Sunday, May 10, 2020

صفحه نخست » کباب و چوب و پیاز اصلاح طلبی، تقی رحمانی

Taghi_Rahmani.jpgبعد از انتخابات مجلس اصلاح طلبان به هم حمله می کنند البته طبیعی هم است اما نقد جدی در کار نیست بلکه طیف کارگزاران می خواهد با طیف خاتمی برای 1400 دست بالا را داشته باشد.

تا کنون نقدی جدی به اصلاح طلبی صورت نگرفته است.بالاترین نقد اصللاح طلبان به خود این است که عملکرد دولت روحانی و هم دنبال روی عارف از بیت و روحانی باعث افت اقبال اصلاح طلبان شده است.در این میان تعریف دوم خردادی اصلاح طلبی از خود محو شده است.

اصلاح طلبان روند غیر دموکراتیک شورای عالی سیاست گذاری وحتی اعمال نفوذ خاتمی در این شورا مانند انتخاب دو نفر از اعضای ان نامه 100 نفره به عنوان عضو شورای عالی سیاست گذاری از سوی خاتمی که انتصاب غیر مسولانه ای بود همچنین فشل شدن این شورا و قطع رابطه این شورا را با جامعه مدنی مورد نقد قرار نمی دهند.

اصلاح طلبان طیف اصلی مشارکت و مجادهین انقلاب را مورد نقد قرار نمی دهند حتی به منافع مادی افراد زیادی از طیف اصلاح طلبان در نظام هم اشاره نمی کنند، که خود داستانی است پر ماجرا.

اما اصول گرایان هم بازی با اصلاح طلبان شروع کرده اند . گرایش افراطی آنان به اصلاح طلبان یکسره حمله می کند همه انها را سر و ته یک کرباس می داند مانند مواضع سایت مشرق که نماینده بخش قدرتمند سپاه هم است.همچنین روز نامه جوان

گرایش عملگرای این جریان از اصلاح طلبان می خواهد که رادیکال ها مانند تاج زاده را پس بزنند خاتمی هم توبه کند یا کنار برود راه را برای جوانان باز بگذارد. مانند سایت تنیسم

موتلفه اسلامی هم اصلاح طلبان را بخشی از نظام می داند که باید جوان گرائی کنند حتی خاتمی کنار رود.

اصول گرایان چرا چنین رویه ای در پیش گرفته اند؟ می دانند که بخشی از یورکراسی نظام و هم بخشی از اقشار مرفه جامعه اگر به نظام اقبالی نشان دهند از کانال اصلاح طلبان است از طرفی می دانند که اینان کباب و نان نظام را خورده اند اگر چه چوبش را هم خورده اند اما لقمه کباب نظام را نمی توانند کنار بگذارند پس اصولگریان به دنبال چرخ پنجم گاری نظام هستند. حضور این چرخ پنجم را در تحلیل خود وارد کرده اند پس اصلاح طلبان را به تعدیل و توبه و هم جوانگرائی دعوت می کنند.

اصول گرایان با تجربه می دانند که در نابودی اصلاح طلبان جریان اصولگرا تکه تکه می شود منتها ایشان اصلاح طلب پاستوریزه مانند عارف و کرباسچی می خواهند که خاتمی را هم همراه کند می دانند که بخشی از اقشار بورکرات جامعه هم به این موضوع در صورت فقدان جایگزین مناسب تن خواهند داد چرا که به باید در چاه و چوله های این حکومت زندگی کرد.

از این نکته نباید غافل بود که کرباسچی و عارف می دانند که کباب نظام را خوردن زمانی امکان دارد که با آرامش و هم لوکس زندگی کرد. شاید به همین دلیل است که مواضع تاج زاده برای کرباسچی لوس جلوه می کند چرا که اگر نظام دو جناح دارد چرا تاج زاده دیگران را هم دارد کار می کند و صاحی حق می د اند.

مقاله اخیر کارگزاران سازنندگی در مورد این که خاتمی باید برای همه باشد در حقیقت نام مستعار کشیدن خاتمی به سمت سیاست های کارگزارانی از نوع کرباسچی است و دور کردن خاتمی از حزب اتحاد ملت ایران.چرا که حزب اتحاد ملت بدنه ای دارد که هنوز به اصلاح طلبی دوم خردادی لااقل وفادار است.

اما باید پرسید در آن صورت دیگر از خاتمی اصلاح طلب چه می ماند. کارگزاران سازنندگی هیج وقت اصلاح طلب به معنی طرفدار فضای سیاست باز و فضا برای جامعه مدنی مستقل نبودند ، خاتمی لااقل در این مورد شعار داده و گاه هم ایستادگی کرده است در دوره اصلاحات منتها با رو قابل نقد و کم کاری. بخشی از طیف نزدیک به خاتمی در دوره اصلاحات برای فضای کمی باز تر تلاش کرده اند.

باید گفت اصلاح طلبی دوم خردادی دربن بست کامل است. اصلاح طلبی دوم خرداد تلاش داشت که فضای سیاسی را تا ان میزان باز کند که مخالف را در درون نظم بیاورد برانداز را اپویسیون کند. اما امروز بخش اصولی اصلاح طلب درعمل خودش در زمره مخالفان نظم قلمداد می شود.

اکثر اصلاح طلبان در نظام منافع مادی کوچک و بزرگی دارند که چشم پوشی از آن امکان ندارد. این ویژگی اصلاح طلبان را در چاله نظام انداخته است. اصلاح طلبی به جلو نرفته است و بن بست سیاسی را نگشوده است.

نرمال سازی هم شکست خورده است. امروز پیام قدرت به اصلاح طلبان این است که تمام خطوط قرمز را ما معین می کنیم.

انچه کارگزاران و عارف می گویند پایان اصلاح طلبی رسمی دوم خرداد است ،یعنی پایان وعده وعید های اصلاح طلبانه وحرکت کامل برای نرمال سازی با حکومت.آن هم حکومتی که بار خود را کج بسته است اما بسته است هم چنین مدل کارگزارانی مشابه در درئن جناح خود تدارک دیده است به اصلاح طلبان اعتمادی ندارد کارگزاران را هم غیر قابل اتکا پایدار می داند. پس فقط به دنبال راه انداختن اصلاح طلب پاستوریزه شده است.

جریان اصولی اصلاح طلب داخل نظام را دو راه حل باقی مانده است. 1- سکوت کند 2- یا به جامعه مدنی توجه کند و کار سخت جامعه محوری را انجام دهد تا فرصت خلق شود که ایران سرزمین فرصت ها است منتها شرط استفاده درست از فرصت می باشد.بازی در عرض یعنی توجه به جامعه مدنی و کنش مدنی مناسب برای کنترل رفتار حکومتی که با مردم خود مقابله یا تزویر می کند تا زمان بازی در طول شروع شود.



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy