اینکه تعدادی از اکانتهای بدون شناسنامه و فیک که با قاطعیت میشود گفت که توسط سایبریهای رژیم هدایت میشوند؛ بر طبل تفرقه مینوازند و بر آتش بی اعتمادی که سال هاست بر تن بیمار اپوزیسیون افتاده است دامن میزنند؛ دور از انتظار نیست و رژیم مدت هاست که بر روی این پروسه موفقیت آمیز، سرمایه گذاری میکند.
ولی آنچه که آزاردهنده است و تاکیدی دوباره بر هوشیاری در مبارزه را طلب میکند همراهی هم میهنان مدعی مخالفت با حکومت و همراهی آنان با این گونه سناریوهای نوشته شده در اتاق فکر این فرقه تبهکار است که متاسفانه هر روز شاهد تکرار آن در فضای مجازی و رسانهای میباشیم.
چند روزی است که شاهد حجم بالایی از رفتارهای مدیریت شده از سوی رژیم در مورد شخص بانو نسرین ستوده، وکیل و فعال حوزه حقوق بشر هستیم.
بیشتر فعالیتهای مخالف با ایشان در راستای ترس از خمینی سازی و یا رهبر سیاسی سازی از این چهره آزادی خواه است! چیزی که نه تنها ایشان مدعی آن نیستند بلکه در سئوالی که از همسر ایشان آقای رضا خندان شد؛ به صراحت پاسخ داده شد که «... همسرم، هیچ گاه ادعا و اساسا علاقهای به بازی کردن نقش در حوزههای سیاسی نداشته و ندارد. زمینه کار او وکالت و حقوق بشر است. بنابر این دانستن این که دانش و تجربه کافی در این زمینه را دارد یا نه، اساسا موضوعیت ندارد.
امیدوارم پاسخم به اندازه کافی شفاف بوده باشد.»
در حقیقت باید به این مهم توجه کرد که قرار دادن فعالیتهای بانو ستوده در چارچوب سیاسی و تفکیک آن به اینکه براندازانه است یا اصلاح طلبانه؛ یک اشتباه بزرگ است و اساسا ایشان فعالیت سیاسی انجام نمیدهند که بتوان عملکرد ایشان را در این دو حوزه قیاس کرد.
هرچند که در کشور ما ایران هر کنشی در هر حوزهای در نهایت رنگ و بوی سیاسی به خود میگیرد ولیکن این مهم حائز اهمیت است که قدرت تشخیص نیت اصلی از نوع کنش را داشته باشیم و اسیر فضای تبلیغاتی مسموم که حربهای برای عدم اتحاد حول دشمن مشترکی بنام نظام جمهوری اسلامی حاکم بر ایران شده است، نشویم!
اکنون و در شرایط موجود، به جای استفاده از فرصت و ارج نهادن به توجه نصف و نیمه جامعه بین الملل به موضوع نقض حقوق بشر و به موضوع زندانی شدن یک کنشگر حقوق بشر و به جای استفاده از این فرصت برای یادآوری دیگر جنایات و نقض حقوق بشر سیستماتیک در جمهوری اسلامی؛ بیایید فرصت سوزی نکنیم و جامعه جهانی را با ضعف بزرگ فرهنگی مان که همان عدم توانایی در همدلی و همبستگی است بیشتر از این دچار انفعال و بی تفاوتی نسازیم!
تک تک زندانیان سیاسی و عقیدتی در زندانهای تهران و شهرستانها، چه با نام و چه بی نام و ناشناخته؛ قابلیت دفاع و حمایت از سوی تک تک آزادی خواهان واقعی، به دور از در نظر گرفتن باورهای سیاسی و عقیدتیشان؛ دارند و شخصا معتقدم تفکیک آنها برای حمایت و پشتیبانی، چه از سوی مجامع بین المللی و دول غربی مدعی دموکراسی و چه از سوی هم میهنان مدعی فعالیت آزادی خواهانه، عملی اشتباه و خارج از عرفی است که ادعا میکنند.
بار دیگر به این جمله از شاهزاده رضا پهلوی اشاره میکنم که گفتند: «هوشیاری در مبارزه، رمز لازم برای پیروزی است.»
همایون نادریفر
یک جای دور از وطن