هادی خرسندی - ایندیپندنت فارسی
در قبیله آدمخورها کسی که همیشه با قاشق و چنگال آدم میخورده، حالا که سیر شده از دیگران ایراد گرفته که چرا با دست، آدم میخورید؟ چرا موقع آدم خوردن ملچ مولوچ میکنید؟ و چرا مثل آدم، آدم نمیخورید؟
سرکرده روحانیون مبارز جمهوری اسلامی، حضرت سید محمد موسویخوئینیها، که از فرط عظمت و گُندگی، اسم جمع هم دارد، (گویا اسم کوچکش هم «سید محمدها» ست اما تواضع میکند.) نامهای به مقام معظم رهبری نوشته که به قول نیما یوشیج، انگار «آب در خوابگه مورچگان» ریخته، بهطوریکه مورچههای اصولطلب و اصلاحگرا و بالعکس را گیج کرده. پنبه رهبری را هم چنان زده که چند تا از مورچگان از پاچهاش بالا رفتهاند و گازش گرفتهاند که دوتایشان صادق زیباکلام و حسین شریعتمداری باشند.
ظاهراً حضرت آیتالله طبق معمول به زیباکلام محل چپ هم نگذاشته و ندیده گرفته او را. اما پاسخ ایشان به مدیر روزنامه کیهان خواندنی که رونوشتش محرمانه برای ما رسیده. (بین خودمان بماند.):
«جناب آقای حسین شریعتمداری
پس از سلام، نامه مطول شما تنها دو پاراگراف قابلیت جواب داشت. یکی اینکه مرقوم داشتهاید:
«همینجا باید گفت که نگارنده قصد داشت به آقای خوئینیها بگوید؛ قسم حضرت عباست را باور کنیم یا دم خروس را ولی پشیمان شدم زیرا احترام ایشان برای حضرت عباس علیهالسلام به جِد مورد تردید است!»
مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی
در این رابطه اولاً باعث امتنان اینجانب میباشد که حضرتعالی از قصدی که داشتید پشیمان شدید و نگفتید!
اما اینکه احترام من به حضرت عباس به جِد مورد تردید شماست، عرض میکنم که با اینکه حضرت عباس امام نمیباشد و فقط علیهالسلام افتخاری میباشد، اینجانب همیشه به ایشان احترام گذاشته بهطوریکه حتی چند شب پیش خواب ایشان را دیده ولی متأسفانه با خور و پف خویش از خواب پریدیم.
جناب آقای برادر شریعتمداری، جنابعالی در دنباله رقم زدهاید که:
«آیا به کسی که برای شخصیت! خود بیشتر از ساحت امام حسین(ع) ارزش قائل است میتوان درباره قسم حضرت عباس(ع) سخنی گفت؟!»
با تشکر از این علامت خطر (!) که جلوی شخصیت اینجانب گذاشتهاید، به اطلاع میرسانم که بعله. لوفرض که کسی زبانم لال امام حسین علیهالسلام را تحویل نگیرد، ربطی به قسم حضرت عباس ندارد. قسم حضرت عباس به دم خروس ربط دارد نه به امام حسین علیهالسلام.
اینجانب برای ساحت امام حسین علیهالسلام، که شما فقط یک (عین) برایش نوشتهاید، نیز ارزش قائل بوده بهطوریکه در یک اربعین حسینی، به عشق آن حضرت علیهالسلام آنقدر شلهزرد خوردیم که کارمان به اورژانس کشید.
اینجانب از همان نوجوانی به چهارده معصوم و دوازده امام و پنجتن آل عبا ارادت داشته، بهطوریکه آنها را با هم جمع بسته و خیال میکردیم با دو طفلان مسلم، سرجمع ۳۳ نفر میشوند. بعدها هم که بزرگتر شده و فهمیدیم کلاً همان چهارده معصوم میباشند و چهارده نفر بیشتر نمیباشند، همچنان احتراممان به آنها کم نشده و با افزودن حضرت زینب (علیها السلام) و حضرت عباس (علیهالسلام) تعداد آنها را به ۳۵ نفر رسانده بودیم.
راجع به ارادت خود به امام حسین علیهالسلام بگویم که در نوجوانی آنقدر احترام ساحت ایشان و اسب ایشان برای من زیاد بود که همیشه آرزو میکردم اگر خداوند اسبی به من بدهد، اسمش را دُلدُل میگذارم. ولی سالها بعد که فهمیدم دُلدُل، اسم قاطر محترم پیامبر بوده و اسم اسب امام حسین، ذوالجناح بوده، خدا را شکر کردم که خداوند اسبی به من عطا نکرده که موجبات سوءتفاهم فراهم شود.
در خاتمه برای اطلاع حضرتعالی عرض میکنم که اینجانب هم قصد داشت راجع به اینکه کسی که به داعی نپریده بود، کلاغک ورپریده بود، بنویسم ولی نگارنده پشیمان شد و به هیچ وجه آن را ننوشت زیرا اینجانب هم مثل شما، وقتی قصد داریم یک چیزی را ننویسیم، نمینویسیم.
مستدعی است طبق قانون مطبوعات این توضیحات را در اولین شماره آن نشریه چاپ و یک نسخه به بیت ما بفرستید. آیتالله خوئینیها دامت برکاته.
***
راستش بهدرستی معلوم نیست که این نامه را شخصاً آقای خوئینیها نوشته، یا کسی که میخواسته شریعتمداری را دست بیندازد. یا کسی که میخواسته خوئینیها را دست بیندازد. یا کسی که میخواسته هردوشان را دست بیندازد!
قدر مسلم برنامه آدمخوریهای رهبر معظم و خوشاشتها با این نامهها به هم نمیخورد. بهخصوص که علاوه بر آدمخوریهای سنّتی و سنواتی، از آبانماه گذشته شروع کرده جوانها را هم به عنوان دسر خوردن.
پس آن جوابیه به کیهان را هرکس نوشته باشد و هر شکی در آن باشد، نامهای که شاهزاده رضا پهلوی در همین رابطه برای آقای خوئینیها نوشته، جای شک ندارد و مال همین چند روز پیش است:
حضرت آقای آیتاللهالعظمی خوئینیها، دامت برکاته
با سلام. بالأخره باید یک آدم باهمت و با مسئولیت پیدا میشد که با نامهای زیر و روی جمهوری اسلامی را یکی کرده و همه ناروائیها و چپاولها و جنایتهای خامنهای را به رخش بکشد.
متأسفانه با روشی که آقای خامنهای در پیش گرفته، جمهوری اسلامی راهی بهجز سقوط ندارد، آنهم در شرایطی که هیچ اپوزیسیون و آلترناتیو و جایگزینی برای سامان دادن به وضع ایران، در کار نیست.
والسلام. شاهزاده رضا پهلوی بی برکاته.