Tuesday, Oct 6, 2020

صفحه نخست » بانگ ِ سحر، مهران رفیعی

Mehran_Rafiei_2.jpgبا آرزوی تندستی برای خسرو آواز ایران
*

*
سهیلی سیاوش در این شامِ تار
سحر با تو آید، تو بانگی برآر
*
ز خواجه بخواندی تو سروِ چمان
کمر خم نکردی بران نا بکار
*
نظر کن بر ایران در این روزِ زار
که هر جا مزار است و مردم نزار
*
زمین خشک گشته کران تا کران
به صحرا نبینی بجز شوره زار
*
نه بلبل به گلشن، نه تیهو به دشت
چمن هایِ بستان پر از چوب و خار
*
نه شوقی به گردش، نه حرمت به دانش
مدالِ دلیران شده بند دار
*
ز کیهان صدایِ تو آید به گوش
حسین از تو گوید به مضرابِ تار
*
همایون و مژگان دو شاخه گل‌ند
ز باغی که آرد ثمرها به بار
*
ز پرویز و لطفی دوباره بخوان
از عارف و زان لالهِ ماندگار
*
ز سایه، ز زنگی، ز رومی بخوان
و رندی که چرخد چو پرگار
*
زمستان چو آمد ز ثالث بخوان
دماری از این سوز و سرما درآر
*
مهران رفیعی
ششم اکتبر دوهزار و بیست
بریزبین استرالیا
*
*



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy