خامنه ای گفت: «اگر ایران را دوست دارد باید پای صندوق رأی بیاید». ای ملت بزرگ ایران اگر در حقیقت ایران را دوست دارید و می خواهید که ایران پا بر جا بماند، تا هنوز چیزی از آن باقی مانده است، فعالانه و آگاهانه در انتخابات شرکت نکنید. جای شک و شبهه نیست که این نظام و این حکومت و بویژه رهبری آن از نه تنها از ملت بیگانه است بلکه با ملت ایران به مانند یک کشور فتح و اشغال شده عمل می کند. و کشور فتح و اشغال شده نه در قرن بیست و یکم، بلکه به مانند قرون وسطی و هفتم و هشتم بعد از میلاد.
این رژیم کشور ایران را، کشوری که فتح کرده است می داند و آنچه هم در کشور است را غنایم خود می داند. اگر چنین حرفی را بر زبان جاری نمی کند از ترس است و از مردم تقیه می کند. شما در عمل تا به حال در طول این چهل سال ندیده اید که با شما و مردم چنین عمل کرده است؟ و رأی دان و شرکت شما در انتصاباتِ انتخاب نما یعنی اینکه قبول دارید که کشور توسط این حکومت فتح شده است. و حقیقت را هم همین است که روحانیت غاصب بی دین کشور ما را اشغال کرده اند.
اینکه می گویم که اینان با ملت ایران به مانند کشور فتح شده عمل می کنند، از خودم در نیاورده ام بلکه نتیجه عمل چهل سالانه این نظام ستمگر چنین می گوید و ثانیاً در همان اوایل انقلاب من خود شاهد بودم که وقتی دو کمیته مختلف بر سر تصاحب پارک خیامی با هم درگیری و برخورد پیدا کردند یکی می گفت: «این محل غنیمتی من است » و آن دیگری می گفت : «محل غنیمتی من است» و ثالثاً بارها از بعضی از زعمای روحانی شنیده شده است که بر زبان آورده که ما ایران را مسلمان کرده ایم و این یعنی اینکه کشور ایران توسط اینان فتح شده و بعد هم اینان ملت را مسلمان کرده اند. بنابر این کشوری که فتح شده، ساکنان و ملت کشور فتح شده چه حقی دارد که به فاتحین و اشغالگران بگویند که چرا چنین و چنان می کنید و یا دست به این عمل و آن عمل نزنید.
در چنین وضعی و با چنین رژیم ستمگری، شرکت در انتخابات و رأی دادن یعنی اینکه صحه گذاشتن بر غارت گروهی اشغالگر و فاتح. آیا در طول این چهل سال به تجربه در نیافته اید؟ که اینان به مانند اشغالگران با ملت ایران رفتار کرده اند؟
این رژیم حق غاصب ولایت مطلقه حاکمیت را از شما سلب کرده است. حقوق و آزادی ذاتی و خدا دادی را از شما سلب کرده و به مانند صِغار و مجانین با شما رفتار می کند. آیا فاتحین و اشغالگران با مردم چنین عمل نمی کنند؟
یک رژیم غاصب، اشغالگر و فاتح، برایش مهم نیست که شما موافق و یا مخالف هستید، هر موقعی که لازم شد، و یا صدایی از شما در آمد و حقی از حقوق خود را از آن طلب کردید، شما سرکوب و کشتار راه خواهد انداخت، کشتار آبان 98 را هم دیدید. بعد از ترور آشکار قاسم سلیمانی مشاهده کردید که چه رجز خوانی ها که نکردند؟ که ما انتقام می گیریم، انتقامی سخت و کوبنده می گیریم این رژیم اشغالگر چنان رژیمی است که وقتی برای خوراک داخل کشور و برای حد اقل عمل برای پاسخگوئی به رجز خوانی های خود، خواستند که به قول خودشان از آمریکا انتقام بگیرند و یا سیلی به آمریکا بزنند، قبلاً از طریق دولت عراق به آمریکائی ها اطلاع داده شد که ما دو پایگاه نظامی آمریکا را می زنینم و آنها هم قبل از موشک زدن به پناهگاهای خود رفتند و اینان موشک را به پایگاه تخلیه شده