Tuesday, Mar 31, 2020

صفحه نخست » کمیته‌های مردمی در ایران: جایگزین عملی دولت ورشکسته‌ی حاکم، کورش عرفانی

Kourosh_Erfani-3.jpgبا گسترش نگران کننده‌ی شیوع ویروس کرونا در ایران از یکسو و ناتوانی رژیم ورشکسته در مهار آن از سوی دیگر، جامعه‌ی مدنی دست به کار شده است تا در حد امکان از جان و هستی خود دفاع کند. در این راستا کمیته‌های مردمی برای فعالیت هایی مانند سمپاشی محلات، شستشوی خیابان‌ها و معابر، کنترل و کاهش رفت و آمد بی دلیل، تهیه و توزیع مواد خوراکی، ارائه‌ی خدمات درمانی حداقلی، تامین جابجایی‌های ضروری و امثال آن تشکیل شده‌اند. این کمیته‌ها یا شوراهای مردمی بیانگر زنده بودن و پویایی لایه هایی از جامعه است که قادرند، علیرغم جو انفعال و بی خیالی عمومی، درجه‌ی بالایی از احساس مسئولیت را از خود نشان دهند. به همین ترتیب که فداکاری ستودنی خدمه‌ی پزشکی، پرستاران و نیز پزشکان دلسوز نمونه‌ی دیگری از بقای همحسی و عشق به حفظ جان انسانهاست میان باشندگان میهن است.

