آرش گنونی - رادیو فردا
همکاریهای پزشکی میان امارات متحده عربی و اسرائیل که بهتازگی خبر آن اعلام شده، در نوع خود بیسابقه و تازهترین نمونه از سیاستهای متفاوت رهبران ابوظبی است.
این سیاستها یقیناً آینده خاورمیانه را که اکنون دچار موقعیتی دشوار و متزلزل است، دستخوش تغییرات عمیق خواهد کرد.
یکی از این رهبران امارات متحده عربی، محمد بن زاید آل نهیان، ولیعهد ابوظبی و جانشین فرمانده کل نیروهای مسلح است که سالهاست از او به عنوان اصلیترین تصمیمگیرنده در این کشور یاد میشود.
از او در ادبیات رسانههای غربی به «امبیزد» (MBZ) یاد میشود، همانطور که محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی، به «امبیاس» (MBS) شناخته میشود.
بر پایه دغدغههای مشترک، نظرات این شاهزاده اماراتی همزمان مورد توجه آمریکا، عربستان سعودی و اسرائیل، به عنوان بازیگران اصلی منطقه، است.
👈مطالب بیشتر در سایت رادیو فردا
او دشمن اسلامگرایان تندرو اخوان المسلمین، منتقد سیاستهای سلطهجویانه و توسعهطلبانه جمهوری اسلامی ایران، و نیز طرفدار راهحل سیاسی و پایدار بحران فلسطینیان و اسرائیل است.
در سال ۱۹۹۱، یعنی بیست سال پس از شکلگیری امارات متحده عربی، محمد بن زاید که در آن موقع ۲۹ ساله بود و فرماندهی نیروی هوایی بسیار کوچک ارتش امارات را برعهده داشت، به آمریکا سفر کرد.
یکی از اهداف این سفر، خرید تسلیحات بود. او قصد داشت برای محافظت از کشور نفتخیز خود از تهدیدهای منطقه، نیروی نظامی امارات متحده عربی را تقویت کند.
در آن دوران، هنوز صدام حسین در عراق در قدرت بود و چند ماهی نیز از اشغال کویت توسط ارتش عراق میگذشت.
اعضای کنگره آمریکا که تازه تجربه یک جنگ در خاومیانه را پیش روی خود داشتند، چندان به درخواست محمد بن زاید برای خرید تسلیحات نظر مثبتی نداشتند. اما پنتاگون، در چهره جوان او نشانههایی از یک شریک مطمئن میدید.
محمد بن زاید، سومین فرزند شیخ زاید بن سلطان آل نهیان، بنیانگذار و حاکم وقت ابوظبی و رئیس وقت امارات متحده عربی، جایگاه ویژهای در میان دیگر فرزندان داشت.
برادر بزرگ او، خلیفه بن زاید که در سال ۲۰۰۴ با مرگ شیخ زاید جانشین پدر شد، اکنون امیر ابوظبی و رئیس امارات متحده عربی است و برادر کوچکش، عبدالله بن زاید، وزیر کنونی خارجه امارات متحده عربی است.
محمد بن زاید که در سال ۱۹۶۱ در ابوظبی به دنیا آمده، سال ۱۹۷۹ از مدرسه نظامی سلطنتی سندهرست در بریتانیا فارغالتحصیل شده و از جمله آموزش خلبانی هلیکوپتر دیده است.
او پس از سکته مغزی خلیفه بن زاید در سال ۲۰۱۴، عملاً زمام حکومت را در دست دارد.
ریچارد کلارک، مشاور پیشین دولت آمریکا در امور مبارزه با تروریسم، در همان سال ۱۹۹۱ به اعضای کنگره اطمینان داد که این شاهزاده جوان «هرگز تهدیدی برای امنیت و صلح منطقه نخواهد بود». او همچنین تأکید کرد: «غیرقابل تصور است، اما حتی میتوانم بگویم که کشور او برای صلح عمل میکند.»
سی سال از این ارزیابی ریچارد کلارک میگذرد و به نظر میرسد که ارزیابی او از محمد بن زاید تا حدودی دقیق بوده است.
امارات متحده عربی در منطقهای قرار دارد که از یک سو ایران با حکومتی شیعی چهل سال است در پی صدور انقلاب به کشورهای عربی سنینشین است. از سوی دیگر، در خود کشورهای عربی از جمله کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، گروههای طرفدار اخوان المسلمین مترصد فرصتی چون اعتراضات موسوم به «بهار عربی» هستند تا قدرتهای حاکم را به چالش بکشند.
در این میان، کشورهای فرامنطقهای مثل ترکیه و روسیه نیز در پی نفوذ و سپس استحکام جایگاه نظامی و سیاسی خود در کشورهای عربیاند.
