(با الهام از زنده یاد، سهراب سپهری و با یادِ شعر زیبای "در گلستانه"اش.)
*
*
من و یادِ تو چه خوش!
در و دیوار چه مست!
در قرنطینه چه بوی عـَرَقی میآمد!
چه بساطی!
چه شبی!
مگر آنجا بودم؟
*
من در این آلونک
روشن از یادِ توام
و چه هر روز و شبام سرشار است
"زندگی خالی نیست"
*
آمد از راه، بهارآور و تابنده و شاد
چیزی از تازگیی کوه و کمر با خود داشت
چیزی از قلهی اوج ِ هیجان
*
با شکرخندِ قشنگی پرسید؛
کرونا یعنی چه؟
ذوب شد ماندگی و وازدگی
*
چیزهایی هم هست
که نه گفتن دارد
نه شنفتن
و نه پرسیدن.
*
"جورِ دیگر باید دید"
جوردیگر که شود با آن زیست
زندگی باید کرد.
زندگی باید کرد.
*
*
(ابراهیم هرندی)
*
*