انتخاب - روزنامه الاخبار، چاپ بیروت نوشت: پس از ترور سردار قاسم سلیمانی، نماد ایران برای پرونده نفوذ منطقه ای، این کشور در معرض اتفاقات جدیدی در نمادهای دیگر پرونده های جدال برانگیزش، بویژه برنامه های هسته ای و موشکی قرار گرفته است. موجی که به نظر می رسد هنوز تمام نشده است، به این دلیل که اطلاعات رسیده از تهران حاکی از آن است که در نیمه شب جمعه، صدای انفجاری در منطقه نزدیک به کرج شنیده شده و به دنبال آن جریان برق این مناطق قطع شده است.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: ایالات متحده می خواهد پشت اسرائیل پیامهای جدیدی را متوجه تهران کرده و آن را وادار به عقب نشینی از پذیرش مذاکره در زمانی نزدیک کند. در زمان حاضر، «حزب جنگ» در دولت آمریکا تلاش می کند تا حد امکان در ماههای آینده مانع از تکمیل برنامه های هسته ای و موشکی ایران شده و فشار سختی به آن وارد کند. در تهران، همچنان شاهد «سرپوش گذاری سازنده» هستیم و نگاهها متوجه آن است که گزارش های شورای عالی امنیت ملی ایران در این باره به کجا می انجامد. ایران حتی اگر مقابله مستقیمی را که به نفع «حزب جنگ» در آمریکاست انتخاب نکند، بعید نیست که به انجام واکنش هایی از نوع «پیچیده» روی بیاورد، یعنی ضرباتی حساس و نمادین بدون هیچ نشانی. در این میان، به دلیل خطر پاسخ ایران، اسرائیل وارد حالت آماده باش شده است.
ارزیابی های اسرائیلی: پاسخ به تاخیر می افتد.. و اما
دو موسسه سیاسی و امنیتی در اسرائیل، پس از هدف گرفتن یکی از مهمترین تاسیسات هسته ای ایران در نطنز، تلاش می کنند عکس العمل احتمالی ایران به این اتفاق را بررسی کنند.
چند سال پیش، دولت عبری در جلسه ای به بررسی میزان عقلانیت نظام ایرانی پرداخت، که در آن وزیر امنیت وقت اسرائیل، ایهود باراک، بنی گانتس و رئیس موساد، مئیر دغان، حضور داشتند و همگی بر عقلانیت نظام ایران شهادت دادند.
در آن زمان دغان تاکید کرد که نظام ایران یک نظام عقلانی است، اما مقصود از آن، عقلانیت و تفکر غربی نیست، بلکه عقلانیتی است که بایدها و قید هایی را مشخص کرده و بین بایدها و نبایدها توازن برقرار می کند. از دیدگاه مسئولان اسرائیلی، نظام ایران شرایط را به دقت بررسی می کند و در این مسیر، رهبری، شورای عالی امنیت ملی و شخصیتهای بلند پایه دیگری، تصمیم گیری کرده و در اجرای تصمیمات خود به غایت جدی هستند.
این نظر مسئولان اسرائیلی در مورد نظام ایران است، که قطعا در ارزیابی احتمالات اقدام ایران در پاسخ به هدف گرفته شدن نطنز، مفید است. می توان گفت زیانهای زیادی متوجه تاسیسات نطنز شده است، که البته منحصر به یک ساختمان واقع در روی زمین می شود و دیگر ساختمانهایی که در زیر زمین واقع هستند، آسیبی ندیده اند. در نتیجه، برنامه های هسته ای ایران همچنان ادامه دارد و این مساله ای است که تل آویو بر آن تاکید می کند.
در یک چارچوب کلی، آنچه اتفاق افتاد، ایستگاهی در یک مسیر طولانی از درگیری و امتداد سیاستهای جبهه دشمن تهران، با هدف منحرف کردن آن از گزینه هسته ای اش بود، سیاستهایی که مبتنی بر تهدید و هراس افکنی، عملیات امنیتی، کارشکنی تکنولوژیک و سایبری و ترور دانشمندان هسته ای ایران است. با این وجود، ایران توانست بدون حمایت بین المللی، برنامه های هسته ای ملی خود را توسعه داده و از محدودیتهایی که غرب برایش تعیین کرده بود، گذر کند.
همچنین ایران توانست به غنی سازی 20 درصدی اورانیوم دست یافته و چتری را برای حمایت از برنامه های هسته ای خود، از طریق تکیه بر سیاست بازدارندگی فراهم کند، که این سیاست، مانعی است برای جلوگیری از حمله نظامی مستقیم آمریکا و اسرائیل به این کشور. بر این اساس، ایران توانست این اصل را در بین موسسات سیاستگذاری بین المللی و منطقه ای تثبیت کند که هر گونه حمله نظامی به برنامه های هسته ای اش، به یک مقابله نظامی گسترده تبدیل می شود که تمام منطقه را درگیر می کند، آنچه که تا کنون مانع از تحرکات دشمنانش شده است. اما در عوض، جبهه مخالف و دشمن تهران، به گزینه ها و ضربات موضعی و مقطعی روی می آورند، هر چند که این گونه اقدامات آنها نمی تواند برنامه های هسته ای ایران را متوقف کند و نهایت تاثیر آن، به تاخیر انداختن تحقق اهداف هسته ای این کشور است.
در رابطه با طبیعت پاسخ احتمالی ایران و در شرایطی که طرفهای رسمی در این کشور مواضع صریح و مستقیمی در این باره ندارند، با توجه به پیش بینی های کارشناسان متخصص اسرائیلی می توان گفت ایشان در این باره اتفاق نظر دارند که اسرائیل مسئول حمله به نطنز است و در ادامه، احتمال می دهد تهران به خواسته های آژانس بین المللی انرژی اتمی توجه نکند، تا به این ترتیب، اسرائیل بتواند موضوع را به شورای عالی امنیت ملی بکشاند و تحریمهای بین المللی علیه آن را تمدید کند.
به عقیده تحلیلگران اسرائیلی، در سایه کاهش محبوبیت رئیس جمهور آمریکا طبق آخرین نظرسنجی ها، هر گونه پاسخ دراماتیک ایران، خدمت بزرگی به ترامپ خواهد بود، که باعث می شود نگاهها از شکست وی در سیاستهای داخلی و خارجی اش منحرف شده و متوجه ایران شود؛ از این رو، به نظر می رسد تا زمان انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، ایران آتش بس را انتخاب می کند و پاسخ دادن در زمان فعلی را به مصلحت خود نمی داند.
در مقابل، مسئول سابق بخش پژوهش های موساد، تعدادی سناریو برای پاسخ ایران به حمله به نطنز مطرح می کند، که بین افزایش سطح غنی سازی ایران تا 20 درصد و واکنش سایبری و سرّی این کشور، تا شلیک موشک یا حمله پهپادی علیه اسرائیل، عربستان یا تاسیسات آمریکا در منطقه خلیج فارس، در نوسان است.