بابک مجیدی، انصاف نیوز
زیباکلام استاد دانشگاه تهران طرح حمله بیولوژیک بودن شیوع کرونا را توهم توطئه میداند و با آسیبزا دانستن این گونه مواجهه با پدیدهها آن را در تاریخ پس از انقلاب و حتی میان مردم موضوعی روبه صعود میداند و از آن با عنوان «طاعون تئوری توطئه» یاد میکند.
او در بخشی دیگر از گفتوگو با انصاف نیوز میگوید اگر تلفات انسانی ویروس کرونا را کنار بگذاریم اقتصاد ایران برای اقشار کم درآمد مثل یک زلزله، فلج و درماندهتر خواهد شد. او درباره وجه منفی ویروس کرونا گفت: به دلیل ناتوانی مسئولین در حل این بحران یک شکاف بین دولت و ملت ایجاد خواهد شد.
ویروس کرونا احتمالا از اوایل بهمنماه در ایران شیوع پیدا کرد اما در ۳۰ بهمن برای اولین بار رسمی شد و سیستم درمانی را با چالشهایی سخت و جدی روبرو کرد. برخی در این مدت کرونا را حاصل حمله بیولوژیک آمریکا به چین و ایران خواندهاند. یا برخی دیگر در سناریوهای احتمالی، میگویند کرونا ایتالیاییها را هم بخاطر شباهت ژنوم به ایرانیها به اشتباه درگیر کرده است. آیا باتوجه به شیوع جهانی این ویروس، واقعا میتوان گفت که حملهی بیولوژیک به ایران صورت گرفته است؟ یا طرح این مسئله هم شکلی از مواجهه با بحرانی چون ویروس کرونا است؟
متن کامل گفتگو با صادق زیباکلام استاد علوم سیاسی در دانشگاه تهران، درمورد تئوری حملهی بیولوژیک به ایران و همچنین جامعهی ایران پساکرونا را در ادامه بخوانید:
صادق زیباکلام درباره این سوال که جامعه ایران و مناسبات جهانی بعد از ویروس کرونا چه فرمی به خودش میگیرد کفت: فکر میکنم ایران بعد از کرونا هیچ تغییری نکند. به این معنا که با کشورهایی مثل آمریکا، اروپا، همسایهها و جهان غرب که در تخاصم هستیم به طور کلی همچنان در تعارض، تقابل و رویارویی خواهیم بود. با کشورهایی مثل کره شمالی، چین و روسیه که خوب هستیم همچنان همین رفتار را داریم و تغییری پیدا نخواهد کرد.
استاد دانشگاه تهران درباره تفاوت جامعه پیش از کرونایی با جامعه پس کرونایی گفت: نمیتوانم درست بگویم که اکنون در آغاز این وضعیت هستیم یا در اواسط این بحران؛ بستگی به این دارد تا زمانی که این بحران تمام شود، چقدر خسارت جانی و مالی به جامعه وارد کند. آنچه مسلم است اگر خدای ناکرده کرونا تا اواخر اردیبهشت و خردادماه ادامه پیدا کند، بحث تلفات انسانی به کنار، فکر میکنم این حالت قرنطینهای که ایجاد میشود و بسته شدن بسیاری از کسب و کارهای تجاری، اقتصاد ایران را مثل یک مصیبت و زلزله، از این شرایطی که هست فلجتر و درماندهتر میکند؛ به خصوص برای اقشاری که درآمد کمتری دارند و در بخش خصوصی فعالیت میکنند و درآمدشان کم است. برای این قشر یا درآمدشان قطع شده یا خیلی کاهش پیدا کرده است. ارزاق و مواد عمومی بشدت گران خواهد شد، اگر بحران ادامه پیدا کند.
مسئولین نشان دادند که توانایی و کارآمدی مبارزه با بحران را ندارند؛ یعنی آن توانایی که چین، کره جنوبی و ایتالیا داشتند. به طور مثال در چین مناطقی که شیوع ویروس کرونا در یک منطقهای بسیار شدید بود هیچکس از منزل خارج نمیشد و دولت میآمد مواد غذایی را درب منازل پخش میکردند تا کسی مجبور نشود از خانه بیرون بیاید. ما میدانیم این توانایی عمرا در ایران و نهادهای حکومتی وجود ندارد. بنابراین ارزاق عمومی هم کمیاب و گران خواهد شد و از این بابت هم اقشار پایین جامعه خواهند بود که آسیب خواهند دید.
