آیا علی لاریجانی به پایان زندگی سیاسی خود رسیده است؟
بابک مجیدی، انصاف نیوز
محسن ماندگاری در گفتگو با انصاف نیوز میگوید: علی لاریجانی با توجه به وضعیت موجود در کشور در انتخابات ۱۴۰۰ شرکت نخواهد کرد. محمد مهاجری نیز معتقد است که علی لاریجانی قطعا در انتخابات ۱۴۰۰ شرکت نخواهد کرد و با توجه به تجربه فعالیت در پستهای مهم تجربه خود را در کادرسازی به کار خواهد گرفت. ناصر ایمانی اما میگوید احتمال حضور علی لاریجانی در انتخابات ۱۴۰۰ را قوی میداند و میگوید اگر هم شرکت نکند یا رای نیاورد با توجه به شخصی که رئیس جمهور میشود لاریجانی پستی مهم در قوه مجریه خواهد داشت. صادق زیباکلام اما معتقد است که لاریجانی به «پارکینگ مسئولان ازکار افتاده» که همان مجمع تشخیص مصلحت است خواهد رفت و زندگی سیاسی او به پایان رسیده است.
مجلس دهم در خردادماه سال ۹۹ به ایستگاه پایانی خود خواهد رسید. علی لاریجانی رئیس مجلس و نماینده قم در ترکیب مجلس یازدهم جایی ندارد؛ او در این انتخابات حتی کاندیدا هم نشد. آینده سیاسی علی لاریجانی بعد از اتمام دوران ریاست ۱۲ ساله بر کرسی مجلس چگونه خواهد بود؟ آیا علی لاریجانی - آنطور که برخی احتمال میدهند- برای انتخابات ۱۴۰۰ آماده خواهد شد و شانسی برای ریاست جمهوری خواهد داشت؟ یا اینکه حیات سیاسی او واقعا به ایستگاه پایانی خود رسیده است؟
متن کامل گفتگو با محسن ماندگاری فعال رسانهای، محمد مهاجری و ناصر ایمانی فعالان سیاسی و رسانهای اصولگرا و صادق زیباکلام استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران را در ادامه میخوانید:
زیباکلام: لاریجانی به پارکینگ مسئولان از کار افتاده خواهد رفت
صادق زیباکلام استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران درباره سرنوشت سیاسی علی لاریجانی پس از مجلس دهم به انصاف نیوز گفت: در یک ارزیابی کلی از مسئولین جمهوری اسلامی که به بازنشستگی سیاسی میرسند، میشود گفت که آخروعاقبت چندان موفقی ندارند؛ از جلمه لاریجانیها. آقای علی لاریجانی بهترین و خوشنامترین لاریجانیهاست و عملا کنار گذاشته شد؛ میخواهم بگویم که ایشان حتی به بازنشستگی هم نرسید و عملا با یک ضربه آرنج سیاسی او را کنار گذاشتند. دلیلش هم واضح است؛ دلیل کنار گذاشتن ایشان این بود که فرقی نمیکرد او چه از تهران نامزد میشد و چه از قم و هرجای دیگر، اصولگرایان و بخصوص اصولگرایان تندرو حاضر نبودند ایشان را در لیستشان بگذارند؛ به همین خاطر است که میگویم ایشان کنار گذاشته شد و کمابیش سرنوشت مابقی اصولگرایان هم چنین است.