با این حال، اکنون امارات متحده عربی نسبت به سی سال پیش قدرت بسیار بیشتری دارد و این کشور زیر ده میلیون نفری اکنون یکی از بزرگترین واردکنندگان اسلحه در جهان است.
در این شرایط، محمد بن زاید با وجود رابطه بسیار نزدیک با کاخ سفید میخواهد حتی مستقل از قدرتهای جهانی، سیاست خاص خود را در بسیاری از مسائل، بحرانها و درگیریهای منطقهای به پیش ببرد.
برای نمونه، در حالی که جمهوری اسلامی ایران با حمایت از شبهنظامیان شیعی حوثی، در تلاش برای ایجاد مزاحمت و تحت فشار قرار دادن کشورهای عربی رقیب خود در یمن است، برخی معتقدند که حضور نظامی امارات متحده عربی در ائتلاف عربی به رهبری عربستان سعودی بسیار سرنوشتساز بود.
جداییطلبان یمنیِ تحت حمایت امارات متحده عربی، که به تازگی اعلام خودمختاری کردهاند، اکنون در برخی مناطق یمن دست بالا را دارند.
امارات متحده عربی پیش از آن در ائتلاف ضد گروه دولت اسلامی (داعش) به رهبری آمریکا در عراق و سوریه مشارکت داشت و تا ژوئن سال ۲۰۱۵، نزدیک به ۲۰ درصد حملات هوایی علیه این گروه را انجام داد.
در لیبی نیز امارات متحده عربی در اوت سال ۲۰۱۴ حملات خود را علیه مواضع گروه «فجر لیبی»، ائتلافی از شبهنظامیان اسلامگرای این کشور، آغاز کرد.
امارات متحده عربی اکنون یکی از پشتیبانان مارشال خلیفه حفتر در شرق لیبی و مخالف حضور نظامی ترکیه در لیبی است. در روزهای اخیر که تنش میان دو جناح اصلی قدرت در لیبی شدت گرفته، یکی از مشاوران محمد بن زاید، در توئیتر نوشت: «طرابلس اولین پایتخت عربی است که به اشغال ترکیه درآمده است.»
در مصر نیز امارات متحده عربی در جریان اعتراضات سال ۲۰۱۳ علیه محمد مرسی، رئیسجمهور اسلامگرای وقت، از سرنگونی مرسی حمایت میکرد.
همین دشمنی با اسلامگرایان موجب شد چند سال بعد، امارات متحده عربی به همراه عربستان سعودی و مصر و بحرین روابط سیاسی و اقتصادی خود با قطر را قطع کند.
دیپلماسی اقتصادی، فرهنگی و علمی
اما محمد بن زاید برای پیشبرد دیپلماسی و اهداف سیاسی خود فقط از قدرت نظامی بهره نمیبرد، او ابزارهای دیگری را نیز به کار انداخته تا در جغرافیای گستردهتری عمل کند.
امارات متحده عربی، پیش از هر چیز، بر توان اقتصادی غیرنفتی خود تکیه کرده است. جذب سرمایهگذاریهای خارجی و پذیرا شدنِ دفاتر شرکتهای تجاری بزرگ دنیا، بهویژه در دوبی، سبب شده بود امارات تا سالها به «سوئیس خلیج [فارس]» مشهور شود.
ابوظبی از نظر «دیپلماسی فرهنگی» نیز فعال است. تأسیس شعبهای از دانشگاه سوربن و همچنین موزه لوور ابوظبی، نمونهای از تلاشها برای نزدیکی فرهنگی با جامعه جهانی است.
همچنین تأسیس اولین شهر ناشران جهان در امارت شارجه، با هدف ایفای نقش برتر در حوزه کتاب به ویژه در میان کشورهای عربی، صورت گرفته است؛ نقشی که تا پیش از آن با مصر و لبنان و تا حدودی عراق بود.
امارات متحده عربی همچنین در زمینه دانش و تکنولوژی نیز سرمایهگذاریهای گسترده کرده است.
محمد بن زاید که هنوز شصت ساله نشده، بدون شک مرد قدرتمند منطقه است. سیاستها و برنامههایی که او دارد، در میان رهبران کشورهای عربی بسیار شبیه محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی، است.
به همین دلیل است که بسیاری محمد بن زاید و محمد بن سلمان را کنار هم قرار میدهند و آنان را از معماران خاورمیانه جدید میخوانند. این در حالی است که این دو در کشورهایشان هنوز بر بالاترین کرسی ننشستهاند و قدرت کاملتر و بیشتری را در چشمانداز مقابل خود میبینند.