تغییرات و جایگزینیها، مٌهره چینیهای جدید، و اشارات خامنهای درسخنان خود، حکایت از آماده شدن و تذابیر ذوب شدگان در حکومت ولائی میکند تا مبادا مرگ خامنهای خودکامه که تمامی رشتههای قدرت به اووصل است، تزلزلی در پایههای جمهوری اسلامی ایجادنماید، مٌهره چینی وآمادگی برای دوران پسارهبر از سه سال قبل، هنگامیکه کاندید مطلوب خامنهای یعنی ابراهیم رئیسی نتوانست مقام رئیس جمهوری را کسب کنددربیت امنیتی -سپاهی خامنهای کلیدخورده بود. طبق نقشه راه خامنهای برای تعیین جانشین خود، میبایستی قبل ازمرگ رهبرتمام مناصب کلیدی دراشغال حلقه وفاداربه رهبروپسرش مجتبی خامنهای قرارگیرند. بعلت حضوربخش وسیعی ازمردم ایران درآخرین انتخاب بین بدوبدتر، ابراهیم رئیسی جلاد نتوانست رئیس جمهور شود اما کمی بعد با فرمان خامنهای وقبل ازاینکه دوره صادق لاریجانی به اتمام رسد بریاست قوه قضائیه منصوب شد. خامنهای وشورای نگهبان منصوب خود باانتخابات اخیرمجلس شورای اسلامی، آنجا را هم یکدست کردند وقالیباف را بریاست آن گماردند، تا اینجا دوقوه قضائیه ومقننه توسط ذوب شدگان درولایت خامنهای تسخیرشده است واگراجل به خامنهای مهلت دهد ویکسال دیگرزنده باشد، تکلیف قوه مجریه ورئیس جمهورآینده که حتماً یکی دیگرازذوب شدگان درولایت وازمٌهرههای مورداعتماد خامنهای خواهد بود روشن خواهد شد.
حسن روحانی که تاکنون به تمام سازهای بیت رهبری خوش رقصیده است وتا آنجا که میتوانسته است سرسپردگی خودرا به خامنهای نشان داده است اگربخواهد یکسال باقی مانده ازریاست جمهوری خودرابه آرامی سپری سازد، چارهای ندارد که مطیع محض بیت رهبری باشدوگرنه شرایط وبحرانهای موجود به گونهای است که کوچکترین حرف وحرکتاش برخلاف اراده خامنهای میتواند اورا با یک قیام وقعود مجلسی که قالیباف رئیس آن است، دربه پایان رساندن دوره ریاست جمهوریاش ناکام سازد.
درشرایط کنونی، انتشاردیرهنگام مستندمشروعیت دهی به رهبری خامنهای، زمانی که رهبرپایش برلب گوراست وپس از۳۱ سال حکومت مطلقه، موضوعیتی برای اثبات مشروعیت ویا عدم مشروعیت خامنهای موردمناقشه نیست، انتشاراین سند ازجانب دستگاههای امنیتی حکومت اسلامی فقط اینگونه قابل تحلیل وتفسیراست که اطاق فکر بیت رهبری تلاش میکند به اسلوب وشیوه تعیین رهبردرگذشته که همه چیزحول گفته واراده خمینی میچرخیده است مشروعیت دهندودراین مشروعیت بخشی، چنین شیوهای را به تعیین جانشینی ازطرف خامنهای تسری دهند! بعبارت دیگردرست است که طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی، کشف فقیه واجدشرایط رهبری وظیفه مجلس خبرگان است، ولی این مجلس باید چشماش به دهان ولی فقیه ورهبرکنونی باشدوببیندکه اوچه کسی را برای رهبری آینده مناسب میداند! یعنی همان کاری که خمینی کرده ونظرش برای رهبری پس ازاو به خامنهای بوده است اکنون خامنهای هم میتواند نظرش به شخص ویا اشخاصی باشد که رهبری آینده جمهوری اسلامی به اوسپرده شود!
خامنهای که ۳۰ سال باشقاوت وخودکامگی حکم رانده است ودرمسیرساختن ولایت فاسد مطلقه فقیه حتی یاران و همران خودرا به دیارعدم فرستاده وبه بند وحصرکشیده است، بهترازهرکس دیگری میداندکه اگرازهم اکنون وقبل ازمرگ، تمهیدات لازم را برای جانشینی خودبکار نبرد، پس ازاومدعیان قدرت درقالب باندهای حکومت اسلامی مانندگرگهای گرسنه به جان هم خواهندافتاد ودراین میان ممکن است برای مردم ایران فرصتی پیش آیدتا طومارحکومت اسلامی را درهم پیچند. خامنهای بهتر ازهرکس دیگری میداند که بعد ازمرگ خمینی، خودچگونه وبا توطئه چه کسانی درمقام رهبری قرارگرفته است، خامنهای بهترازهرکس دیگری میداندکه نقشه وطرح رفسنجانی وسیداحمدخمینی باجعل گفته وشنیدهای ازخمینی، درانتخاب خامنهای بعنوان رهبربعدازمرگ خمینی چه بوده است؟ واگرچه تمام مردم ایران میدانند اماخودخامنهای بهترازهرکس دیگری میداند که برای حفظ وبسط قدرت ورهبری خودش درطول ۳۱ سال گذشته چه جنایاتی مرتکب شده وچه خیانتهای بزرگی به این مٌلک وملت کرده است.
با توجه به مٌهره چینی هائی که خامنهای وباندامنیتی-سپاهیاش برای انتقال آرام قدرت پس ازمرگ رهبر انجام داده ومیدهند، گمانه زنی کودتای سپاه ونیرویهای ذوب شده درولایت پس ازمرگ خامنهای به کلی منتفی است ودیگرنیازی به کودتای سپاه برای برداشتن مزاحمها ازسرراه ولی فقیه جدیدویا شورای رهبری نیست، چونکه درصحنه قدرت مزاحمی وجودندارد، همه ازقبل با رهبرآینده ومورد نظرخامنهای بیعت کردهاند. وامااینکه خامنهای چه کسی رابرای رهبری آینده جمهوری اسلامی درنظرگرفته است، با توجه به تأکیداو برجوان گرائی درمدیریت کشور، بی تردید مجتبی خامنهای ویا شورائی مرکب ازسران سه قوه وفرماندهان نظامی وامنیتی که مطیع وتحت رهبری مجتبی خامنهای باشند میتواند بعنوان گزینه مطلوب خامنهای پس ازمرگ خود گمانه زنی شود. اما اینکه آیامردم ایران پس ازپنج دهه حکومت ویرانگراسلامی اجازه خواهند داد که بعدازحکومت دوفقیه جنایتکاریعنی خمینی وخامنهای، فقیه سومی نیزبرآنان حکومت کند، این سئوالی است که عمق وگسترش مبارزات آزادیخواهانه وعدالت جویانه مردم ایران وجوشش اراده ملی ایرانیان برای آزادزیستن به آن پاسخ خواهد داد. مبارزاتی که رمزپیروزیاش دراتحادوهمبستگی ملی همه نیروهای دمکراسی خواه ومدافع منافع ملی ایران است.