دویچه وله - شایعات و اخبار جعلی در مورد کرونا، فضای هراسانگیزی برای مردم ایجاد کردهاند. برخی معتقدند، تنها با رعایت بهداشت و مراقبتهای پزشکی و اطلاعرسانی درست، میتوان از پس کرونا برآمد و برای آرامش با یک شیشه آبجو.
رئیس سازمان پدافند غیر عامل ایران میگوید، به طور قطع نمیشود گفت کرونا یک سلاح بیولوژیک است، اما بخش زیادی از ویژگیهای یک سلاح بیولوژیک را داراست. پیشتر هم یک عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، شیوع کرونا را "حمله بیوتروریستی" علیه ایران و چین دانسته بود. چند تن دیگر از مقامات ایران هم اظهارات مشابهی در مورد منشاء این ویروس داشتهاند.
اما مقامات ایران تنها کسانی نیستند که درباره کرونا به سراغ تئوریهای توطئه رفتهاند. برای مثال در روسیه هم شایعات مشابهی در چرخش است و البته شبکههای اجتماعی هم با کاربرانی از سراسر جهان، پر است از تصورات خرافی یا تئوریهای توطئه در اینباره.
کریستوفر نرینگ، خبرنگار دویچهوله، به سراغ این موضوع رفته است؛ "بیماریها و تئوریهای توطئه".
به نوشته او، ویروس کرونا که این روزها جهان را فلج کردهاست نه از آزمایشگاههای نظامی چین یا آمریکا میآید (چنین چیزی اثبات نشده) و نه این گفته که آلبانیها از نظر ژنتیکی نسبت به کرونا مصون هستند، صادق است. در ادامه مقاله او میخوانیم:
فهرست خبرهای جعلی در مورد کرونا طولانی است؛ از خندهدار تا تئوریهای توطئهی وحشتانگیز در نوسان است.
👈مطالب بیشتر در سایت دویچه وله
هفته گذشته بود که یک یوتیوبر با ۱۰۰ هزار دنبالکننده، در یوتیوب و در فیس بوک، برای مردم از "منشاء واقعی" ویروس پرده برداشت: به گفته او ویروس کرونا در جریان ساخت نسل پنجم اینترنت در شهر ووهان چین به وجود آمده است.
شدت و انبوه هشدارها نسبت به خبرها و گزارشهای نادرست در مورد کرونا به حدی است که سازمان بهداشت جهانی را بر آن داشته تا صفحهای برای مقابله با شایعات در مورد راههای درمان و راههای گسترش ویروس به راه بیندازد.
این اقدام روشنگرانه از سوی سازمان بهداشت جهانی و تلاش برای آگاهیدادن در مورد اخبار جعلی و اتخاذ استراتژی اطلاعاتی روشن از سوی این نهاد و دیگر سازمانهای بهداشتی و رسانهها، نشان میدهد که همگی درسهایی از گذشته آموختهاند.
داستان قدیمی تئوریهای توطئه
در سراسر تاریخ، شیوع بیماریهای همهگیر در جهان (پاندمی) همیشه با شایعه و تئوریهای توطئه همراه بوده است؛ البته با پیامدهای مهلک.
در آن زمان هم مانند امروز، منشاء بیماری و چگونگی سرایت آن در مرکز شایعات قرار داشت. پروفسور میشاییل بوتر، از دانشگاه توبینگن آلمان میگوید، بر پایه یکی از این تئوریها، گروهی که فعالیتشان مخفی است، تلاش میکند، سازمان، کشور یا تمامی جهان را تحت کنترل خود درآورد یا از بین ببرد.
مرگ سیاه
برای نمونه در میانه قرن ۱۴ میلادی زمانی که بیماری طاعون در اروپا شیوع پیدا کرد، کسی منشاء آن را نمیشناخت. به سرعت شایعاتی در مورد سمیشدن آب چاهها دهان به دهان چرخید و به همان سرعت مظنونان احتمالی این اقدام هم شناسایی شدند: یهودیها با "برنامههای شیطانی خود برای سلطه بر جهان".
یک بیماری همهگیر ناشناخته به یکباره ابعاد سیاسی و مذهبی به خود گرفت و به پاکسازی قومی و دینی و تبعید یهودیان انجامید.
اما تئوریهای توطئه تنها مختص زمانهای خیلی دور نیستند.
سم آلمانی
ظرف تنها دو سال از ۱۹۱۸ تا ۱۹۲۰ "آنفولانزای اسپانیایی"، در سراسر جهان، ۲۵ تا ۵۰ میلیون قربانی گرفت؛ یعنی بیش از قربانیان جنگ جهانی اول که تازه به پایان رسیده بود. از آنجا که تحقیقات در مورد منشاء این بیماری در دهه سی میلادی آغاز شد، بسیاری از همعصران این بیماری، آن را "سم آلمانی" نامیدند؛ سلاحی ساخته شده توسط ارتش آلمان.
حشرهها علیه آلمان شرقی
این یکی نه بیماری که آفت بود؛ سوسک سیبزمینی کلرادو در آلمان شرقی. هنگامی که این آفت در سال ۱۹۵۰ تقریبا تمامی برداشت سیب زمینی را نابود میکرد، تبلیغات سوسیالیستی از " سلاح آمریکایی" میگفتند که برای خرابکاری در شرق به کار گرفته شده. در آن زمان، بهترین بهانه برای منحرف کردن ذهنها از شکستهای رژیم جدید آلمان شرقی، همین حشرهها و همین شایعهها بودند.