حداکثر پیش بینی که برای ایشان میشود کرد، این است که عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام شود؛ یعنی درحقیقت وارد پارکینگ یا بایگانی مسئولان از کار افتاده شود. اینکه چرا اینگونه میشود بنظر من دو دلیل دارد؛ یعنی برای اینکه آخرکار به این صورت طرد شده و رانده شده با آنها برخورد میشود، فکر میکنم دو دلیل اصلی وجود دارد؛ دلیل اول برمیگردد به اینکه این افراد هیچوقت سعی نکردند مقداری چهره و شخصیت مستقل داشته باشند و در مجموع اطاعت امر میکردند و ازخودشان وجود مستقلی نشان ندادند. دلیل دیگر این است که این شخصیتها هیچ وقت به پدیدهها و آرمانهایی مثل آزادی، آزادیخواهی، انتخابات آزاد، هیچوقت نزدیک این حوزهها نشدند. بنابراین عدم استقلالشان و اینکه همواره مطیع و فرمانبردار بودند و هیچ وقت به سوی مفاهیم و مطالبات مردمی نرفتند، باعث میشود وقتی که نظام دیگر کاری با آنها ندارد عملا کنار گذاشته میشوند.
سرنوشت آقای لاریجانی هم غیر از این نخواهد بود. البته گفته میشد دلیل اینکه ایشان دیگر در انتخابات مجلس شرکت نمیکند این است که دارد خود را برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ آماده میکند. اما این را همهی ما و هر کسی که کمتر آشنایی با عالم سیاست داشته باشد میدانیم: نه از جانب اصولگرایان، نه از جانب اصولگرایان معتدل و میانهرو و نه از جانب اصولگرایان تندرو و نه از جانب هیچ جریان سیاسی که کوچکترین آشنایی با وضعیت ایران داشته باشد، ایشان هیچ شانسی برای اینکه بخواهد وارد انتخابات ۱۴۰۰ و عرصهی ریاست جمهوری شود، ندارد. بنابراین باید گفت این دو-سه ماه باقی مانده تا خرداد ۹۹، آخرین ماههای زندگی سیاسی آقای علی لاریجانی خواهد بود.
زیباکلام همچنین افزود: اصولگرایانی مثل احمد توکلی، محمدرضا باهنر و شخص علی لاریجانی که بعد انقلاب ظاهر شده و درخشیدند، دیگر نسل اینها فایدهی چندانی برای نظام ندارند. نسلهای جدیدتری مثل دههی شصتیها و دههی هفتادیها و نسلهایی که حتی تمایلات مذهبی دارند خیلی این افراد را قبول ندارند. جریانات مدرن و سکولارتر که اصلا این نسل را قبول ندارند. بنابراین به فرض هم که آقای علی لاریجانی بخواهد در انتخابات ۱۴۰۰ شرکت کند، سوالی که مطرح است این است که کدام بخش از جامعه قرار است به ایشان رای دهد؟ من واقعا هیچ بخشی از جامعه را نمیبینم که انگیره داشته باشد به ایشان رای دهد.
به شخصه اعتقاد دارم که در انتخابات ۱۴۰۰ تندروها موفق خواهند شد و تندروهای اصولگراها، جبهه پایداری و طرفداران آقای احمدی نژاد هم اصلا آقای لاریجانی و امثال او را قبول ندارند. یعنی نه تنها جریانات و نسلهای جدید آقای لاریجانی را قبول ندارند بلکه قدیمیها که تندرو هستند هم آقای لاریجانی را قبول ندارند. در واقع از اینجا رانده و از جای دیگر مانده هستند.
زیباکلام در پاسخ به اینکه آیا این تامکان وجود دارد که علی لاریجانی در دولت آینده و توسط رئیس جمهور آینده صاحب پستی رد قوه مجریه شود؟ گفت: خیلی قاطع میگویم که خیر! برای اینکه رئیس جمهور انتخابات ۱۴۰۰ احتمالش زیاد است که آقای احمدی نژاد باشد؛ اما اگر اصولگرایان بتوانند از طریق شورای نگهبان جلوی آقای احمدی نژاد را بگیرند، در آنصورت آقای احمدی نژاد از فردی تندرو حمایت خواهد کرد. بنابرابن هر کس رئیسجمهور ۱۴۰۰ شود، چون خواستگاه سیاسی او به جریانات تندرو تعلق دارد، بنابراین هیچ دلیلی ندارد که بخواهند از وجود آقای لاریجانی استفاده کنند. اصولا تندروها آنقدر که با امثال آقای لاریجانی مخالف هستند با آقای خاتمی کمتر مخالفت میکنند. چون معتقدند که «تکلیف ما با خاتمی روشن است. اما با امثال آقای لاریجانی، توکلی، باهنر روشن نیست چون اینها به اندازهی کافی تندرو و رادیکال و ضدآمریکا و آمریکا ستیز نیستند». بنابراین امثال آقای لاریجانی دیگر شانسی برای حضور در تعاملات سیاسی ندارند.