همچنین زیباکلام درباره عارضه مثبت و منفی این اتفاق گفت: مثبت که هیچ. فکر میکنم وجه منفی آن این است که به دلیل ناتوانی مسئولین در مقابله با این بحران -حداقل در مقایسه با کشورهای دیگر- شکاف دولت-ملت و بی اعتمادی به مسئولین را به گمانم بیشتر خواهد کرد. چون در عمل ضعف و ناتوانی مسئولین باز به نمایش گذاشته خواهد شد و از این بابت فکر میکنم شکاف دولت-ملت را بیشتر خواهد کرد.
زیباکلام درباره نظریه حمله بیولوژیک بودن ویروس کرونا که توسط برخی در داخل و خارج از کشور مطرح میشود گفت: من مطمئن نیستم در دنیا این فکر جدی باشد. در جمهوری اسلامی یک فکر جدی است که اول به صورت شایعه بود، اما در حال حاضر خیلی جدی مطرح میشود که این بحران جنگی بیولوژیک است که آمریکاییها علیه جمهوری اسلامی ایران و چین راه انداختهاند، حالا این وسط ایتالیاییها هم چون ژنومشان به ایرانیها نزدیکی و پیوند دارد و برادر و خواهر خوانده هستند، آن بیچارهها هم مبتلا شدند.
فکر میکنم این ایدهها و تفکرات و تئوریها تنها خاص جمهوری اسلامی ایران باشد، دستکم تا آنجا که من در جریان هستم، هیچ جای دیگری به این تفکرات نه باور دارند و نه رواج میدهند و نه آن را جدی میگیرند؛ اما اینکه چرا این تفکرات در ایران جدی گرفته میشود، اولین خاصیتاش این است که مسئولیت را از دوش مسئولین برمیدارد. وقتی قرار میشود کرونا جنگ بیولوژیک آمریکا علیه ایران باشد، خب دیگر نه اینکه از مسئولین ایران نباید توقع داشت، اما سطح توقعات مقداری کمتر میشود و بهپای دشمنی ۴۱ سالهی آمریکا نوشته میشود. اما اینکه چرا در ایران این دست تئوریها و نظریههای توهم توطئه و دایی جان ناپلئونی اینقدر رواج دارند، من فکر میکنم به عقب ماندگی هولناک علوم انسانی در ایران برمیگردد.
کارویژهی اصلی علوم انسانی فهم تحولات جوامع است. فهم مناسبات انسانی است. آن قسمتی که در گذشته است را تاریخ و این قسمت که مربوط به امروز است را معاصر میگوییم؛ متاسفانه چون علوم انسانی در ایران فوق العاده عقب مانده است، ما واقعا نمیتوانیم خیلی از پدیدهها را فهم و تجزیه و تحلیل و تفهیم کنیم. مثل اساتید علوم انسانی در کشورهای توسعه یافته، واقعا نمیتوانیم بفهمیم که چرا این پدیدهها اتفاق میافتند.
مثالی ساده میزنم: ۱۱ سپتامبر، هیچکس تردیدی در مورد اینکه چطور بوده و از کجا بوجود آمده و چه کسانی انجام دادهاند ندارد. اما در جمهوری اسلامی ایران اعتقاد جدی و سفت و سختی وجود دارد که ۱۱ سپتامبر کار خود آمریکاییها بود، القاعده، طالبان و داعش کار خود آمریکاییها است؛ دقت کنید میبینید که فقط در موضوع کرونا نیست که مسئولین ایران به تئوری توطئه پناه بردهاند، اساسا هرچیزی که باب میل جمهوری اسلامی نباشد و یا مخالف ایدئولوژی و تفکرات حکومت و نظام است که اتفاق میافتد، به تئوریهای توطئه نسبت داده میشود.
بگذارید مثال دیگری بزنم: وقتی بهار عربی براه افتاده بود، دنیا میگفت بهار عربی اما در جمهوری اسلامی کسانی میگفتند: خیزش اسلامی. منتها نکته جالب این است که میگفتند این حرکت تحت تاثیر انقلاب اسلامی ایران بوده و هست و مردم مسلمان کشورهای عربی تحت تاثیر مبارزات مردم ایران علیه آمریکا و صهیونیسم آنها هم به میدان آمدند. بعد که تمام شد رفت یا به تیر غیب گرفتار شد یا هر مصیبت دیگری پیدا کرد، دیگر نگفتند تحت تاثیر جمهوری اسلامی ایران بوده. حالا اگر عکسش اتفاق میافتاد و مثلا این حرکت مطابق تفکرات جمهوری اسلامی ایران نمیبود، میگفتند این جنبش را آمریکاییها و صهیونیستها راه انداختند.