زدند. اما با وجود این، از ترس اینکه ممکن است آمریکائی در صدد حمله باشند، شاید به احتمال زیاد پروازها هواپیمای مسافری را ممنوع نکردند که به عنوان سپر انسانی از آن استفاده کنند. در قوانین و در عرف معمول است که وقتی شما احتمال قریب الوقوع حمله ای نظامی می دهید و در حال آماده باش نظامی و جنگ هستید، پرواز هواپیماهای مسافری تا اطلاع ثانوی را قطع می کنند و به آن ها اجازه پرواز داده نمی شود. ولی اینان اینها در عمل با زدن هواپیمای اوکراینی از ملت ایران انتقام گرفتند. و با زدن دو موشک هواپیما را با 176 سرنشین ساقط کردند. وسیلی را بر ملت ایران زده شد. و از همه اینها مصیبت بار تر شما در مصاحبه ها و تلویزیونی دیدید که وقتی روحانی وقتی در مورد می خواهد تعداد کشته شدگان آبان 98 صحبت می کند با خنده بر لبان صحبت می کند و بدون اینکه آماری بدهد می گوید که آمارهای داده شده دروغ است. ای ملت بزرگ ایران شما چه در قضیه کشتار آبان 98 و چه در قضیه زدن هواپیمای اوکراینی دیدید کسی حق ندارد بگوید چه اتفاقی افتاده است و یا دارد می افتد. شما با یک چنین حکومتی اشغالگری سرو کار دارید پس رأی دادن تثبیت چنین حکومت جبار و ظالم است . در یک چنین رژیم ستمگری با چنین طرز تفکری و عملکردی، انتخابات و رأی دادن درست مثل این است که دزدان مسلح برای غارت اموال به منزل شما می آیند، و با اسلحه شما را تهدید می کنند که از سر جای خود تکان نخورید. شما هم از ترس کشته نشدن، تکان نمی خورید تا آن ها تمام اسباب و اثاثیه قیمتی را که دارید بر می دارند و در حالی که می خواهند از منزل شما خارج شوند، شما صدا می زنید که مقداری پول و یا گردن بند طلا هم در آن گنجه هست، آن را هم بر دارید. حال خانه شما یعنی کشو شما غارت شده است و تنها آن گردن بند طلا یعنی یک رأی دادن برای شما مانده و شما خود با شرکت در انتخابات آن را به غارتگران تسلیم می کنید و هر عقل سلیمی می داند که این عمل یعنی اینکه شما به عمل غارتگران صحه می گذارید و در ظلم و جنایت آن ها به نسبت همین صحه گذاشتن شریک و سهیم هستید.
حتی اگر قبول نداشته باشید که این رژیم، رژیمی اشغالگر و فاتح است، رژیم که مانند صِغار و مجانین با ملت رفتار می کند و آن آنها بیعت و«تجدید بیعت با نظام» طلب می کند، رأی دادن یعنی اینکه کارگزاران این رژیم را که شورای نگهبان تعیین و مشخص کرده است تأیید کنید و از خود سلب حق و صلاحیت نمائید این یعنی بیعت و تجدید بیعت با رژیم. از همان روزی که خامنه ای را با توطئه، دروغ و صحنه سازی رهبر کردند، با بیعت همراه بود. اگر آن روزها هم نمی دانستید، حال می دانید که شرکت در انتخابات قلابی رژیم بیعت است و نه انتخاب.
خامنه ای با وقاحت و صراحت می گوید: برای «تجدید بیعت با نظام» بپای صندوقهای رأی بیائید. بیعت از سنخ رأی دادن و انتخاب وکیل برای حق حکمیت خویش و به کرسی نشاند حاکمیت خویش نیست. بیعت کردن با کسی و یا حکومتی یعنی دست پیمان دادن و عهد بستن با آن کس و یا حکومت که بعد از بیعت کردن تابع و مطیع او باشد و حق چون و چرا و اعتراض هم ندارد. و بعد از بیعت کردن وظیفه بیعت کنندگان تمام است و حکومت هم هر طور صلاح دید عمل می کند و شما هم باید ساکت و آرام مطیع نظام و حکومت باشید. این است معنی بیعت و تجدید بیعت با نظام.