مهاجری: مشغول کادرسازی خواهد شد
محمد مهاجری، فعال رسانهای اصولگرا و عضو شورای سردبیری سایت خبرآنلاین دربارهی آیندهی سیاسی علی لاریجانی به انصاف نیوز گفت: فکر میکنم آقای لاریجانی با فاصله گرفتن از مجلس، وارد فاز ریاست جمهوری نخواهد شد. در حال حاضر با خلایی بزرگ در کشور مواجهیم، بنام خلا کادرسازی؛ انتخابات اخیر مجلس و انتخابات مجلس قبلی نشان داد که ما کادرهای مناسب برای نمایندگی مجلس نداریم، حتی در دولت روحانی هم چنین کادری نداریم و سرمایهگذاری برای تربیت کادرهای متخصص و سمتهای مختلف موجود نیست. تحلیل من این است که آقای لاریجانی باتوجه به تجربهی ۱۲ سال مجلس، تجربهی شورای عالی امنیت ملی و تجربهی صداسیما و قبل از آن تجربهی سپاه، به فردی تبدیل شده است که حوزههای متعدد سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی کشور را میشناسد و میتواند در این زمینهها برای کادرسازی در آینده موثر باشد و برداشت من این است که ایشان بدنبال چنین کاری خواهد بود.
مهاجری دربارهی حضور لاریجانی در انتخابات ریاست چمهوری ۱۴۰۰ گفت: با توجه به تحلیلی که دارم لاریجانی قطعا وارد انتخابات ریاست جمهوری نخواهد شد. به دلیل اینکه، ضرورت پرداختن به مشکلات ساختاری که برای کشور وجود دارد، بسیار بیشتر از انتخابات ریاست جمهوری است. فکر میکنم آقای لاریجانی اگر به دنبال این برود که مشکلات کشور را به طور ساختاری مطالعه و بررسی کند و برای آن راهکاری بدهد بسیار موثرتر خواهد بود تا اینکه در راس قوه مجریه قرار بگیرد.
ایمانی: رئیسجمهور هم نشود یک پستی مهم در قوه مجریه خواهد داشت
ناصر ایمانی، فعال سیاسی اصولگرا اما نظری متفاوت دربارهی آنچه علی لاریجانی بعد از این با آن روبرو خواهد شد داشت، او در اینباره به انصاف نیوز گ،فت: آقای لاریجانی یکی از شخصیتهای مهم و موثر در صحنه سیاسی کشور است و این غیرقابل انکار است. ایشان بیش از ۳۰ سال مسئولیت رده بالا در نظام جمهوری اسلامی ایران داشتهاند و قطعا از وجود ایشان در نظام حکومتی باید استفاده شود و خواهد شد. کسی که ۱۲ سال فقط رئیس مجلس بوده و ۱۰ سال رئیس صدا سیما قطعا از لحاظ سیاسی شخصیت پختهای است. اما در مورد اینکه ایشان چه وظایفی خواهند داشت؛ فکر میکنم ایشان با حکم رهبری به عنوان عضو تشخیص مصلحت نظام باقی بمانند و این احتمال وجود دارد که اگر شرایط ویژهای نباشد یکی از کاندیدهای مطرح برای ریاست جمهوری آقای لاریجانی است؛ مگر اینکه اتفاقات جدیدی بیفتد. اگر ایشان در انتخابات ۱۴۰۰ کاندیدای ریاست جمهوری شود، سرنوشت سیاسی ایشان تغییر و ادامه پیدا میکند؛ اما اگر مصلحت ندانستند در انتخابات ۱۴۰۰ شرکت کنند، یعنی اگر شرایط بشکلی بود که ایشان کاندید نشد و یا کاندید شد و رای نیاورد، بستگی به این دارد که چه کسی رئیس جمهور آینده باشد؛ احتمالا ایشان میتوانند در یکی از مصادر بالای قوه مجریه مسئولیت و فعالیت داشته باشند. علاوه بر قوه مجریه نهادهای زیادی در کشور وجود دارد که آقای لاریجانی باتوجه به سطح علمیشان میتوانند در این نهادها فعالیت علمی انجام دهند. اما از جهت سیاسی تصور میکنم که ایشان میتوانند یکی از کاندیداهای ۱۴۰۰ باشند و یا در دولت آینده نقش مهمی داشته باشند.
