یکی از دلایل علنی شدن جزئیات (قبلا روی کلیات توافق شده بود) قرارداد استعماری نظامی امنیتی و تجزیه طلبانه جمهوری کمونیستی خلق چین، با جمهوری اسلامی، همزمان با یک دست شدن قدرت، در حلقه باریک اصولگرایان، در رابطه با تلاشهای ایالات متحده آمریکا با متحدیناش، درپروسه تمدید تحریمهای تسلیحاتی رژیم اسلامی بود. اگر این تحریم مطرح نمیشد. مردم ایران، یک روز صبح از خواب بیدار شده و میدیدند، که تمام خیابانهای مهم کشور را، سربازان چینی اشغال کردهاند.
مدارا، با رژیم و تحمل آن، از سوی برخی محافل آمریکا و کشورهای اروپایی، تاکنون به علت تفکر غالب احتمال هدایت مجموعه قدرت و تشویق و امید داشتن به میانه روی، در درون رژیم و دست کشیدن از ایدئولوژی و افراطی گری بود. درین مورد، هم آمریکای ترامپ و هم اروپای مرکل-مکرون، به علت دکترین نهفته در استراتژی کلان غرب (به مادری انگلستان) هم قسم بودند. رکس تیلرسون، اولین وزیر خارجه ترامپ در ژانویه ۲۰۱۷ این سیاست را چنین، خلاصه نمود: باید دید، چه چیزی همسوی منافع و امنیت ملی ماست. امنیت مردم ما مهمتر است، یا آزادی و حقوق بشر دیگر کشورها و اینکه اسلام میانه رو، بزرگترین متحد آمریکا در جنگ با ایدئولوژی (کمونیسم و...) هاست.
اکنون رسمی تر و علنی تر شدن قرارداد مزبور، جامعه جهانی را شوکه کرده است. همچون متحدین جنگ جهانی دوم، محور جدیدی با اتحاد چین و روسیه، با مرکزیت جمهوری اسلامی، در حال شکل گیری است. که با اجرای این قرارداد، تهران را، تبدیل به تخته خیز این دو قدرت در آتیه خواهد نمود. متفقین جدید سعی دارند، با تمدید یا دائمی کردن تحریم تسلیحاتی رژیم تهران، فجایعی که در آینده جامعه بشری را تهدید میکند، مانع گردند.
از پیام هایی که بین این دو گروه رد و بدل میگردد، چنین بر میآید، که ترس این چنانی از آینده، آمریکای ترامپ را، به اروپای مرکل-مکرون، بیش از پیش، نزدیک خواهد نمود. چه قطعنامه پیشنهادی آمریکا، در شورای امنیت تصویب شود، یه نه (وتوی چین و روسیه) این تحریمها، با تمام توان، از سوی متفقین جدید، به اجرا در خواهد آمد و چون رژیم تهران، از خط قرمزهای اتحادیه اروپا، عبور نموده، به علت ضعیف تر بودن رژیم، در حلقه متحدین جدید، موقعیت شکننده تری، برای آن، در جامعه جهانی، ایجاد میگردد.
نتیجه: این قرارداد سه سال پیش نوشته شده، اما به تصویب نهایی نرسیده بود. مجلس نظامی امنیتی سپاهی رژیم، تعمدا شکل گرفت. که بدون اما و اگر با تصویب خود، آنرا اجرایی کند. رژیم ساکت و بی سر و صدا منتظر آن بود. که تحریمهای تسلیحاتی، با اغماض اروپاییها، در اکتبر آتی خاتمه پذیرفته، از فردای آنروز، با علنی و عملی کردن قرارداد، ادامه حیات خود را، علیرغم تبدیل شدن به مستعمره چین تضمین نموده وبا دریافت اسلحه و مهمات جدید، حمامهای خون منطقه را، کماکان گرم نگه دارد. اما پمپئو وزیر خارجه هوشمند ترامپ، با تاکید بر تمدید یا دائمی کردن تحریمهای تسلیحاتی رژیم، موجب گردید، این قرارداد و نقشههای پر طول و دراز چین و روسیه، با محوریت رژیم اسلامی، افشاء گردد. در نتیجه، اکنون نوبت ملت ایران (از همه قشر و جناح، اعم از نیروهای میانه و صف رژیم و.. که دل در گرو تمامیت ارضی کشور و استقلال آن دارند) است. که با اجماع ملی و خیزش علیه این قرارداد ننگین، کلیت رژیم ضد ایرانی و نوکر اجنبی حاکم بر کشور را نشانه گرفته، این بار مطمئن باشد. که حمایت قدرتهای مطرح دنیا را، در کنار خود خواهد داشت.