بنیاد میراث پاسارگاد - در پی پیشنهاد حسین خمینی، و تصمیم گیری بی خردانهی علیاصغر مونسان، وزیر میراث فرهنگی و گردشگری، مبنی بر «ایجاد شعبهای از موزه ملی ایران در مجموعهی آرامگاه خمینی»، جامعه باستانشناسی ایران بیانیهای هوشمندانه منتشر کرده که در آن این نوع تصمیم گیریهای شتابزده و ناپختهی مسئولین میراث فرهنگی را مورد نکوهش قرار داده است.
جای خوشبختی ست که میبینیم، در کنار ویرانگریها و بی توجهیهای هر روزهی مسئولین حکومتی نسبت به میراث فرهنگی و تاریخی ملی سرزمین مان، جامعهی باستانشنان ایران وظیفهی تاریخی خود را نسبت به آثاری که بخش مهمی از هویت ملی ما هستند، میشناسند و هوشیارانه برای نگاهبانی و نگاهداری از آنها، در حد توان خود، تلاش میکنند.
بنیاد میراث پاسارگاد ضمن سپاس از این واکنش جامعه باستانشناسی ایران از هموطنان ایراندوست تقاضا دارد با توجه به مفاد این بیانیه تا جایی که برایشان امکان دارد، رویاروی تصمیمات ضد فرهنگی و ضد ملی وزارت میراث فرهنگی و گردشگری حکومت اسلامی ایستاده و اجازه ندهند جماعتی ایران ستیز به خاطر سودجویی و یا منافع سیاسی خود بیش از این فرهنگ و تاریخ ما را به نابودی بکشانند.
با مهر
شکوه میرزادگی
از سوی بنیاد میراث پاسارگارد
***
واکنش جامعه باستان شناسی ایران به احتمال ایجاد شبه دوم موزه ملی:
«در چند روز گذشته، اخباری مبنی بر توافق میان وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی با تولیت حرم بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران پیرامون راه اندازی «شعبه دوم موزه ملی» یا ایجاد «مخزن امن» در رسانهها منتشر شد که با واکنشهای زیادی در سطح داخلی و خارجی به ویژه از سوی پژوهشگران و کنشگران میراث فرهنگی رو به رو شد.
شتابزدگی در اعلام پیشنهاد یا تصمیم ناپخته و کارشناسی نشده و روشن نبودن جزئیات آن در کنار اظهارات ناهمخوان مدیران میراث فرهنگی کشور که یکی تایید (مدیر کل موزهها و اموال منقول فرهنگی) و دیگری (روابط عمومی وزارتخانه) تکذیب میکند و در پایان پس از روزها انتظار چیزی روشن نمیشود، همگی بیانگر بیبرنامگی، آشفتگی و ادامه سیاستهای هزینهزا و مشکل آفرین پیشینی است که داغ آنها همچنان بر تن و پیکره میراث فرهنگی کشور مانده است.
«جامعه باستانشناسی ایران» به عنوان جمعی از متخصصان که دغدغه توسعه اصولی تشکیلات میراث فرهنگی و باستان شناسی کشور را دارد مایل است نکاتی را در این زمینه مطرح کند و خواستار روشن شدن جزئیات موضوع از سوی مسوولان مرتبط است.
نخست آنکه تصمیم برای گسترش و بهینه سازی فضای موزهها و مخازن بویژه مخزن و موزه ملی که موزه مادر کشور است، امری بسیار ضروری و نیازمند مطالعات تخصصی و کارشناسی است. هیات وزیران در سال ۱۳۸۲ برای گسترش فضای موزه ملی طرحی کارشناسی شده که بر اساس واگذاری ساختمانهای میدان مشق در دل بافت تاریخی تهران بود را به تصویب رساند که آن طرح اجرایی نشد!
در این شرایط پرسش و ابهام نخست این است که چرا آن طرح مانند چند طرح دیگر به کنار رفتند و به یکباره طرحی کارشناسی نشده به میان آمد؟!
جالب است بدانیم مدیر کل کنونی موزهها و اموال منقول فرهنگی وزارتخانه (جناب آقای کارگر) که خود بخشی از توافق کنونی است، در آن زمان مدیر موزه ملی بود.
دوم، آیا طرح تازه، پایه کارشناسی دارد یا چون دهها طرح دیگر صرفا تصمیمی به سلیقه شخصی یا محفلی و بدور از مطالعات تخصصی است؟ تاکنون درباره این طرح، مجموعه مدیریتی موزه ملی که از قضا آگاه به امور هستند هیچگونه اظهارنظری نکردهاند.