این فعال سیاسی اصولگرا دربارهی حمایت اصلاح طلبان یا اصواگرایان از علی لاریجانی در انتخابات آینده گفت: اینکه مورد حمایت کدام جناح قرار خواهد گرفت بستگی به شرایط دارد؛ بعنوان نمونه در انتخابات ۱۴۰۰، اصلاح طلبان نشان دادند که اگر در شرایط خاصی قرار بگیرند به حداقلها هم رضایت میدهند؛ مانند انتخابات ۱۳۹۲ که آقای روحانی یک اصولگرا بود، اما اصولگرایی که تا حدودی میتوانست نظر اصلاحطلبان را هم تاحدودی برآورده کند. در انتخابات ۱۴۰۰ هم ممکن است این اتفاق دوباره بیافتد. اگر ببینند صحنه طوری است که یک کاندید مطرح اصلاح طلب ندارند که تائید صلاحیت شود و یا رای بیاورد ممکن است به آقای لاریجانی هم قناعت کنند. تجربه نشان داده اصلاحطلبان با آقای لاریجانی در این چند سالی که ایشان رئیس مجلس بوده باهم همکاری داشتند. این بستگی دارد صحنه چگونه رقم بخورد. درمورد اصولگراها هم تقریبا همین بحث هست؛ اگر اصولگراها کاندید جدی برای ۱۴۰۰ نداشته باشند که امکان رایآوری داشته باشد، آنها هم ممکن است به آقای لاریجانی رضایت دهند یا حداقل سکوت کنند. در واقع آقای لاریجانی در چهارراهی ایستاده که امکان اینکه هم اصلاح طلبان و هم اصولگرایان با درجات مختلف از ایشان حمایت کنند و یا حداقل مخالفت نکنند، این امکان وجود دارد.
محسن ماندگاری: لاریجانی در انتخابات ۱۴۰۰ شرکت نخواهد کرد
محسن ماندگاری، روزنامهنگار، درباره آینده سیاسی علی لاریجانی به انصاف نیوز گفت: بعد از روی کار آمدن آقای احمدینژاد از سال به ۸۴ اینسو، مجموعه تحولات سیاسی چند سال اخیر در جناح اصولگرا، باعث به حاشیه رفتن میانهروها در این جناح شده و هر روز به قدرت طیف تندروی این جناح اضافه شده است. بطوریکه در حال حاضر جناح اصولگرا توسط جربان تندرویی که تا چند سال قبل عملا نقش چندان و وزن قابل توجهی در معادلات سیاسی نداشت، مصادره شده است. ولی در عمل از سال ۸۴ به این طرف، تندروها هر روز قدرتمندتر و در بعضی احزاب درجه چندم این جناح که غالب شده است نقش پررنگی دارند و قدرت آنها در بعضی از نهادها و سازمانها هم باعث شد که در جناح اصواگرا تاثیر بیشتری داشته باشند.
