستند گفته بود که «مجموعهای ۹ قسمتی» است که «با انتشار فایلهای شنود تلفنها، ویدیوی دوربینهای مداربسته و مخفی جلسات مقامات، اوراق قضایی و اسناد فساد مافیای سرداران خاکستری» (به افشاگری) خواهد پرداخت. افشای دست داشتن سران جمهوری اسلامی در قتلها، ترورها، آدمربایی و ...، با اسناد سری و کاملا محرمانه، نیز بخش دیگری از محتوایی بوده است که آن کانال مدعی شده بود که در آن مجموعه ۹۰ قسمتی، آنها را پخش خواهد کرد. از آن مجموعه ۹۰ قسمتی، تنها همان یک قسمت پخش شده است.
این کانال همچنین چند ویدیو منتشر کرده است و مدعی شده است که بخشهایی از جلسات معاونت ضدجاسوسی وزارت اطلاعات است.
حساب کاربری «برادر صادق» نیز در کمتر از یکسال گذشته، به شیوه کانال «جعبه سیاه»، افشاگریهایی درباره روابط درونی نهادهای امنیتی منتشر کرده بود. پس از دستگیری روحالله زم، این حساب کاربری مدعی بود که اخباری از محل نگهداری وی در اختیار دارد. حتی در زمانی که شبهه خودکشی یا قتل روحالله زم در بازداشتگاه سازمان اطلاعات سپاه مطرح شده بود، این حساب کاربری در جایگاه یکی از مدیران وزارت اطلاعات، جنبههای گوناگون آن خبر را بررسی کرده بود.
فعالیتهای این دو حساب کاربری از سوی برخی دیگر از کاربران شبکههای مجازی به عنوان «پروژه نفوذ سازمان اطلاعات سپاه در میان ایرانیان خارج از کشور» تلقی میشد. برخی از این افراد، مسعود مولوی را چهره نفوذی سازمان اطلاعات سپاه معرفی میکردند که از طریق راهاندازی این حسابهای کاربری، در حال جمعآوری اخبار و ترسیم شبکه ارتباطی اپوزیسیون است.
ترور مخالفِ افشاگر یا پایان پروژه مهره نفوذی؟
هنوز هویت قطعی فردی که در شامگاه ۲۴ آبان در محله سیسلی ترکیه به ضرب ۱۱ گلوله کشته شد، اعلام نشده است. اگر این فرد مسعود مولوی باشد، پرونده زندگی او با ابهامها و سوالات فراوان، بسته شده است. با توجه به رابطه امنیتی گرم ترکیه و ایران، احتمال افشای جزئیات این اتفاق خونین نیز محال مینماید. به این ترتیب، این پرونده نیز مانند پروندههای فرود فولادوند، سعید کریمیان، عباس قلیزاده و محمد قادری که در ترکیه ربوده شدند یا به قتل رسیدند، با علامت سوالهای فراوان، بایگانی خواهد شد.
تدوام توقف فعالیت کانال تلگرامی «جعبه سیاه» و حساب کاربری «برادر صادق» در روزهای آینده، اگرچه احتمال اداره آنها از سوی مسعود مولوی را قوت میبخشد، ولی این پرسش همچنان بیپاسخ باقی میماند که آیا او مخالفی افشاگر بود که از سوی نهادهای امنیتی ایران ترور شد، یا مهرهای نفوذی بود که پس از پایان پروژه، باید حذف میشد.