در سال ۹۶ حدود ۱۶ درصد از جمعیت ایران زیر خط «فقر مطلق» قرارداشتهاند، تا پایان سال ۱۳۹۷ در حدود ۲۳ الی ۴۰ درصد زیر خط فقر مطلق قرار گرفتند.
در پایان سال ۹۸ اقتصاددانان عنوان نمودند که زیر ۵/۴ میلیون تا ۶ میلیون درآمد معادل خط فقربرای یک خانوار است. اردیبهشت ۹۹ گفته شدزیر ۹ میلیون تومان درآمد زیر خط فقر است.
امروز برای اندازه گیری میزان فقر در جامعه بنا بر از دست دادن قیمت تومان در مقابل دلار باید روزانه خط فقر را محاسبه نمود.
شهروندانی با حقوق و درآمدهای بسیار کم و با مخارج بالا. چه کسی باید پاسخ گو باشد؟
جامعه فقیر معتاد به مواد مخدر شده است. ۲۲درصد کارگران و کارمندان معتاد به مواد مخدر شدهاند. چه کسی پاسخگواست؟
در حال حاضر حد اقل ۱۱ میلیون ایرانی داروهای آرام بخش و ضد افسردگی استفاده میکنند. چراجامعه ایرانی نیاز به مخدر دارد؟ چه کسی باید پاسخگو باشد؟
در نظام سلطنتی پهلوی، شاه مسئول بود و به مردم باید پاسخ میداد اما در مقابل گرسنگی و فقر پلیس با باتوم به مردم جواب میداد. آن برخوردها و آن تحقیرها رسید به جنبش عمومی برای باز کردن فضای زندگی.
شاه رفت و خمینی آمد و امروز خامنهای تاج دار است.
ریاست جمهوری سید علی خامنهای مشتمل بر دولتهای سوم و چهارم نظام جمهوری اسلامی ایران بوده است که آغاز فعالیت آن ۱۷ مهر ۱۳۶۰ و پایان فعالیت ۲۵ مرداد ۱۳۶۸ میباشد.
در دوران سیاه ادامه جنگ وکشتار و شکنجهها و فقر بیش از حد، خامنهای رئیس جمهوری تحمیلی بر وطن ما بوده است.
از ۱۴ خرداد ۶۸ تا امروز آقای خامنه ایبنا بر جعل و بر ضد حقوق مردم، رهبر نظام ولایت فقیه گردیده است.
میگویم نظام ولایت فقیه برای اینکه این نظام نه جمهوری است و نه اسلامی. بلکه ولایت فقیهی است. یعنی یک رهبر تام الاختیار دارد که طبق قانون اساسی اختیارات مطلقه دارد و بر ضد حقوق مردم و بر ضد آزادیها و استقلال وطن عمل میکند.
او تعیین کننده سیاستهای خارجی و داخلی و اقتصادی و اتمی و جنگ است. او است که میتواندموافق جنگ و صلح باشد. اوست که میتواند موافق قرار داد خفت بار با چین باشد یا نباشد. اوست که میتواند به سپاه امر کند که چه بکند و چه نکند.
در عمل آنچه که در سامانه فساد نظام ولایت فقیه انجام میگیرد اذن و تایید آن باید از زبان آقای خامنهای خارج بگردد.
آقای خامنهای است که موافق و یا مخالف بودجه کشور است و اوست که باید بگوید بودجه چگونه کم ویا زیاد بشود. آنچانکه امسال در مقابل مجلس ایستاد و بودجه را به شورای نگهبان برای تایید سپرد.
پس وقتی شخص خامنهای تا بدین حد اختیارات مطلقه دارد آیا مسئول فقیر تر شدن مردم نیست؟
چگونه شاه مسئول اصلی فقر در ایران به حساب میآمد؟ شاه رئیس سامانهای بود که بنام سامانه شاهنشاهی پهلوی آن راسرپرستی میکرد. طبق اقرار وزرایش، از دادن اخبار فقر و فساد به وی میترسیدند. میترسیدند که بگویند سامانه نظام شاهنشاهی در فساد و ناتوانی است. میترسیدند که بگویند فقر در حال گسترش به اقصی نقاط ایران است. در آن سکوت ۱۰۰۰ فامیل میخوردند و میبردند تا اینکه جنبش عمومی مردم ایران خواهان استقلال و ازادی و عدالت شد و آن نظام رابرد.
مردم خواهان آن نبودند که شاهی بااختیارات مطلقه و با کلاه و کت نظامی و مدال برود و خامنهای با عبا و عمامه، شاه مطلقالعنان بعدی بگردد.