براین اساس، آقای لاریجانی که به نوعی رهبر طیف میانهرو در جناح اصولگرا حساب میشود، عملا در سالهای گذشته علیرغم اینکه ریاست مجلس را به عهده داشته و توانسته بود فراکسیون اکثریت پارلمانی را رهبری کرده و با خود همراه کند، ولی در درون جناح اصولگرا از قدرتش کاسته و هرروز نفوذ او کاهش پیدا کرد. آقای لاریجانی در این کاهش نفوذ تنها نیست و بخش زیاده از عقلا و میانهروهای اصولگرا هم در این سالها چنین سرنوشتی داشتند.
ماندگاری در ادامه صحبتهایش افزود: در انتخابات اخیر دیدیم که حتی جامعه روحانیت مبارز که زمانی وزن و نقش مهمی در جناح اصولگرا داشت و به نوعی حرف آخر را در این جناح میزد، در بستن لیست انتخاباتی مجلس گذشته نه تنها وزن آنها رعایت نشد، بلکه حتی چهرهای مثل آقای مصباحی مقدم که از عناصر کلیدی جامعه روحانیت مبارز هستند و از نمایندگان با سابقهی پارلمان بوده، ایشان هم از لیست کنار گذاشته شد و جامعه روحانیت مبارز هم علیرغم ناخشنودی عملا نتوانست واکنشی نشان دهد.
علاوه بر جامعه روحانیت مبارز، جمعیت موتلفه اسلامی، جامعه مهندسین اسلامی به رهبری آقای باهنر و دیگر طیفهای میانهرو و عقلانیتگرا و عقلای اصولگرا آنها در واقع طی این سالها از گردونه رقابت کنار گذاشته شده و به حاشیه رفتند.
در صدر تمام این جریانات و افراد، آقای لاریجانی است. به نظرم آقای لاریجانی در سالهای اخیر همان مسیری را که آقای هاشمی رفسنجانی از سال ۷۶ به بعد رفت؛ دقیقا جا پای او گذاشته است. در نزاع بین تندروها و میانهروها، آقای هاشمی رفسنجانی هم مجبور شد به دلیل قرار گرفتن و همراهی حمایت از میانهروها، جایگاه خودش را در نزد برخی مناصب و جریانهای سیاسی از دست بدهد، برای آقای لاریجانی هم این اتفاق افتاده است. آقای لاریجانی به دلیل اینکه در سالهای اخیر با این تندروها همراهی نکرده، عملا دیگر از منظر جناح اصولگرا به عنوان یک اصولگرا محسوب نمیشود و آنها او را قبول ندارند و بهنوعی از دایرهی خودیها خارج شده است. اینکه او چه زمانی کلا از این دایره و مرز خارج میشود هنوز مشخص نیست. ولی به نظر آقای لاریجانی تلاش میکند هم فاصلهی خود را با تندروها حفظ کند و هم از دایرهی نیروهای خودی خارج نشود. این یک بازی ظریف و سختی است که نتیجهی آن میشود همین اتفاقی که برای آقای لاریجانی رخ داده و سالها قبل برای آقای هاشمی رفسنجانی اتفاق افتاده بود.
ماندگاری درباره احتمال شرکت علی لاریجانی در انتخابات ۱۴۰۰ گفت: هرچند آقای لاریجانی یکی از گزینههای همیشه مطرح برای انتخابات ۱۴۰۰ بوده، اما باتوجه به شرایط فعلی کشور، عملکرد دولت و همچنین قدرت گرفتن تندروها در کشور و در جناح اصولگرا، آقای لاریجانی حتی اگر در انتخابات ۱۴۰۰ هم شرکت کند شانس چندانی برای موفقیت نخواهد داشت؛ این تحلیل امروز است ولی شاید سال آینده در فاصلهای کوتاه اتفاقاتی بیافتد که همهی معادلات را تغییر دهد. فعلا میتوانیم بگوییم آقای لاریجانی محبوبیت عمومی برای پیروزی در انتخابات ۱۴۰۰ را ندارد و عقل حکم میکند که فعلا شرکت نکند مگر اینکه اتفاقاتی در آینده رخ بدهد.