سردار داود کریمی از چهرههای نظامی مهم دوران جنگ است که از مقلدان مرحوم منتظری بود. او از منتقدان محسن رضایی است که در جلسه مشهور سپاه که با نام کودتای خزنده منتشر شد، نامش برده میشود.
رویداد۲۴ - شهریور ۱۳۸۳، جمعیت زیادی در میدان بازار دوم تهران جمع شده بودند. بسیاری از آنها از اهالی قدیمی نازی آباد بودند از جمله سعید حجاریان که به سختی قدم بر میداشت. بسیاری از آنها با لباس نظامی به مراسم آمده بودند؛ مثل سردار باقر قالیباف فرمانده وقت نیروی انتظامی تهران که تاج گل بسیار بزرگی را نیز به مراسم فرستاده بود. محمدرضا خاتمی و مهدی کروبی کنار هم نشسته بودند. هنوز انتخابات ۸۴ نرسیده بود و امید ائتلاف بود. لطف الله میثمی آمده بود و اکبر موسوی خوئینی بیانیه داده بود تا مردم بیایند. عبدالله مومنی دانشجویان را دعوت کرده بود و ضرغامی به تشییع بچه محل قدیمی آمده بود. آن روز، روز تشییع حاج داود کریمی بود.
کسانی که نمیدانستند در سالهای ابتدایی دهه شصت در جنگ چه گذشته، با دیدن مستند کودتای خزنده بیبیسی فارسی برایشان این سوال پیش آمده بود که داود کریمی منتقد محسن رضایی در جلسه معروف سال ۶۳ کیست و چه سرنوشتی پیدا کرد.
قسمت مهم زندگی داود کریمی، موضوع اختلاف او با محسن رضایی در مدیریت جنگ بود. او از جمله معترضانی بود که به همراه سردار علایی، اکبر گنجی و سردار کوچک محسنی، انتقادت تندی علیه محسن رضایی مطرح کردند و سرانجام از سپاه خارج شد و مدتی بعد به پیشنهاد نزدیکان کروبی، به بنیاد شهید رفت.
در جلسه حل اختلافات، به محسن رضایی انتقاد میشود که چهرههای کاربلد و نظامی را کنار گذاشته و دوستان خود را به مسئولیتهای مهم سپاه گمارده است؛ جریان معترض به نقش حسین طائب در نفوذ یک جریان سیاسی خاص به این نهاد و همچنین اقدامات حسین نجات (معاون سابق سازمان اطلاعات سپاه) در حذف سپاهیان منتقد اعتراض دارند و به برخورد حذفی با چهرههایی چون داوود کریمی، علی موحد دانش یا احمد متوسلیان (از مهمترین فرماندهان عملیاتی سپاه در اوایل جنگ) انتقاد دارند و در مورد وقوع «کودتای خزنده در سپاه» هشدار میدهند. ظاهرا عبارت کودتای خزنده در این رکورد از قول آیت الله منتظری عنوان میشود.
یکی از فرماندهان به انتصاب دوستان رضایی در سپاه اعتراض میکند و میگوید: «چون آقای محمدباقر ذوالقدر (جانشین اسبق فرمانده سپاه) با شما دوستند مسئولیت آموزش نظامی سپاه را که رکن اساسی جنگ است به او سپردهاند و افرادی نظیر داوود کریمی را کنار گذاشتید.»
داوود کریمی فرزند محمد روز ۲۷ بهمن ۱۳۲۶ در محله سلسبیل تهران به دنیا آمد. پدرش مازندرانی و مادرش اهل قزوین بود. داوود اولین فرزند خانواده بود و پس از طی دوران طفولیت در سن ۶ سالگی به مدرسه رفت. هشت سال داشت که پدرش درگذشت. مدتی بعد خانواده کریمی به محله نازی آباد نقل مکان کردند.
داوود کریمی همزمان با درس در یک کارگاه تراشکاری کار میکرد و این شغل را تا واپسین روزهای زندگی ادامه داد حتی زمانی که عمده سرداران جنگی در ماشینهای مجهز و با بادیگارد این طرف و آن طرف میرفتند، سردار داود کریمی در تراشکاری محقرش کار میکرد تا آنکه از کار افتاد و در بیمارستان مخصوص بستری شد.