امروز مردم ایران در فقر گذران زندگی میکنند. و چند هزار فامیل مافیای واردات و صادرات و رانت خواری را در دست دارند.
امروز کارگران در نقاط مختلف کشور در اعتصاب هستند. اعتراض به فقر موجود و بی عدالتی دارند. مردم در فقر، با چشمان غمگین، اعتراض به این زندگی که مسبب آن شمایید دارند. تا کی میخواهید بگویید این آمریکا است که مقصر است؟ تا کی مردم ایران را نادان فرض میکنید و نادانی و ناتوانی و فساد خود رابدانها نسبت میدهید؟ و با آنها با خشونت تمام، با نیروهای سرکوب پاسخ گرسنگیشان را میدهید؟
هر نظام از یک سامانه برخوردار است. سامانه ولایت فقیه بر تبعیض ساخته شده است. در این سامانه ولی فقیه اختیارات مطلقه دارد و این اختیارات را باید به زیر دستان خود انتقال بدهد وتفویض نماید تابتواند سامانه را نگاه دارد. تمام دفاتر رهبری در کل کشور مثل دفاتر شاهنشاهی دارای اختیارات مطلقه هستند.
این سامانه هدفش ماندن بر قدرت است. بنا بر این از تمام اختیارات مطلق خود استفاده میکند تا تضادها را بیشتر کند و بر قدرت بماند.
امر بدیهی این است که از سامانه ولایت فقیه نمیتوان خواهان عدالت ودفاع از حقوق و رفاه و رشد اجتماعی شد. این سامانه امکان هر رشدی را میسوزاند و برای ماندگاری خود تمام منابع را خرج میکند.
جنگ در عراق و جنگ در یمن و در لبنان و در سوریه و جنگ با آمریکا که محور تمام سیاستهای این نظام است و جنگ اتم و جنگ وابستگی اقتصادی و جنگ تورم روز افزون و...
همه این جنگها برای آن است که استبداد فقیه و شخص فقیه که اختیارات فوق شاه دارد بر قدرت بماند و ایرانی فقیر و فقیر تر شود و ایران نابود بگردد.
هر چه سرمایه در ایرانبود وهست، چون نظام گذشته، شما ولایت پیشه گان با فروش آنها به دلار تبدیل کرده و سپس به تومان وصرف هزینههای سرسام آور نظام کردید ومیکنید و به فکر توسعه و رشد و عمران ایران نبوده ونیستید.
نقش نفت در ایران نقش نفس زندگی برای اقتصاد کشور است. آنچه شما کردهاید هرچه بیشتر وابسته ترکردن اقتصاد به نفت است. امروز در چنبره جنگها و خشونتها مردم را گرفتار کردهاید و نفت را نیز درتحت تحریم نمیتوانید بفروشید تا حقوق کادر دولتی را بدهید. پس چاره را در این دیدهاید که ایران راطی قرار دادی استعماری وابسته به چین بسازید، شاید بتوانید چند صباحی بر عمر نظام بیفزایید.
به این کار نمیگویند شرافت ملی، بلکه این بی شرمی ملی است.
کارگرو کارمند و کشاورز ایرانی در فقر است چون سرمایههای کشور به باد میرود.
ایرانیان در فقر هستند چون وابستگی ایران به خارج هر سال بیشتر شده و نتیجه گرانی بیشتر وفقر بیشتر شده است. حق اعتراض کارگر و کارمند ایران را با اعمال خشونت مانع شدهاید.
امروز چنانچه ایرانیان اعتراض نکنند فردا وضعیتشان بدتر از امروز خواهد شد.
ما سالهاست هشدار میدهیم. تغییر نظام در دستان ملت است.
حق زندگی در آزادی از آن شما مردم است. برای احقاق این حق باید بکوشید. ما نیز با شما ملت سالهاست در این راه کوشیدهایم.
تحقق واستقرار واستمرار دمکراسی را شما ملت بایستی خواهان باشید و برای رسیدن به آن عمل کنید. هیچکس جای دیگری نمیتواند عمل کند. هر کس خود خویشتن را رشد میدهد و رهبری میکند.
امروز با کارگران در سطح کشور باید هم صدا شد. به اعتراضات همه کارگران منجمله صنعت نفت و نیشکر هفت تپه باید پیوست. راه دیگری وجود ندارد.
این نظام سامانهاش بر رانت خواری، فساد، خشونت، و بی ارزش شمردن مردم وپایمالی حقوق انسان وحقوق شهروندی وملی است.!!
تغییر به دست مردم ایران ممکن است چرا که صفت این نظام چمیم است:
مشکل ساز، مشکل حل کن نخواهد بود.