در این وضعِ سرنوشتساز، هراسناک و خطرهایی که از ناکارآمدی، بیخردی و بیمایگیِ حکومتِ ولایی اسلامی، ایران و مردم ایران را تهدید میکند، نگارنده نمیخواست بهاین موردها پرداخته و بهچنین بحثی وارد شود ولی آقایِ گنجی با دیدگاههایِ کج و ناراست و دادن آدرسهای واژگونه و نادرست، راهِ دیگری نگذاشتند. در این نوشته در بررسی کوتاهی بهنکتههایی در ویدئوهایی که بهتازگی از سویِ آقایِ اکبرگنجی منتشر شده و پافشاری زیاد هم دارند که حتمن همه گوش کنند که گویا همه راستی ودرستی نزدِ ایشان است، میپردازم.
دشمنی هیستریک
بیگمان آقایِ اکبرگنجی نیز خواستِ آزادی مردم ایران را دارند (من با دیدگاهِ دیگران در باره ایشان کاری ندارم) ولی بهگونهای چنان هیستریک با آمریکا، اسراییل و عربستان و بنا به گفته ایشان"مثلث شومِ ترامپ، نتانیاهو و محمد بن سلمان" دشمنی میکنند که زبان و گفتارایشان همآن است که حکومتِ ایران بیان میکند. در این زمینه گفتههایِ او هیج ناهمگونی با گفتههایِ تبهکاری چون آخوند خامنهای ندارد. اندیشههایِ ناراست ضد ملیِ این آخوند و دشمنیِ کور او با کشورهایِ دیگر در رویایِ کودکانه او برایِ"رهبری جهان اسلام" همراه با سیاستهایِ نابخردانه ضد ملی و وارونه سازیها است که امروز مردم ایران را بهخاک سیاه نشانده است نه این به گفته ایشان"مثلثِ شوم"!
***
ناهمخوانی
رفتارِ آقای گنجی با خواستههایِ دمکراسی و آزادیخواهی که ایشان یکبند بیان میکند، هیچ همخوانی ندارد. نمیشود به عنوان پناهنده بهآمریکا بیایی، از این همه آزادیِبیان استفاده کنی ولی همآن سخنان بیهوده و ضد ملیِ آخوند تبهکار و مالیخولیایی، خامنهای را در باره آمریکا، اسراییل و عربستان پیدرپی در نوشتهها و گفتهها بیان کنی و سپس خود را ضد حکومت اسلامی نیزمعرفی کرده و ادعا داشته باشی که خواهان رسیدن به دمکراسی و آزادی در ایران هستی! این روش و منشِ آزادی، که یک پناهنده در آمریکا بر علیه سیاستهایِ درونیوبیرونی حکومت، رئیس جمهور، دولت و زمینه هایِ گوناگونِ دیگر درجامعه آمریکا آزادانه مینویسد و میگوید، ایرادی ندارد و حق هر کسی در یک جامعه آزاد است که آزادانه اندیشههایش را بیان کند، ولی آیا این آزادیها و منشهایِ انسانی ردپایِ درستی بر ایشان گذارده است؟ چرا چنین کسی که خود را پناهنده مینامد همچنان بر دُهلِ تبلیغهایِ سمیِ حکومتی میکوبدکه از او گریخته است و رفتارهایش واژگونه سودِ ملی و آینده ایرانیان است؟
***
یک. با توجه بهوضع آشفته و خطرناکِ اینروزهایِ ایران، شوربختانه آقایِ گنجی همچنان آگاهیهایِ نادرستی بهدست داده و پخش میکنند. گفتههایِ ایشان در دو ویدئوی آخِری که من گوش کرده و بقیه را گوش نکردهام چون تکرار آن ناراستیها است، نمونههایِ روشنی هستند. در نخستین آن، که در دوبخش منتشر شد، در باره اینکه چرا انقلاب نمیشود، ایشان سیزده یا چهارده انگیزه برای آن بیان داشتهاند که شگفتآور است! درست است که یکی از انگیزهها را بهشکلی گذرا سرکوب و آمادگی و توانِ حکومت در سرکوب شمردهاند ولی فراوان گفتههایِ بیموردی آوردهاند که به ما بگویند "شیر نوشیدنیای است سفیدرنگ" و یا "نان را با آرد میپزند"! آش درهم جوشی بهدست دادهاند که مهمترین انگیزههایِ پانگرفتن انقلاب را پرده پوشی و یا بیرنگ میکنند. برای نمونه ریاکاریِ خامنهای در انتقادهای توخالی که: "من گفتم و گوش نکردند"، یعنی نشستنِ همیشگی بین دو صندلی و شانه خالی کردن از زیر بارِ مسئولیتها در این همه نابسامانی و تباهی را با این عنوان که او خود "بزرگترین منتقد یا اپوزیسیون نظام است"، جا میزند و یا وجود موبایل و اینترنت و پارابول را با انتشار فیلمها، ویدئوها و خبرها، سبب کاهشِ خشموخروش مردم و جلوگیری از اتقلاب مینامد! گفته هایِ اینچنینیِ آقایِ گنجی، سرکوبهایِ خونین، روش هایِ بسیار رذیلانه، سنگدلانه و ناانسانیِ حکومت در برخورد با مخالفان و کشاندن