مثال دیگری میزنم؛ تظاهراتی که عراقیها انجام میدهند و ضد آمریکایی و علیه خارجیها بطور کلی است، بلافاصله در ایران بازتاب وسیع پیدا میکند با عنوان تظاهرات مردمی؛ آنهایی که علیه دخالتهای جمهوری اسلامی ایران در عراق هست را بلافاصله میگوید کار عربستان و کار آمریکا و اسرائیل است و متاسفانه جدا از عقب ماندگی علوم انسانی، دلیل دیگری که باعث میشود تئوریهای توطئه بوجود بیاید، همین نگاه ایدئولوژیک است که در ایران وجود دارد و کلا هر چیزی را که خلاف دیدگاههایشان باشد را نسبت میدهند به دشمن و تئوریهای توطئه و عملیاتهای پنهانی که آمریکا و صهیونیستها علیه ایران انجام میدهند.
زیباکلام درباره راه حل این مسئله گفت: این وظیفهی اساتید دانشگاه و دانشگاهها است. بار اصلی مبارزه با جهل و خرافههای شبه علمی را همیشه باید دانشگاهیان به دوش بکشند. نه تنها دانشگاهیان من میخواهم بگویم باید دست کمک به سمت حوزویان دراز کنیم و از حوزویانمان بخواهیم که با این نگاهی که باعث میشود نسل در نسل به دنبال این توهمات رفتن بیشتر شود، مبارزه کنند.
او در توضیحی افزود: بگذارید یک مورد برای شما بگویم که خودم با آن دست به گریبان هستم. ۴۱ سال پیش که انقلاب شد، به جز محمدرضا پهلوی و شاید یکی-دو نفر از اطرافیانش، هیچ کس دیگری فکر نمیکرد این انقلاب را آمریکاییها و انگلیسیها انجام دادند. شاه با تمام وجود معتقد بود این انقلاب را آمریکاییها و انگلیسیها انجام دادند، ولی به جز شاه هیچ کس دیگری این فکر را نمیکرد، در سالهای ۵۷، ۵۸، ۵۹؛ اما امروز اگر آمار بگیرید میبینید که کسر قابل توجهی از نسلهای بعد انقلاب که در جمهوری اسلامی ایران متولد شدند، دبستان و دبیرستان و دانشگاه رفتند، خیلیهایشان مثل شاه فکر میکنند که این انقلاب کار غربیها بوده! یعنی واقعا توهم توطئه در کشور ما مثل طاعون دارد رشد میکند. فقط با کرونا نیست که باید مبارزه کرد و واقعا با فرهنگ تئوری توطئه هم باید مبارزه کرد، به این خاطر که یکجور اعتیاد است و جامعه هیچ وقت تلاش نمیکند پدیدهها و رویدادهایی که اتفاق میافتند را تبیین کند. به هر حال داعش یا القاعده یک پدیدهای بود که چرا در قرن ۲۱ این گونه اسلامگرایی رادیکال بوجود آمد. راجع به این مسائل در غرب خیلی کار و تحقیق میکنند، اما متاسفانه در ایران یک کلام میگویند «این را خود آمریکاییها درست کردند و خودشان هم اعتراف کردند و خانم کلینتون در کتاب خاطراتش گفته ما داعش را خودمان درست کردیم. آقای ترامپ در مصاحبه مطبوعاتیاش گفت که داعش را اوباما و کاخ سفید درست کرده» و قص علی هذا.
به نظر من این مسئله بلایی است که نمیگذارد جامعه تفکر و فهم کند؛ نه تنها پدیدههای امروز را که هم عصر ما است، بلکه گذشتههای ما هم همینطور است. نگاهی که در جمهوری اسلامی ایران نسبت به مشروطه است این است که مشروطه توطئهی لیبرالها، فراماسونها و سکولارها بود که مشروطه را از بستر شرعیاش منحرف کردند؛ چقدر شنیدهایم که مشروطه را منحرف کردند؟ در مورد خیلی از حوادث گذشته هم باز میبینید که تئوریهای توطئه مثل روح سرگردان باز آمدهاند و جلوی فهم و تفکر در رویدادها و پدیدههای گذشته را هم گرفتهاند.
هشدار پمپئو به نخست وزیر عراق
آشنا سخنان حسن روحانی را پس گرفت