ایدز و عملیات فورت دتریک
در میان اپیدمیهای دهههای اخیر کمتر بیماریای پیدا میشود که از نظر کارزارهای تبلیغاتی و انتشار اخبار جعلی در مورد آن به پای ایدز برسد. از سال ۱۹۸۳ سرویس اطلاعات امنیت اتحاد جماهیر شوروی (کا گ ب) در سراسر جهان این شایعه را پخش کرد که آمریکا ایدز را به عنوان جنگافزار میکروبی در فورت دتریک (پایگاه مهمی از نیروی نظامی آمریکا در ایالت مریلند) ساخته و آن را روی اسرا، اقلیتها و همجنسگرایان آزمایش کرده و سپس آفریقا را مسئول منشاء شیوع این ویروس معرفی کرده است.
هرچند بیولوژیستها و پزشکان در سراسر جهان این تئوری را به عنوان تزی بیپایه و اساس رد میکردند اما این تئوری توطئه به عناوین مختلف تا همین امروز هم در سراسر جهان رواج دارد.
ابولا و نقش آمریکا و بریتانیا
در اواسط دهه ۹۰ میلادی دیگر اتحاد جماهیر شوروی وجود نداشت و سازمانها و نهادهای بهداشتی نسبت به بیماری ایدز و مقابله با آن شناخت بیشتری پیدا کرده بودند. اما در آفریقا بیماری تازهای به نام ابولا شیوع پیدا کرد. برخی از طرفداران تئوریهای توطئه که تا دیروز از منشاء مصنوعی ساخت ویروس ایدز در آزمایشگاههای آمریکا سخن میگفتند، حالا دوباره تلاشهای ساخت سلاحهای بیولوژیکی در آزمایشگاههای نظامی "فورت دتریک" آمریکا را یا در "پورتون داون"، آزمایشگاه علوم و تکنولوژی بریتانیا، را مسئول انتشار ابولا نامیدند.
سال ۲۰۱۹ در کنگره آمریکا نمایندهای از حزب جمهوریخواه از پنتاگون خواست تا اسناد محرمانه درباره پرورش کنهها به عنوان سلاح نظامی مربوط به سالهای ۱۹۵۰ تا ۱۹۷۵ را فاش کند. بر پایه تحقیقی که این نماینده بر آن استناد میکرد، این کنهها احتمالا در انتقال این بیماری در جهان نقش داشتهاند.
آگاهی و نقش رسانهها در مقابله با شایعات
فرقی نمیکند "آنفولانزای اسپانیایی" باشد یا "ایدز" یا "لایم" یا "ویروس کرونا"؛ فهرست بیماریهایی که جهان را درگیر کردند و به برنامههای آمریکا در راستای ساخت و کاربرد جنگافزارهای میکروبی ارتباط داده میشوند، طولانی است.
البته باید گفت در مورد ویروس کرونا در شایعات کمی انصاف به خرج داده شده و نسخه دومی هم موجود است که میگوید، چین این سلاح میکروبی را ساخته و منتشر کرده است.
با این حال استدلالها همیشه یکساناند و همیشه هم آنچه موجود نیست، شواهد و مدارکاند. اینگونه تئوریهای توطئه معمولا در مراحل نخستین آغاز یک بیماری همهگیر جهانی سربرمیآورند؛ در مرحلهای که منشاء و چگونگی گسترش ویروس هنوز مشخص نیست. شایعه و اخبار جعلی در شبکههای اجتماعی و پیامرسانها خیلی سریعتر از آنچه که پزشکان و بیولوژیستها و سازمانهای بهداشتی بتوانند اطلاعات مؤثقی در این باره در اختیار مردم بگذارند، منتشر میشوند.
به اعتقاد خبرنگار دویچه وله، کرونا ویروسی است که تنها با تحقیقات جدی، رعایت بهداشت و مراقبتهای پزشکی میتوان از پس آن برآمد. این مسئله در مورد خبررسانی و خبرگیری درباره کرونا هم صادق است؛ تنها با آموزش، سواد رسانهای و بهداشت روان است که میتوان به درستی درباره این ویروس روشنگری کرد و درباره آن آگاه بود.
"سواد رسانهای و بهداشت روان" و آموزش رسانهای؛ موضوعهایی هستند غایب در فضای رسانهای و خبررسانی در ایران که تا رسیدن به آنها، شهروند ایرانی در سایه عدم اعتماد به رسانههای رسمی، راه دشواری در پیش دارد.
شاید هیچ بحرانی همچون کرونا نمیتوانست به مسئولان در ایران اهمیت اعتماد مردم به رسانه را به این خوبی گوشزد کند. کار به جایی رسیده که حتی رئیس سازمان پدافند غیر عامل ایران هم میگوید: «صدا و سیما باید زودتر از شیوع کرونا به آموزش و هشدار به مردم میپرداخت و این پدیده را معرفی میکرد تا مردم هوشیار باشند و این خود سبب نوعی آرامش در کشور خواهد شد.»
آبجوی کرونا، داروی درد این روزها
فعلا در بسیاری از کشورها چون ایران، در ارتباط با ویروس کرونا، نمیتوان از آرامش سخن گفت.
نویسندهی مقاله "بیماری و تئوریهای توطئه" اما دارویی برای برگشت آرامش در این شرایط تجویز میکند:
دارویی که برخی ترولها علیه ترس و احساسات غیرمنطقی در رابطه با شیوع کرونا توصیه میکنند، آبجوی کرونا. اگر چه این آبجو در مبارزه با بیماری کرونا، اثر درمانی به اثباترسیدهای ندارد اما میتواند انسان محاصره در فضای شکل گرفته از تئوریهای توطئه و تشنج موجود را آرام کند.
تجاوز برای فرار از شیربها