عکاس مدلینگ بودم نه پرنوگراف...
ماهرخ غلامحسینپور - ایران وایر
او حالا ساکن کانادا است و بعد از چهار سال سکوت راوی اتفاقی است که زندگیاش را زیر و رو کرده است. پوریا افخمی یکی از افرادی است که سال ۱۳۹۵در پروژهای که از سوی سپاه پاسداران «عنکبوت» نامیده میشد، دستگیر شد. قربانیان این پروژه مدلها، عکاسان مدلینگ و آرایشگران و مزونهای لباس زنانه بودند. پوریا در مشهد مشغول کار در حوزه عکاسی مدلینگ و پرتره بود که بازداشت شد.
سال ۱۳۹۵ و زمانی که یک گروه عکاس و مدل خیابانی توسط اطلاعات سپاه مشهد دستگیر شدند، «حسن حیدری»، معاون دادستان وقت مشهد فعالیت آن جوانان را از «مصادیق جنگ نرم برای تغییر هویت خانواده در ایران» و «شبیخون فرهنگی » عنوان کرد.
«پوریا افخمی» یکی از شش بازداشت شده مرتبط با پرونده مدلینگ، بعد از چهار سال سکوت، به ایرانوایر میگوید تلاش آنها برخلاف آنچه خبرگزاری تسنیم ادعا کرد، نه «جنگ نرم و یک خرده فرهنگ ناهنجار» بلکه سعی چند جوان علاقمند به هنر، عکاسی بود. گرچه این علاقه برایشان هزینه بسیاری به بار آورد.
پوریا افخمی متولد ۱۳۶۹ شهر مشهد است. کودکیاش در محیط گرم یک خانواده بازاری مذهبی و سنتی گذشت و شانزده ساله بود که به مالزی سفر کرد و بعدتر در رشته «رسانههای خلاق» در یکی از دانشگاههای مالزی مشغول تحصیل شد. اما پیش از پایان تحصیلاتش متوجه شد بیش از آنکه عاشق حرفه روزنامهنگاری باشد به عکاسی پرتره ومدلینگ علاقمند است و به همین دلیل هم به ایران بازگشت.
👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر
پوریا افخمی شهریور ۱۳۹۵ سال همراه ۵ نفر دیگر به خاطر کار در حوزه عکاسی مدلینگ دستگیر و راهی زندان شد: «با دوست دخترم « سپیده» که او هم مدل کارهایم بود، به خانه جدید نقل مکان کرده بودیم و هیچکس حتی خانوادهام آدرس خانه جدید را نداشتند. ما وسط اسباب و اثاثیه نشسته بودیم که هشت نفر از اطلاعات سپاه امام رضای مشهد به خانه ما هجوم آوردند.»
فیلمبرداری سکانس به سکانس ماجرای دستگیری به نظر پوریا عجیب میآمده است: «امکاناتشان در حد فیلم سینمایی و با دوربینهای گرانقیمت بود. تا به حال در مورد این شیوه دستگیری نشنیده بودم . مرا با ماشین از خانه به دفتر کارم بردند و آنجا را هم تفتیش کردند و بعد حوالی میدان پارک به یک فولکس واگن منتقل شدم و با اینکه چشمبند داشتم متوجه حضور افراد دیگری هم شدم. همزمان با من چند نفر دیگر هم بازداشت شده بودند. برخی از بازداشتیها را میشناختم اما یک گروه متشکل نبودیم ولی در جریان رسیدگی وانمود کردند که ما یک باندیم.»
آنچه مایه رنجش پوریا شده برخورد ماموران با یکی از دوستان بهایی بازداشت شده بود، کسی که بیش از سایرین مورد آزار قرار میگرفت: «حتی بعد از اینکه ما آزاد شدیم باز هم دارا را که بهایی بود نگه داشتند. آنجا توی بازداشتگاه من و بقیه را برهنه کردند. یک نفر از تتوهایم عکس گرفت. پانزده شب انفرادی بودیم و بعد به وکیلآباد مشهد منتقل شدیم.»
اتهام پوریا و هم پروندهایهای دیگرش «ترویج فساد و فحشاء» عنوان شد: «آنچه دردناک است ترجمه این اتهام برای دوستان خارجی است. ترویج فحشا از منظر آنها چند عکس معمولی از چند مدل، آنهم در فضای عمومی یک خیابان نیست. بیشتر به پرنوگرافی فکر میکنند.»
پوریا افخمی پس از آزادی از زندان به دلیل شرایط اسفناک و غیربهداشتی زندان وکیلآباد، به سل مبتلا شد و مدت نه ماه درگیر نبرد سختی با این بیماری بود.
آنها پوریا را حتی بعد از آزادی زیر نظر گرفته بودند. گاهی سفارش کار عکاسی هم می دادند: «با من تماس میگرفتند واز من میخواستند برای برنامههای خودشان عکاسی کنم. توان مقابله نداشتم ولی خدا را شکر میکنم که همه مواردی که از من خواسته بودند بیربط با سیاست و حقوق شهروندان بود و کارهایی نبود که چندشآور باشد. مثلا یک بار از من خواستند از تیم فوتبال پدیده عکس بگیرم.»
او میگوید جریان بازجوییها انسانی نبود: «عکسی از من ، دوست دخترم، دوستم و همسرش را نشانم دادند و سوال کردند که آیا ما یک رابطه چهار نفره داشتهایم؟ یا اینکه آیا من از جریانات بعد از جشن عروسی و روابط خصوصی زوجها فیلمبرداری میکنم؟ جالب است که بازجوها که خودشان را کارشناس میخواندند عمدتا جوان و دیوانه مسلک بودند. امکاناتشان لاکچری و پیشرفته بود و جای سوال بود که مملکتی که این همه مردمش درگیر فقرند چطور و با چه امکانات شگفتانگیزی هرگونه صدای مخالفی را پیگیری و خفه میکند. ما تازه به خانه جدیدمان اسبابکشی کرده بودیم که محل زندگیام را شناسایی و مرا دستگیر کردند و من از خودم سوال میکردم من چقدر ارزش داشتهام که آنهمه برای پیدا کردن و دستگیر کردنم هزینه کردهاند؟ از ما چه اقدام خطرناکی سر زده بود؟ ما آنقدر میارزیدیم که با آخرین امکانات پیشرفته، ردمان را دنبال کرده و احضارمان کنند؟»
پوریا افخمی در جریان زندان متوجه شد که آنها به اصرار امامجمعه مشهد و توصیهای که به دادگاه انقلاب و اطلاعات سپاه کرده بوده، بازداشت شده بودند و البته هنوز هم این پرونده به مرحله نهایی نرسیده و حکم نهایی دادگاه به متهمان ابلاغ نشده، اما طبق ادعای معاون دادستان مشهد، برای این گروه دستکم مجازات یک تا ده سال در نظر گرفته میشود. او با وثیقه ۱۵۰ میلیون تومانی آزاد شده است.
بازداشت در سال ۱۳۹۵ اولین هزینهای که پوریا افخمی برای عکاسی مدلینگ در ایران پرداخته، نبوده است او در سال ۱۳۹۰ هم به خاطر عکاسی مدلینگ از یک بوتیک معروف در شهر مشهد بازداشتی طولانی مدت را تجربه کرده است: «آن سال من سفارش خوبی برای انجام کار عکاسی و مدلینگ از یک بوتیک معروف در مشهد گرفته بودم. در مالزی با وظیفه یک فشندیزاینر به شکل حرفهای آشنا شده بودم و میدانستم آنها به مدد میکآپ آرتیست، مدل مناسب و ملزومات مجهز، کارشان را پیش میبردند و من هم دلم میخواست کارم را حرفهای دنبال کنم. آن روزها کافی شاپ ترنج دیزاین خاص و ویژهای داشت و من و مدلها آنجا کار عکاسی را انجام دادیم.»
مدتی بعد عکسهای آن بوتیک توسط ماموران اطلاعات ناجا شناسایی و پیگیری شد و چون محیط زمینه، یعنی کافه ترنج مشهور بود همه دستاندرکاران تصاویر شناسایی شدند.:«پدر یکی از دخترها زنگ زد و گفت پویا سریع از اینجا برو. دارند همه را دستگیر میکنند. از مشهد به تهران رفتم اما آنها بعد از تفتیش خانه پدر، برادرم را دستگیر کردند و با خودشان بردند. او هیچ ارتباطی با این ماجرا نداشت و من ناچار شدم برگردم. آنها روز پنجم ماه مهر به خانه پدرم مراجعه کردند. میخواستم از طریق پشت بام فرار کنم که اسلحه را گرفتند طرفم و گفتند که شلیک میکنند و با آن شرایط خودم را تسلیم کردم.».
«تهیه و تکثیر آثار و محتویات مبتذل از طریق اینترنت» به عنوان اتهام پوریا در این پرونده مطرح می شود و پروندهابرای بررسی به قاضی «اسماعیل شاکر»، بازپرس ویژه قتل و جرایم خاص سپرده میشود.
پوریا میگوید این قاضی به هیچ کدام از اصولی که مربوط به مراعات عدالت باشد پایبند نبود: «اصلا اجازه دفاع به متهم نمیداد. شکل دیگری از آنچه در مورد قاضی مرتضوی خواندهایم، اما فقط شاکر نبود که ایراد داشت. مامور پیگیری پروندهام یک فرد قسیالقلب، عصبی و سختگیر بود و جوری به نظر میرسید که گویا با من مشکل شخصی دارد. مدتی بعد مشخص شد که خودش هم مرتکب جرایم بسیاری شده و در نهایت هم بازداشت شد. ولی نتیجه سماجتش اقامت ۱۱۳ روزه من در زندان وکیلآباد بود.»
او آن زمان هم با قرار وثیقه صد میلیون تومانی آزاد میشود. اما بازداشت و زندان تنها عواقب فعالیت حرفهای پوریا در زمینه عکاسی مدلینگ نبوده است. او بعد از آزادی از زندان متوجه شده تصورات خانوادهاش درباره او دستخوش تغییر شده است: «آن روزها تصورات خانوادهام که اهل مراعات سنت و شریعت بودند، نسبت به من مخدوش شده بود. با وجود این بگیروببند و دستگیریها تصور میکردند کارم غیراخلاقی است. حین مکالمات شوخی و جدیشان متوجه عمق فاجعه میشدم. فکر میکردند شاید دارم دخترهای مردم را فریب میدهم و خوشگذرانی میکنم. اتهام تولید محتوای مبتذل این شایعه را منتشر کرده بود که مثلا دارم فیلم پرنوگرافی تهیه و توزیع میکنم. در حالی که تمامی ماجرا به یک عکاسی مدلینگ با تم خیابانی ختم میشد. کاری که در هر کشور دیگری به عنوان یک حرفه هنری میتواند قابل تقدیر باشد.»
پوریا افخمی سرانجام حین رفتوآمد بین دادگاههایی که برایش تشکیل میشدند از ایران خارج شد و این روزها ساکن شهر تورنتو کاناداست.