اینکه خامنه ای تا این حد التماس می کند «مردم برای آبروی نظام و امنیت کشور میآیند. شاید کسی از بنده خوشش نیاید اما اگر ایران را دوست دارد باید پای صندوق رأی بیاید». و برای «تجدید بیعت با نظام» بپای صندوقهای رأی بیائید و یا «برای حفظ آبروی نظام جمهوری اسلامی» و چون«پای آبروی نظام در میان است» بیائید و «حضور شما نشانه همدلی با نظام است» اما در عین التماس کردن برای شرکت در انتخابات خط و نشان هم کشید و گفت: «نگوئید انتخابات مهندسی شده و انتصابات است» یعنی اینکه اگر چنین کردید، منتظر عواقب عمل خود باشید.
تمام این التماس ها برای این است که به جهانیان بگوید که ملت با ما است و ما ملت را پشتیبان و همراه خود داریم و شما ملت ما را نشناخته اید. پس ای ملت بزرگ ایران اگر دست به دست هم بدهید و تصمیم بگیرید و حکومت را در انظار جهانیان رسوا کنید، موفقیت بزرگی نصیب خود کرده اید. تحریم انتخابات نه تنها عین فعالیت است یعنی اینکه وقتی شما انتخابات یک چنین رژیم اشغالگر قلابی را تحریم می کنید، بطور اتوماتیک رأی بر ابطال آن می دهید و بر حق حاکمیت خود صحه می گذارید.
با شرکت نکردن وسیع خود انتخابات اجازه نمی دهید که شخصیتی گوش بفرمان مانند جواد ظریف بیاید و در دنیا در مقابل دوربین ها و خبرنگاران خارجی بنشیند و چنین دروغ هایی بنام شما بر زبانش جاری شود و بگوید: « اگر مردم ما را قبول نداشتند در انتخابات شرکت نمی کردند» و یا اینکه «ما خودمان انتخاب کردیم که این جور زندگی کنیم»
آن هائی که به شما می گویند، شرکت نکردن در انتصاباتِ انتخابات نما یک عمل منفعلانه است، به خود و شما دروغ می گویند. شما که تا به حال در انتخابات شرکت کرده اید و در تجربه دیده اید که نتیجه ای جز داغ و درفش و کشور را در ورطه نابود قرار دادن برایتان در بر نداشته است. از این به بعد انتصاباتِ انتخابات نما را تحریم کنید و نتیجه آن را ببینید. در حال حاضر و با وضعیتی که شما بهتر از من می دانید، این حد اقل کاری است که می شود انجام بگیرد. و این عمل آگاهان و فعالانه زمینه عمل های بعدی برای استیفای حقوق خویش می شود
اگر بخواهید که دنیا بفهمد که ملت ایران با این حکومت اشغالگر متفاوت است کم هزینه ترین، آرام ترین مسالمت آمیز ترین و سالمترین راه شرکت نکرد ن در انتخابات است. امید است که ملت ایران تصمیمی تاریخی بگیرد و به مردم جهان نشان بدهد که این رژیم اشغالگر را نمی خواهد و مورد قبول ملت نیست.
در هر حال من در آن حد و اندازه نیستم که برای مردم تعیین تکلیف کنم. آدمی در هر اندازه و حدی هم که باشد، فقط باید آنچه را که می داند و یا می فهمد به اطلاع دیگران برساند اینکه بدان عمل می شود و یا نمی شود به دیگران بستگی دارد ولی مایلم که تجربه های آموخته شده ام را برای هموطنان خود بیان می کنم. اما تصمیم با شما و امر امرِ شما است.
محمد جعفری 29 /بهمن/98