و درگیرکردنِ حتا خانوادههایِ آنان در دایره فشار و شکنجه که همه معیارهای بشری را زیر پا مینهد (نمونه آخِر آن، آنچه بر سر خانواده مسیح علینژاد و برادر او آوردهاند)؛ دروغ گوییها و بیپروایی از دروغپراکنیها در ایران و در سطح جهان و شیوه رسوایِ گروگانگیری شهروندان از کشورهایِ دیگر (البته جز رفقا در شوروی و چین) که گاه با ریاکاری آنها را بهکنفرانسی یا نشستی دعوت کرده، بهایران میکشانند و بعد بهعنوان جاسوس بهگروگان میگیرند تا که بتوانند پوئن مالی/سیاسی بهدست آورند؛ بمب گذاری، آدمکشی، قاچاق و با هزینههایِ هنگفت از سرمایههایِ مردم ایران، دخالت در کارِ کشورهایِ دیگر، سازماندهیِ گروههایِ نیابتی تروریست، مافیایی، قاچاقچی و تبهکار (از لبنان، فلسطین، یمن، بکوحرام در آفریقا گرفته تا گروهایِ مافیایی در آمریکایِ لاتین) با زیر پا نهادنِ همه پیمانهایِ جهانی در همه زمینهها که کشورهای گوناگون در دنیایِ آزاد و پیشرفته را برای پیشگیری از تبهکاریهای حکومتِ ولاییِ خامنهای، در برخورد و تنبیه سختِ حکومتِ تا امروز سست کرده است. افزون بر همه، روش کاملن آگاهانه گرفتار کردن بیاندازه مردم در گرفتاریهایِ گوناگونِ روزمره برایِ فراهم نمودنِ غذایِ روزانه در زیر هراس، کنترُل و فشار امنیتی هر روزه، تهیدست بودنِ مردم که واژگونه دوره انقلاب ۵۷ توان چند روز و یا هفتهای بیکاری و تظاهراتِ پیگیر را از آنها گرفته است و... اینها هستند انگیزههای اصلیای که تا کنون از خیزش نهایی مردم جلو گرفته است نه آنچه که در آن دادههای کشدار شما آمده است!
دو. آقای گنجی در آخرین ویدئویی که من دیدم، چه پافشاری دارند که بهما بگویند که آمریکا، اسراییل و عربستان در دشمنیِ با ما، میخواهند ایران را تجزیه کنند و آهای مردم، ایران دارد از دست میرود!
چرا؟
باید از ایشان پرسید که چرا آمریکا، اسراییل و عربستان با ایران، به گفته شما، چنین دشمن شدهاند و دراندیشه تجزیه ایران هستند؟ چرا پیش ار انقلاب چنین نبودند؟ بهسفارتهایِ آمریکا و عربستان (و انگلستان هم) یورش بردهاند که در عرف جهانی خاکِ آن کشورها است؛ بیش از یک سال کارمندان سفارتِ آمریکا را گروگان گرفتهاند، در عربستان کوشش کردهاند از حاجبان در دوران رفتن به مکه و هیاهوی آن روزها سود برده و در آنجا شورش بپا کنند؛ پنهانی در ساک حاجیان بمب نهادهاند تا در آنجا منفجر کنند؛ یکبند بهسُنیان و امامان آنان ناسزا گفته و بهآنها بهعنوان"وهابی" زشت ترین تهمتها را زدهاند؛ حوٍثیهای یمن را بهزائده خود مبدل کرده، یمن را درگیر جنگ درونیِ خونین و درگیری با عربستان کرده و هزاران انسان را قربانی کرده و مردمان نگونبختِ آنجا را بهناداری، گرسنگی و بیماری گرفتار کردهاند؛ هزاران انسان را در سوریه به کشتن دادهاند؛ ۴۱ سال شعار مرگ بر آمریکا و اسراییل داده و به پرچم این کشورها هر روز اهانت کردهاند و... آنوقت آقایِ گنجی میخواهد رهبرانِ این کشورها برایِ این حکومت هورا کشیده، دست بزنند و دشمنیها، آتش افروزیها و خرابکاریها علیه حاکمیتِ خود را ندیده بگیرند؟ باید پُرسید که چرا ایشان سخنان نادقیق میگوید؟ این سه کشور بهحق با حکومتِ اسلامیِ ایران دشمن هستند و نباید آن را دشمنی با مردمِ ایران جا زد. این کشورها از دیدِ من شاید به گروههایِ تجزیهخواه نیز یاری برسانند ولی این حکومت با دخالتها، فتنهگریها و آتشافروزیها و تهدیدهای هر روزه، چارهای برایِ آنها نگذاشته است. هر چه میکنند برایِ سست کردن پایههایِ حکومت اسلامی و جلوگیری از آتش افروزیِ بیشتر او است و نه تجزیه ایران زیرا هیچ ایرانی اجازه تجزیه ایران را بههیچکس نخواهد داد مگر همه ما نابود شویم.
آقای گنجی، آنکه باید نکوهش شود و ایران را هردَم بهسویِ فاجعه کشانده و میکشاند، حکومت اسلامی و ولی فقیه مالیخولیایی و سردارنِ میهنفروش هستند نه کشورهای دیگر. تا بهکی میخواهید آدرسِ نادرست بدهید؟