Friday, Oct 23, 2020

صفحه نخست » تفریح سالم و کم خرج برای ما ایرونیا به نام «بازی با سیاست»!؛ ف. م. سخن

DFD139EC-2BE2-4AD3-A42A-48D9A24C888B.jpegیادش بخیر! قدیم ها، زمانی که هنوز از کامپیوتر و اینترنت خبری نبود، دور هم که جمع می شدیم، بساط بگو و بخند و بازی ورق و زدن پیکی عرق «کیشمیش» به بدن برقرار بود.

حالا این دور هم جمع شدن ها و بگو و بخندها یا خانوادگی بود، یا دوره ای و دوستانه بود، یا آخر هفته ای تووی اوشون فشم و باغ کرج توو منزل فامیل دور بود....

ما حتی زمان جنگ، حتی توو خاموشی ها، حتی وسط شلیک گلوله ی ضد هوایی ها، از رفتن به منزل دوست و آشنا و نشستن پای بساط «بیست یک» و رامی و زدن و رقصیدن در اتاق هایی که روی شیشه ی پنجره هاش چسب ضربدری خورده بود و به خاطر اعلام وضعیت زرد و قرمز، پرده هاش کشیده شده بود غافل نمی شدیم و اتفاقا بیشتر هم بهمون خوش می گذشت.

حالا از کمّ و کیف این مهمونیا بعدها شاید بیشتر بنویسم اما امروز صحبت ام چیز دیگه است. برای رفتن به مهمونی، یا منتظر موندن برای اومدن مهمون، باید کلی تدارک می دیدیم. باید کلی خودمون رو آماده می کردیم. باید به سر و وضع مون می رسیدیم. لباس به تن می کردیم. وسایل پذیرایی رو آماده می کردیم و غیره و غیره و غیره!

تا این که زمونه عوض شد و دوران مدرن اینترنت آغاز شد و روابط بین انسان ها هم از حالت عادی خارج شد و به حالت مجازی در اومد.

حالا دیگه می شد تو این طرف دنیا نشستی، طرف اون طرف دنیا نشسته، تو ایرونی هستی، طرف اوگاندایی ه، با هم بشینین و تخته نرد بازی کنین. پوکر بزنین یا رامی بازی کنین. بیلیارد بزنین یا میز اسنوکر بچینین.

همه ی این ها درست، ولی هیچ چی، جای تفریحات اصیل ما ایرونیا رو نمی گیره. مثلا خارجیا عمرا بدونن که در غیبت لذتی هست که در هیچ تفریحی نیست. من گشتم شما هم بگردین می بینین توو هیچ فرهنگ لغتی، از لاروس گرفته تا وبستر، از بروک هاس گرفته تا کلمبیا، ما کلمه ی زیبا و فاخر «دراز کردن» رو نداریم! مثلا من امشب با اسد علی محمدی عزیز، یک برنامه تلویزیونی داریم که شما رو هم دعوت می کنم اونو ببینین و من و اسد، من توو هامبورگ، اسد توو کپنهاک، چند نفر از سیاسیون رو دراز کردیم و قشنگ به تن شون کیسه کشیدیم.

خب. حالا در عالم مجازی با این تفریحات چه کنیم؟

خوشبختانه، بزرگان اینترنت، از همون اول به فکر این موضوع بودن و بساط «چت» کردن رو بر قرار کردند. بساط کامنت گذاشتن زیر نوشته ی دوستان و دشمنان را برامون پهن کردند.

بنابراین ما می تونیم، به صورت مستقیم و غیر مستقیم، زنده یا مرده، هر کس رو خواستیم دراز کنیم، از ش بد بگیم، با غیبت روح مون رو جلا بدیم، یا یک نفر رو به عرش اعلا بکشونیم و هر وقت هم که اراده کردیم او رو با سر به زمین بکوبیم.

حالا حُسن جهان مجازی چیه؟
آهان! الان میگم متوجه میشی!

گفتم قبل ها باید کلی آدم تدارک مهمونی رفتن یا مهمونی دادن می دید.
بعد، یا یه عده باید کلی راه می اومدن تا دیدارها میسر بشه؛ یا این که ما باید کلی راه می کوبیدیم می رفتیم تا به دوستان برسیم و دورهمی برگزار کنیم.

مثلا من دوستان ام در مهرشهر کرج بودن، که من برای دیدارشون و دور هم جمع شدن، هفته ای یکی دو روز باید پنجاه کیلومتر می کوبیدم می رفتم، پنجاه کیلومتر بر می گشتم و خلاصه کت و شلوار و کراوات و زدن ریش و عطر و ادکلن، برای یه دیدار مثلا سه ساعته!

اما حالا قربون اش برم، بشین توو خونه با پیژامه. اصلا نخواستی اون رو هم در بیار. ریش یه خروار! دندونا زرد! موها آشفته! انگشت توو دماغ! چشا قی بسته! بعد بزن خوار مادر کسی رو که دوست اش نداری فلان کن. یا بشین از این و اون بد بگو. یا بشین از یک نفر و کارهاش تعریف کن. اصن توو ولد آباد کرج بشین، بایدن و ترامپ رو دراز کن! توو تخیلات خودت، واسه امریکا و نجات ایرون رییس جمهور خوب و مناسب تعیین کن!

E290D7D2-FC3D-48EC-A4D9-50E90F39ADEF.jpeg

اگر هم کسی رو به صورت فردی نداری دراز کنی، حکومت نکبت که هست. بشین بزن توو سر اون. لب رودخونه ی سن، بشین بگو سرنگون باد حکومت اسلامی! زنده باد آزادی و دمکراسی! با همون پیژامه و انگشت توو دماغ! فرداش هم برو دنبال کار و زندگی ات و دنبال یه لقمه نون، تا دوباره عصر بشه یا آخر هفته بشه، تو بشینی پای رایانه و آی بزن و آی بکوب و آی با سیاست بازی کن! کی به کیه!

این ها، یه بازی جدیده که میشه بهش گفت «بازی با سیاست» و باید دقت کرد که این بازی، با «سیاست بازی» که مرسوم تووی سیاست مدارهاست فرق می کنه.

حالا با اجازه تون برم بشینم با شورت مامان دوز، خدمت حکومت نکبت برسم! قربون شما!



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy