• طنزنویسها کارشون شده یا فحش دادن یا جوک گفتن!
ایندیپندنت فارسی - گمانهزنیها در اینکه مقام معظم رهبری در این ایام قرنطینه کرونایی در کجا پنهان شدهاند و چکار میکنند، جورواجور است اما احتمال قوی اینکه هرجا تشریف دارند مشغول نوشتن و تکمیل کردن توضیحالمسائل خود هستند.
کتاب آسمانی توضیحالمسائل را هر آیتالله عظمائی باید داشته باشد و خیلی از آیتاللهها با تألیف همین کتاب به عظمائی رسیدهاند!
کتاب توضیحالمسائل آنلاین که تکلیف مسلمان را از آغاز خلقت تا امروز در زوایای پیدا و پنهان زندگی، روشن میکند و او را مکلف به رعایت، یک بخش «آپدیت»، یعنی زنده و «بهروز» شده هم دارد که جواب به سؤالات شرعی تازه و جاری است (استفتا)، از سوی مقلدین هر مرجع تقلید، که ایشان، گاهی با دو کلمه «جایز است»، یا «جایز نیست» و گاهی با یک پاراگراف تکلیف مؤمنین را با آن مسئله روشن میفرمایند. (فتوا)
حالا نگاهی میکنیم به آخرین فتوای مقام معظم رهبری در باب حلالی و حرامی حیوانات برای خوردن آنها از سایت رسمی حضرتشان، تاریخ همین سهشنبه گذشته.
این هم لینکش: (+)
حلیت و حرمت حیوانات - استفتائات جدید
مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی
س: چه حیواناتى حلال و چه حیواناتى حرام گوشت هستند؟
ج: چهارپایان ساکن در خشکى، دو صنف هستند: اهلى و وحشى. از حیوان اهلى جمیع اصناف گوسفند و گاو و شتر حلال است، و اسب و قاطر و الاغ مکروه است اما کراهت اولى خفیفتر است، و غیر اینها از حیوانات ساکن در خشکى حرام مىباشد مانند سگ و گربه و غیر اینها. و اما از حیوانات وحشى آهو و گاو وحشى و قوچ کوهى و الاغ وحشى حلال مىباشد و از حیوانات وحشى، سباع حرامند (سباع حیواناتى هستند که درنده بوده و داراى ناخن و دندان باشند، چه اینکه نیرومند باشند مانند شیر و پلنگ و یوزپلنگ و گرگ یا ضعیف باشند مانند روباه و کفتار و شغال). و همچنین خرگوش حرام است اگر چه از سباع نباشد. و همچنین همه حشرات حرامند مانند مار و موش و موش دو پا و جوجه تیغى و جیرجیرک و غیر اینها از آنچه که قابل شمارش نیست. و همچنین آنچه مسخ شده مانند فیل و میمون و خرس و غیر اینها حرام مىباشد.
***
برای آشنایی بیشتر با اهمیت اجرای این احکام، سری به دادگاه شرع میزنیم به قضاوت یک آخوند چاقوچله.
***
آخوند: نفر بعدی.
پاسدار: اینه حاجآقا.
- چکار کرده؟
- حاجآقا رومون نمیشه بگیم.
- زنای محصنه؟
- خیر حاجآقا.
- زنای محارم؟
- نه حاجآقا.
- زنای دو طرفه؟
- چه جوریه حاجآقا؟
- بعداً بهت میگم. (حاجآقا گوشه کاغذی یادداشت میکند که بعداً به پاسدار جوان و قبراق یاد بدهد!) ولی حالا بگو این ملعون چکار کرده؟
- حاجآقا از خودش بپرسین. ما شرممون میشه.
- قتل کرده؟
- نه حاجآقا، راستشو بگیم... (پاسدار دستش را از خجالت روی چشمان میگذارد، رویش را از قاضی برمیگرداند):
- شرمندهام حاجآقا، روم به دیوار، جیرجیرک خورده!
- (حاجآقا وحشتزده از جا میپرد.) جیرجیرک خورده؟... این؟... جوجهتیغی هم خورده؟
- نه حاجآقا، فقط جیرجیرک ضمیمه پروندهس.
- اگه خورده، چهجوری ضمیمه پرونده ست؟
- مشابهشو گرفتیم ضمیمه کردیم حاجآقا.
حاجآقا (به متهم): خجالت نکشیدی؟
متهم: (سکوت)
- همدستهات کیان؟
- همدست نداریم حاجآقا.
- اونقدر میزنیمت تا دوتا همدست معرفی کنی!... با کسی اختلاف نداری؟
- با شوهرخواهرمون.
- پولداره؟
- بله حاجآقا.
- همونو همدست معرفی کن خودتو راحت کن. بقیهاش با خودمون... پولدار باشه همون یکی کافیه... چرا جیرجیرک خوردی؟
- نمیدونستیم خلافه حاجآقا.
- چرا استفتائات مقام رهبری را نخونده بودی؟
- اینترنتمون ضعیف بود حاجآقا.
- بههرحال جهل از قانون باعث رهایی از مجازات نمیشه. این یک اصل قضایی معروفه.
- اصل غذایی که نیست. حاجآقا نمیدونستیم جیرجیرکه.
- چطور نمیدونستی جیرجیرکه؟
- برای اینکه جیرجیر نمیکرد حاجآقا.
- مگه هرچی جیرجیر نکنه باید بخوری؟ من هم جیرجیر نمیکنم، بیا منو بخور!... بههرحال جهل از جیرجیر باعث رهایی از مجازات نمیشه.
- مجازاتم چیه حاجآقا؟
- جرمت سنگینه. با صهیونیزم هم ارتباط داری؟
- نه حاجآقا.
- با محیطزیستیا چی؟ منافقین چی؟ ضدانقلاب چی؟ با اِبی خواننده چی؟ عربستان سعودی بودی؟ اسرائیل رفتی؟
- خیر حاجآقا.
- پس کجا جیرجیرک خوردی؟
- توی خونه، حاجآقا.
- دم مقام معظم رهبری گرم که فکر همه جا رو کرده. میدونسته شکوفایی اقتصادی که بشه یک عده از ذوقشون جیرجیرک میخورن.
- راستش حاجآقا قصد داشتیم جوجهتیغی هم بخوریم که دستگیر شدیم.
- خُب. جیرجیرکه که راضی نبوده. پس تو حقوقبشر جیرجیرک را زیر پا گذاشتی. چند تا خوردی؟
- چه فرق میکنه حاجآقا؟
- فرق میکنه. اگه خیلی خورده باشی متهم به نسلکشی علیه بشریت هستی!
- علیه بشریت؟!
- بشریت جیرجیرک! اما جرم اصلیت توهین به رهبری است. حالا اقدام علیه تمامیت ارضی تخفیف. مگه رهبری نگفته حرامه؟ ایشان تصریح فرمودهاند که: «همه حشرات حرامند مانند مار و موش و موش دو پا و جوجه تیغى و جیرجیرک و غیر اینها...»
- دیگه نمیخوریم حاجآقا. هیچ حشرهای را دیگه نمیخوریم چه مار باشه، چه موش دو پا، چه موش چهارپا، چه جوجهتیغی!
- حالا دیگه خیلی دیره. وصیت کن ورثهات نخورند.
- چشم حاجآقا.
- چطوری لو رفتی؟
- خودم رفتم به پاسگاه خودمو معرفی کردم. البته اول رفتم سر قبر پدر و مادرم. مثل آقای نجفی، شهردار سابق.
- انگیزهات چی بود در خوردن جیرجیرک؟
- راستشو بگم حاجآقا، اصلاً جیرجیرک نخوردم. همهاش دروغ بود.
- منظورت از این کار چی بود؟
- منظورم این بود که دست بندازیم این حکومت رو با اصول غذایی و قضایی و حلال و حرام و توضیحالمسائل و دادگاه و پاسگاه و قاضی و پاسدار و رهبر معظم و...
- غلط کن!
پاسدار: راستش حاجآقا، من هم پاسدار نیستم بلکه رفیق ایشونم. دیدیم درهای دادگاه بازه سر شما هم خلوته، اومدیم فیلمتون کنیم.
متهم: آخه دیدیم هیچکدام از این طنزنویسهای بیعرضه نمیتونن به این خوبی شمارو به طنز و تمسخر بگیرن. کارشون شده یا فحش دادن یا جوک گفتن!
قاضی: دمتون گرم بچهها. خوب بود. بعد از کرونا میبریمش روی صحنه. از لندن هم شروع میکنیم!
فاسدترین سردار