این روز ها هرچقدر عقربه های ساعت سقوط رژیم حاکم بر کشورمان شتاب میگیرد استیصال و درماندگی شخص اول نظام اشکارتر می شود خاصه با نزدیک شدن شعبده انتخابات پیش رو که ترس از عدم حضور مردم در پای صندوق های رای او را به عجزی وا داشته که با توسل به حس ناسیونالیستی و وطن خواهی ملت ،از مردم می خواهد " حتی اگر با اوهم دشمنی دارند ، در شعبده انتخابات فرمایشی او حضور یابند، و این خزعبلات از سوی دیکتاتوری گفته می شود که نه روح دارد و نه علم و نه عرق به وطن ، تنها توپ دارد و موشک و ششلول ،طرفه آنکه این در خواست با همه استیصال و عجز نهفته در ان در حالی ازسوی دیکتاتور به زبان میاید بی انکه حتی استمالتی از مردم تحت ستم خود، نه برای 41 سال حاکمیت ظلم و جور رژیم استبدای جمهوری اسلامی، بلکه برای کشتاراخیرمردم در واقعه ابان ماه گذشته و حتا دریغ از بیان تاسف از کشته شدن 76 انسان بی گناهی که در سرنگونی هواپیمای اکراین در اثر موشک های تحت امر ولی فقیه جانشانشان را ازدست دادند.
آنانکه موی در اسیاب عمر سپید کرده اند بیاد دارند که در دوران طغیان ناشی از فریب ملت ایران در سال 57 که آن را به اشتباه انقلاب میدانیم ، محمد رضا شاه فقید بعد از استیصال از طغیان و شورش مردم، تنها با یک پیام مرحمی هرچند اندک بر زخم دل مردم خشمگینی که به خیابانها امده بودند، گذاشت و گفت " پیام انقلاب تان را شنیدم " و این نشان از شرافت حاکمی است که اگر چه در زمامداری عاری از نقص و عیب نبود اما وجدان آگاه و شرافت حکم میکرد که دست کم باید با مردم خود صادق باشد و این کاری است که در تمام 31 سال اندی حاکمیت و فقاهت سید علی خامنه ایی هرگز دیده نشد، رهبر و ولی فقیه ای که حتی یک بار برای بی کفایتی خود و یاران چپاولگرش حاضر به قبول مسئولیت فلاکت تحمیل شده به امت تحت سلطه خود نداشته اند و تنها در بزنگاه هایی چون امروز با توسل به فریب و مستمسک قرار دادن حس ناسیونالیستی مردم ، ان هم به زبان تحکم میل به بقای خود دارند
اما از دیگرنشانه های ضعف و ترس رهبری درواپسین روزهای سقوط رژیم ،افاضاتی است که 19 بهمن در دیدار با گروهی از پرسنل نیروی هوایی آن هم با تحریف بخشی از وقایع سالهای اول شورش 57 گفته می شود ، اقای خامنه ایی با اشاره به اولین بیعت گروهی از کادر فنی همافران نیروی هوایی شاهنشاهی با ایت الله خمینی میگوید " رژیم طاغوت از جایی ضربه خورد که انتظار آن را نداشت"؛ در حالیکه واقعیت پشت پرده این دیدار از این قرا بود که چون مطابق مقررات استخدامی آن زمان نیرو هوایی کشور، کادر فنی همافران نمی توانستند درجه افسری بگیرند، این خود باعث نارضایتی برخی از این گروه از رژیم وقت شده بود که درست مصادف با آمدن اقای خمینی به ایران می شود و جمعی از این گروه با هدف صنفی و نه انقلابی از فرصت استفاده کرده واز سویی بنا به توصیه برخی از سران شورش ( انقلاب) با قول و وعده وعید ترفیع درجه ، برخی از ان گروه را ترغیب به دیدار با ایت الله خمینی می کنند،و این ماجرا به زعم اقای خامنه ایی پاشنه اشیل رژیم شاهنشاهی می شود در حالیکه تنها و اصلی ترین عامل فروپاشی رژیم شاهنشاهی، باور احاد ملت ایران به مقوله دین و اعتماد به گروهی بود که در کسوت روحانیت امین مردم شناخته می شدند ، گروهی که به گفته زنده یاد کسروی در طول تاریخ خود همیشه در حسرت هم بستری با عروس عجوزه قدرت بود و عاقبت با وقوع شورش 57 این آرزوی دیرینه روحانیت تحقق یافت، اما امروز پس از 41 سال اکنون، این دوره تاریخی رو به پایان است چرا که نه تنها در اداره امور کشوری چون ایران عاجز بودند بلکه با ایجاد تزلزل در باور های دینی مردم، دیگر آن شان و جایگاهی که نزد مردم داشتند از دست داده اند و دیگر هرگز چنین فرصتی را بدست نخواهند آورد و به دیگر سخن تزلزل و شکاف در باور های دینی امروز مردم ایران این تنها کشور شیعه جهان عامل سقوط حاکمیت روحانیتی است که حکایت شان بی شباهت به حکایت ارسطو معلم اول نیست، که درباره او نقل است "انه نبی ضیعوه" یعنی پیامبری که عاقبت از فریب قدرت ضایع و تباه شد و این گفته بنا بر قول روحانیت شیعه خود از احادیث نبوی است
بهر روی اينکه امروز چنين گرفتار آمديم که به هرسو مينگريم جز قهر و غضب و تهديد جهانيان نمی بينيم ، نه از حسادت دنيا به ثروت بر باد رفته ی خداديمان ، نفت است ، و نه از غبطه مردم جهان بر رفاه و آسايش نداشته مان ، بلکه در يک کلام کوتاه همه از نابلدی سکانداری شخص رهبری نظام است که اين سفينه را بی قطب نما، اما با رمل و اسطرلاب به گردابی کشانده است که در آن جز ناقوس های جنگ و ويرانی صدايی به گوش نمی آيد ، و عجبا که با اين همه وخامت اوضاع، چه در با ب سياست و چه در امور اقتصاد و معاش مردم ، نه تنها گوش شنوایی نداشته بلکه دلسوزان وطن را هم به جرم هشدارو گفتن حرف حق به بند کشیده تا نگوئید بدون سند و مدرک چرا، نگاه کنید به حکم اخیردستگاه قضا تحت نظارت رهبری در مورد 14 تن از نویسندگان نامه ایی که در ان از "آقا" خواسته می شود بخاطر "ایران" از عجوزه قدرت دست بشوید و کنار نشیند و کار را به کاردان بسپارند اما دستگاه قضا تحت امر ایشان جمعا 92 سال زندان برای نویسندگان آن نامه حکم می دهد ،حاشا به عدالت و ایضا وطن پرستی "اقا"وچنین است اقای خامنه ایی که امروز به رغم همه تبلیغات شما ورسانه های دیداری و نوشتاری تحت تظارتتان و ایضا عاملان چپاولگر و عارتگرتان ملت ایران نه تنها به دلیل نفرت و تبری از ظلم شما بلکه برای تجات "ایران" این مام وطن دیگر در شعبده انتخابات شما حضور نخواهند داشت و رای نمیدهند
خطای بختیار، پایان بازرگان، تقی رحمانی