به گزارش رویداد۲۴ داود کریمی روز ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ در تظاهرات مردمی علیه محمدرضا پهلوی شرکت کرد و برای اولین بار نام امام خمینی (ره) که به گفته خودش آن زمان «حاج آقا روحالله» نامیده میشد را شنید. سالهای نخستین دهه ۵۰ که جامعه ایران پر از شور و التهاب انقلابیگری بود. داوود کریمی هم با تعدادی از دوستانش گروه «فجر اسلام» را به راه انداختند. فجر اسلام و سازمان مجاهدین خلق ظاهراً از ابتدا روابط بسیار گرمی داشتند. اما براساس مواضع اعتقادی و سیاسی از سال ۱۳۵۲ (دوران رهبری تقی شهرام و تغییر مشی سازمان مجاهدین از اسلام به مارکسیسم از سال ۵۲ تا ۵۷) ارتباط این دو گروه مخفی با هم قطع شد.
حاج داوود تراشکار، قالبساز و فعال سیاسی و مذهبی تا سال ۱۳۵۵ در تهران به مبارزه ادامه داد. اما شور انقلابی و بسته شدن فضای مبارزه در ایران موجب شد، او نیز همانند بسیاری از همرزمانش راهی لبنان شود. در آنجا با مصطفی چمران و محمد منتظری آشنا شد. پس از مدتی م مربی نیروهای چریکی شد.
او اوایل سال ۱۳۵۷ به کشور بازگشت و در کنار دوستانش، چهار هیات مذهبی در منطقه نازی آباد سازماندهی کرد. کمیته انقلاب اسلامی نازیآباد نیز توسط داود کریمی راه اندازی شد و خود او هدایت و مسئولیت این کمیته را برعهده گرفت. داود کریمی مدتی بعد عضو هیات مرکزی سپاه تهران شد. او در دفتر هماهنگی سپاه فعالیت میکرد و وظیفهاش نظارت به نحوه شکل گیری سپاه در شهرهای مختلف کشور بود. او کمتر از یک سال نیز فرمانده سپاه تهران بود.
داوود کریمی در فاصله سالهای ۶۵ تا ۶۷ به عنوان مدیر کل ستاد مبارزه با مواد مخدر منصوب شد، اما همزمان در بعضی عملیاتها به عنوان بسیجی ساده حضور مییافت تا اینکه در اثر بمباران شیمیایی، جانباز شد.
به گزارش رویداد۲۴ پس از جنگ تحمیلی، حاج داوود، به کارگاه تراشکاریاش بازگشت که به گفته دوستانش، این بار «محقرتر» بود و در جاده باقرآباد قرار داشت. داود کریمی از آنجایی که از مقلدان آیتالله منتظری بود و در هیات انصار الامام چند مورد مناظره در دفاع از مرحوم منتظری داشت، دچار مشکل شد و این مناظرات در نهایت باعث دستگیری او شد و به این ترتیب فرمانده سابق سپاه تهران از روز چهارشنبه ۳۰ دی ۱۳۷۱ تا خرداد ماه سال ۱۳۷۲ به زندان افتاد پس از آزادی به کارگاه قالبسازیاش (در صالح آباد تا سال ۱۳۷۱ و دهکده توحید فر تا سال ۱۳۸۲ واقع در اتوبان بهشت زهرا دهکده توحید) بازگشت و در همان خانهاش در انتهای نازی آباد تا پایان عمر زندگی کرد.
مشرق نیوز وابسته به سپاه روایتی شنیده نشده از دوران بازداشت داود کریمی را ارائه میدهد. روایتی که نشان میدهد آنچه در ایام بازداشت داود کریمی گذشته، حتی برای اصولگرایان نیز قابل تحمل نبوده است. هر چند در فضای اختناق بعد از دهه هفتاد، به جز یک پیام در ستون الوسلام روزنامه سلام، هیچ اشارهای به این بازداشت و بازداشت جمعی دیگر از نزدیکان مرحوم منتظری در آن دوران نشده بود.
خواهر داود کریمی، نرگس کریمی است که عضو شاخه فرهنگیان جبهه مشارکت بود. وی در انتخابات مجلس هشتم تایید صلاحیت شد و در فهرست اصلاح طلبان قرار گرفت، اما نتوانست وارد مجلس شود. او همچنین معاون ایثارگران مرکز امور زنان و خانواده رییس جمهور در دولت روحانی بود.