بی بی سی - به دنبال ورود تیمی از "پزشکان بدون مرز" به ایران برای کمک به مبتلایان به کرونا، طیفی وسیع از فعالان و رسانههای حکومتی به هشدار در مورد تبعات "امنیتی" این حضور پرداختهاند.
البته سخنرانی نوروزی آیتالله خامنه ای در سوم فروردین این برداشت را ایجاد کرده بود که ممکن است در مقابل ورود تیمهای پزشکی خارجی به ایران مقاومت شود. آقای خامنهای در آن سخنرانی گفت شاید آمریکاییها "دارویی را تجویز کنند" که ویروس کرونا را در میان ایرانیان ماندگار کند یا تحت عنوان پزشک کسانی را به کشور بفرستند تا "اثر عملی سمی که تولید کردهاند را از نزدیک ببیند".
با وجود این، آنچه شاید خیلیها انتظارش را نمی کشیدند این بود که دامنه بدبینی حکومت، از موسسههای آمریکایی به سازمانی اروپایی چون پزشکان بدون مرز هم گسترش پیدا کند.
در همین ارتباط حسین شریعتمداری مدیر منصوب آیتالله خامنه ای در موسسه کیهان، امروز برای توجیه مخالفت با پزشکان بدون مرز (مستقر در پاریس)، به بازخوانی سوابق فرانسه در ایران پرداخته؛ از جمله اینکه "در سالهای ۱۳۶۲ و ۱۳۶۳ انستیتو مریو فرانسه خونهای آلوده به اچآیوی را به ایران فرستاد که ۹۷۶ بیمار هموفیلی را مبتلا کرد".
این یک واقعیت تاریخی است که در فاجعه انتقال خونهای آلوده به کشورهای مختلف در دهه ۱۳۶۰، انستیتوی فرانسوی "مریو" -در کنار شرکت آلمانی "بایر" و شرکتهای آمریکایی "باکستر اینترنشنال" و "آلفا تراپیوتیک" دخیل بود. اما در آن رسوایی علاوه بر ایرانیها، هزاران نفر از مردم دیگر کشورهای جهان از جمله حدود چهار هزار فرانسوی و حداقل شش هزار آمریکایی هم آلوده شدند. حتی اگر رسوایی مریو فقط ایرانیها را مبتلا کرده بود، ارتباط دادن آن به پزشکان بدون مرز عجیب مینماید.
فارغ از چنین نمونههایی، بدبینیهای اخیر به موسسههای پزشکی غرب این سوال را ایجاد میکند که آیا اینها فقط در زمانهای خاصی غیرقابل اعتماد میشوند یا همواره چنین بودهاند؟
به طور مشخص، آیا مسئولان نظام در "سفرهای درمانی" خود به خارج، در جایی غیر از موسسات پزشکی غربی بستری شده اند؟ مثلا آیا نهادهای امنیتی حکومت ایران در هنگام بستری شدن محمود هاشمی شاهرودی رئیس وقت "مجمع تشخیص مصلحت نظام" در آلمان در دی ماه ۹۶ هم نگران بودند روی این مقام حساس حکومتی -که با سایر سران نظام تماس نزدیک داشت- اقدامات مشکوک انجام شود؟
خاطرات سالهای مختلف اکبر هاشمی رفسنجانی، پر از روایت او از سفرهای درمانی مقامهای وقت نظام به خارج از کشوراست که بندرت میتوان ردی از آنها در رسانه های رسمی پیدا کرد.
او از جمله در ۹ اسفند ۷۴ از بازگشت عباس واعظ طبسی متولی وقت آستان قدس از لندن، ۲۷ اسفند ۷۱ از بازگشت همسر آیتالله خمینی از "خارج"، در ۲۷ مهر ۷۱ از سفر محمدرضا مهدوی کنی دبیرکل سابق جامعه روحانیت مبارز و احمد آذری قمی نماینده وقت مجلس خبرگان به لندن، در ۸ دی ۶۹ از سفر محمدمهدی ربانی املشی عضو سابق شورای نگهبان به سوئیس، در ۲۹ مرداد ۶۸ از بازگشت علی اکبر محتشی پور نماینده وقت مجلس از آلمان، در ۲۵ مهر ۶۶ از "استمداد" علی اکبر آشتیانی نماینده رهبر در ژاندارمری برای معالجه در خارج، در ۳۱ خرداد ۶۵ از بازگشت محمدرضا مهدوی کنی از سفر لندن، در ۲۹ بهمن ۶۴ از بازگشت آیت الله مرعشی نجفی از اسپانیا، در ۸ اسفند ۶۳ از عازم بودن عبدالله نوری وزیر وقت کشور به آلمان، در ۵ آبان ۶۳ از بازگشت محمدعلی رحمانی مسئول وقت بسیج از "خارج"، در ۲۸ مرداد ۶۱ از بازگشت آیتالله گلپایگانی از لندن، در ۱۸ مرداد ۶۱ از عازم شدن عبدالکریم موسوی اردبیلی رئیس وقت دیوان عالی کشور به "اروپا" و در ۱۹ اردیبهشت ۶۰ از بازگشت احمد خمینی از اسپانیا حکایت کرده است.
گذشته از سفرهای همسر و فرزند نخستین رهبر جمهوری اسلامی، پوشیده نیست که خانواده آیتالله خامنه ای هم در سال ۱۳۶۹، اقامتی پزشکی در لندن داشتند. این همان سفری است که فهیمه دری همسر سعید امامی، در اشاره کلی به آن در سال ۸۷ در مصاحبه با مرکز اسناد انقلاب اسلامی گفت: "سعید خانواده آقای خامنهای را برای کاری برده بود لندن و دو ماه تمام با این خانواده زندگی کرد، به حدی که خود آقا مجتبی پسر آقا و مادر خانمشان شیفته اخلاق سعید شده بودند."
اینکه سفرهایی از این نوع، دقیقا به چه علت انجام شدهاند، البته موضوع بحث حاضر نیست. ولی اگر طیفی از تصمیم گیران حکومتی، به هر علت معتقدند که موسسات پزشکی غرب برای بیمار کردن عمدی ایرانیان نقشه دارند، سوال مشخص این خواهد بود که چرا مسئولان ارشد حکومتی و منصوبانشان به چنین موسساتی اعتماد داشتهاند؟