این پدیده‌ها در واقع سرمایه‌ی اجتماعی مردم ایران هستند. وجود این هموطنان از این حیث ارزشمند است که نشان می‌دهد بعد از چهل و یک سال قلع و قمع روح و روان شهروندان و تیشه به ریشه‌ی جامعه‌ی مدنی زدن، باز هم هستند هموطنانی که بنا بر مسئولیت اخلاقی و وظیفه‌ی شهروندی خود دست به کار می‌شوند و نمی‌خواهند منفعل و منتظر یک نجات بخش از غیب باشند.
از این سرمایه‌ی اجتماعی نباید انتظار بیش از اندازه داشت و بر روی دوش آن باری را گذاشت که نمی‌تواند بکشد. بلکه هوشمندانه ترین نوع برخوردهمانا تقویت مادی و معنوی آنست. تقویت مادی یعنی پیوستن به کمیته‌های مردمی و یا تدارک همیاری و رساندن امکانات مادی و مالی به آنها و تقویت معنوی یعنی ایده و درک شهروندی مندرج در این عمل جمعی را تبلیغ و ترویج کردن.
شرایط کنونی کشور در سال ۹۹ به خوبی آمادگی دارد که این روند تقویت شوراهای مردمی بتواند در یک مقطع پیشرفته‌ی خود حتی امکان یک تغییر سیاسی را فراهم کند.
ویژگی سال کنونی
در سال جاری چشم انداز از دست رفتن کنترل اوضاع از دست رژیم ورشکسته‌ی آخوندی بارز است. ضعف شدید منابع مالی، نبود امکان بهبود و کسب درآمد ارزی، کاهش شدید درآمد‌های داخلی، واگذاری اختیارات نهادها از بالا به رده‌های پایین ساختار دولتی، نبود بودجه برای بسیاری از موارد حساس و حیاتی کشور، به هم ریختگی نظام تصمیم گیری در کشور و در نهایت گسترش فضای مرگ و میر ناشی از بیماری کرونا و به دنبال آن، خشم و نفرت آحاد ملت، همه و همه، یک کوکتل انفجاری را برای کشور فراهم کرده است. این معادل ضعیف و ضعیف ترشدن دولت و رسیدن آن به مرحله‌ی سرنوشت ساز حذف طبیعی است.
این دو پدیده را کنار هم قرار دهیم: افزایش قدرت جامعه‌ی مدنی از یک سو و ضعف روزافزون دستگاه حکومت از سوی دیگر. این همان فرمولی است که یک اپوزیسیون هوشمند و حواس جمع برای دستیابی به هدف تغییر رژیم می‌تواند مورد استفاده قرار دهد. اما به شرط آن که از افراط و تفریط پرهیز کند و چند نکته را با دقت و وسواس به کار بندد:
۱) کمیته‌های مردمی را در راستای شرایط کنونی یعنی گسترش یک ویروس کشنده به طور جدی مورد تقویت مادی و معنوی قرار داده و آن را فراگیر و مستحکم سازد.
۲) انتظار و توقع خود از این شوراهای مردمی را در حد توان آنها تنظیم کند نه در حد آرزوهای خود.
۳) با تقویت و توسعه‌ی این کمیته‌ها به فکر ایجاد پیوند میان آنها و شبکه سازی باشد.
۴) پیوند خود با نیروهای فعال داخل کشور را افزایش دهد و با ارائه‌ی آموزش و رهنمود آن‌ها را به فعالیت در قالب الگوی کمیته‌های مردمی تشویق کند.
۵) پدیده را سیاسی نکند، اجازه دهد روند کاری شبکه شوراهای مردمی خود به سوی سیاست گام بردارد.
در سایه‌ی رشد کمّی و کیفی این شوراهای مردمی و تبدیل شدن تدریجی و کارکردی آنها به یک شبکه، در واقع امر، نخستین نطفه‌های ساختار دولت مردمی جایگزین دولت ضدمرمی کنونی فراهم می‌شود. به عبارت دیگر، زمانی که مردم بتوانند کنترل سطح خُرد زندگی اقتصادی و اجتماعی را بر عهده گیرند می‌توانند، در یک نقطه از رشد خویش، در پی کنترل سطح کلان مدیریت کشور هم باشند. مدیریتی که توسط یک دولت جایگزین مورد تایید نیروهای کنشگر جامعه اعمال خواهد شد. همان نیروهایی که از حالا در راستای یک کار امدادرسانی و شهروندی، با سازماندهی خود از پایین، زمینه‌ی تعیین تکلیف در بالا را برای خویش فراهم می‌آورند.
یک روند روشن قابل پیش بینی است: جامعه‌ی ایران که از کشتار آبان ماه سال گذشته و شکار هواپیمای مسافربری توسط سپاه توانسته است براندازی نظام را به گفتمان غالب فضای سیاسی کشور تبدیل کند، باید بتواند در ادامه‌ی کار و در جنبشی که موج به موج در حال پیشرفت است، امر براندازی را از گفتمان به گرایش عملی غالب رهنمون سازد. فاصله بین گفتمان تا واقعیت همین روند کنشگری سازمان یافته و تدریجی در قالب فعالیت کمیته‌های مردمی است، بدون آن که از همین ابتدا چنین منظوری بخواهد بر این فرایند سایه افکند.
هوشمندی سیاسی در تبدیل تهدید‌ها به فرصت است. ویروس کرونا برای کشور ما یک تهدید است، آیا می‌توانیم آن را به فرصت تبدیل کنیم؟ زمینه‌ی آن موجود است: تشکیل و تقویت کمیته‌های مردمی برای شبکه سازی و تبدیل شدن به زیربنای دولت مردمی جایگزین.
بسیاری خواهند گفت که رژیم در مقابل این امر بیکار نخواهد نشست. حتما چنین خواهد بود. مثل همیشه درصدد سرکوب بر می‌آید. اما تفاوت موضوع در این است که این بار سرکوب در یک جوّ متشنج، پرتلاطم و عصبی خواهد بود. هر اقدام خشنی از جانب رژیم می‌تواند جرقه‌ی یک انفجار اجتماعی رادیکال باشد. خشم و نفرت مردم از رژیم اسلامی در حدی است که اشتباه حاکمیت بتواند بزرگترین خطرها را برای کل نظام آخوندی-پاسداری پدید آورد. بدیهی است که جریان‌های مختلف سیاسی و اجتماعی که خود را از قبل سازماندهی کرده و آموزش دیده‌اند در هدایت و رهبری این اعتراضات احتمالی نقش مهمی را ایفاء خواهند کرد.
جان کلام این که ابتکار تشکیل و رشد و گسترش کمیته‌های مردمی بهترین و واقع گراترین تاکتیک در راستای استراتژی تغییر سیاسی در ایران است. هر تشکل سیاسی واقع گرایی در داخل و خارج از کشور روی این موضوع سرمایه گذاری کرده و تلاش خواهد نمود که وجه بی مانند این موقعیت را مورد بهره برداری سالم و مفید قرار دهد. این امر در قالب سوء استفاده نمی‌تواند صورت پذیرد. نیروهای سیاسی باید وجه انسانی و امدادی کار این کمیته‌های مردمی را مورد احترام قرار دهند و تلاش در سیاسی کردن کاذب فعالیت‌های آنها نکنند. منظور این نوشتار نشان دادن این بود که این سازماندهی اجتماعی، به طور طبیعی و منطقی، با خود نتایج و دست آوردهای مشخص سیاسی خواهد داشت. به شرط آن که منطقی و حرفه‌ای با موضوع برخورد کنیم. #

برای تماشای برنامه‌های تحلیلی کورش عرفانی به تلویزیون دیدگاه بر روی ماهواره‌های یاه ست و یا یوتلسات و یا این وبسایت مراجعه کنید: www.didgah.tv
آدرس ایمیل تماس با نویسنده: [email protected]



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy