• عراقیها میخواهند واشنگتن، عراق را به عنوان میدان رویارویی با تهران تلقی نکند
ایندیپندنت فارسی - احمد السهیل - هرچند همه کشورهای جهان در انتظار روشن شدن نتایج انتخابات آمریکا بودند، اما عراقیها این موضوع را با شور و شوق بیشتری دنبال میکردند و با بیم و امید بسیاری منتظر شنیدن خبر اعلام نامزد پیروز در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا بودند، زیرا اغلب بحرانهای سیاسی، امنیتی و اقتصادی که این کشور تجربه میکند بستگی به تحولات سیاسی در آمریکا دارد، به ویژه این که سرزمین عراق به میدان رویارویی آشکار میان واشنگتن و تهران تبدیل شده است.
بدون شک چالشهای که عراق را در طول دو دهه گذشته احاطه کرده است، این کشور را وادار به چنین انتظار و نگرانی میکند، به دلیل اینکه سیاستهای دولت رئیس جمهور منتخب آمریکا میتواند برای عراق در تمام عرصهها به خصوص در مورد نقش ایران در این کشور سرنوشتساز باشد. شهروندان عراقی امیدوارند که دولت آینده آمریکا با عراق به عنوان یک کشور برخورد کند، نه به عنوان یک میدان رویارویی و تنش با ایران.
به محض اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده، علیرغم صحبتهای مکرر مبنی بر اینکه سیاست خارجی ایالات متحده با شخص رئیس جمهور تغییر نمیکند، ناسازگاری میان کسانی که پیروزی جو بایدن را جشن میگیرند و آنانیکه برای دونالد ترامپ عزاداری میکنند، آغاز شد. البته بیشترین نگرانی عراقیها از سیاستهای بایدن مربوط به نگرش رئیس جمهور منتخب نسبت به احزاب و جناحهای عراقی طرفدار دولت ایران میشود و در عراق این نگرانی وجود دارد که ممکن است تفاهم و نزدیکی میان واشنگتن و تهران، دست گروههای مسلح وفادار به ایران را بیشتر از پیش باز کند و عراق را ناگزیر به تحمل خسارتهای بیشتری کند.
برهم صالح، رئیس جمهوری عراق اولین رهبر سیاسی بود که پیروزی بایدن در انتخابات را تبریک گفت. وی ضمن توصیف رئیس جمهور منتخب آمریکا به عنوان "یک دوست و شریک قابل اعتماد در ساخت یک عراق بهتر"، آمادگی خود را برای همکاری با ایالات متحده به هدف دستیابی به اهداف مشترک و تأمین صلح و ثبات در سراسر منطقه ابراز داشت.
مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی
همچنان مصطفیالکاظمی، نخست وزیر عراق، پیروزی رئیس جمهور منتخب آمریکا و معاونش را تبریک گفته و در بیاینهای کوتاه خواستار تقویت روابط استراتژیک بین دو کشور بر اساس ارزشها و احترام متقابل و گسترش همکاریهای مشترک برای چیرگی بر چالشها و حمایت از صلح، امنیت به منظور دستیابی به ثبات سیاسی و رفاه اجتماعی شد.
با این حال، پیام تبریکی نوری المالکی، رهبر ائتلاف دولت قانون به مناسبت پیروزی بایدن، بیشتر از همه توجه را به خود جلب میکند، زیرا این امر میزان اشتیاق جناحهای نزدیک به ایران در مورد ورود بایدن به کاخ سفید را نشان میدهد و در عین حال، بازتاب دهنده نگرانی گروههای یادشده از احتمال ماندن ترامپ در قدرت است. مالکی در پیام خود چنین گفته است: "برای شما آرزوی موفقیت میکنم و امیدوارم در پیشبرد مأموریت دشواری که پیش رو دارید و در راستای رسیدگی به مشکلات و بحرانهای مزمن، برای تغییر چهره آمریکا و توسعه روابط با کشورهای دوست و جهان موفق باشید. "
از سوی دیگر، برخی از احزاب سیاسی و فعالانی که خصومت خود را با دولت ایران پنهان نمیکنند، نسبت به پیروزی بایدن خشنود به نظر میرسند. به باور آنها سیاست فشار حداکثری اعمال شده توسط دولت ترامپ بر تهران، گروههای مسلح وفادار به ایران را انگیزه داده است که برای پیشبرد پروژه ایران و تحمیل سیاستهای آن کشور در عراق دست به خشونت بزنند و از اتخاذ هیچ اقدام تهدیدآمیزی در عرصههای امنیتی، سیاسی و اقتصادی دست بردارد نباشند.
در همین راستا، بلال وهاب، کارشناس سیاسی در انستیتوی واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک، معتقد است که دولت ترامپ "چشم انداز روشنی در مورد تعقیب گروههای مسلح وفادار به ایران در عراق نداشت و در این زمینه دست به اتخاذ تاکتیکهای میزد که به سطح یک استراتژی نمیرسید. " وی خاطرنشان میکند که یکی از عمدهترین مزایای بایدن نسبت به ترامپ، آگاهی وی از اوضاع عراق در طول چند دهه گذشته و پیوند او با شماری از رهبران و شخصیتهای عراقی است، در حالیکه ترامپ این ویژگی را نداشت و پیوسته به نفرت و انزجار به عراق نگاه میکند و معتقد است که حمله آمریکا به عراق یکی از بزرگترین اشتباهات واشنگتن بوده است. نکته دیگر اینکه دولت ترامپ عراق را به میدان نبرد علنی میان واشنگتن و تهران تبدیل کرده بود، اما انتظار میرود دولت جدید آمریکا سیاست خود را در این زمینه تغییر دهد و با عراق به عنوان یک کشور تعامل کند، نه منطقهای برای تشدید تنش با ایران. وهاب خاطرنشان میکند که سیاستهای ترامپ توانست ایران را تضعیف کند اما مقامات عراقی نتوانستند از این فرصت به نفع عراق بهرجویی کنند و ناتوانی مقامات عراقی در این امر، گروههای شبهنظامی وابسته به ایران را انگیزه داد تا بتوانند مانع بهرهبرداری بغداد از وضعیت فراهم شده شوند.
حامیان ترامپ بدین باورند که وی ممکن است در دوره بعدی ریاست جمهوری، در صدد حذف گروههای مسلح وفادار به ایران شود، همانگونه که در گذشته قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس را از میان برداشت و در سایه چنین سیاستی، عراق میتواند گستره حاکمیت خود را گسترش دهد و اوضاع کشور کنترل کند.
با این حال، ناظران نسبت به این احتمال تردید دارند، زیرا وهاب معتقد است که ترور سلیمانی در چارچوب حذف رهبران گروههای شبهنظامی صورت نگرفته است، بنابراین، پیامدهای ترور سلیمانی عراق را بیشتر از پیش در معرض تنش و رویاریی میان واشنگتن و تهران قرار داده است و منجر به تقویت جناحهای شده است که پروژه دولت موازی را رهبری میکنند.
طبق نظرسنجیها، عمدهترین نگرانی شهروندان عراق در بخشهای اقتصادی، فرصتهای شغلی، مبارزه با فساد و تأمین امنیت خلاصه میشود، اما درگیریها و رقابتهای گذشته نتوانست به حل هیچ یک از چالشهای مزبور کمک کند. در پیوند به احیای توافقنامه هستهای با ایران، بلال وهاب معتقد است که واشنگتن ممکن است در صدد تدوین توافقنامه فراگیری در این زمینه باشد و البته پرونده گروههای شبهنظامی به هیچ صورتی از سوی واشنگتن نادیده گرفته نمیشود. وهاب خاطرنشان کرد که دولت جدید آمریکا بنا به دلایل متعددی، هرگز به نقطه صفر با ایران باز نمیگردد و یکی از متغیرهای احتمالی، بازگشت به سیاست هماهنگی اوباما با متحدان واشنگتن در اتحادیه اروپاب و ناتو به منظور اعمال فشار جمعی علیه ایران است، نه اینکه مانند ترامپ، به تنهایی تهران را تحت فشار و تحریم قرار دهد.
اما علیرغم خوشبینی در مورد ورود بایدن به کاخ سفید، برخی از نشانهها، آینده عراق را به شیوه دیگری به تصویر میکشد، رفتار برخی از چهرههای ارشد طرفدار ایران، از جمله نور المالکی که خرسندی خود را نسبت به پیروزی بایدن پنهان نکرد، نشان میدهد که پایان دادن به سیاست فشار حداکثری بر تهران و اتخاذ سیاستی بازتر و نزدیکتر نسبت به آنچه در دوران اوباما بود، میتواند زمینه را برای گسترش نفوذ گروههای مسلح عراقی وفادار به ایران بیشتر از پیش فراهم کند.
باسل حسین، رئیس انستیتوی مطالعات کلووادا، میگوید: "بایدن تمایل خود را به صورت آشکار برای بازگشت به توافق هستهای با تهران اعلام کرده است و این تصیمم به معنای کنار گذاشتن استراتژی فشار حداکثری است که توسط ترامپ اتخاذ شده است. در نتیجه، واشنگتن سیاست بازتری را در قبال ایران اتخاذ خواهد کرد و پرونده عراق از این پس در اولویت قرار نخواهد داشت و تابع تفاهمات ایران و آمریکا خواهد بود. وی بدین باور است که هرچند ممکن است بر اساس این استراتژی، از تنشها در عراق کاسته شود، اما این امر در نهایت به ضرر منافع ملی عراق تمام خواهد شد. افزون بر آن، بعید نیست که تحولات بعدی، زمینه گسترش نفوذ گروههای مسلح وابسته به ایران را در عراق فراهم سازد و به همین دلیل، جناحهای سیاسی و گروههای شبهنظامی وفادار به تهران نسبت به پیروزی بایدن ابراز خرسندی میکنند.
باسل حسین معتقد است که نزدیکی میان واشنگتن و تهران میتواند منافع عراق را در خطر اندازد، اما سیاست واشنگتن در برابر ایران به وضعیت دوره ریاست جمهوری اوباما نخواهد رسید، زیرا بایدن با توجه به اینکه پرونده خاورمیانه، به ویژه مسئولیت پیگیری امور سوریه و عراق را بر عهده داشت از عمق اوضاع آگاهی بسیاری دارد و نمیخواهد اشتباهات گذشته را بار دیگر تکرار کند.
در واقع، بزرگترین چالشی که عراق پیشرو دارد مربوط به سیاستهای واشنگتن نمیشود، زیرا چالش اصلی عراق ناتوانی در رسیدن به توافق ملی و فراگیر برای ترسیم سیاست خارجی، به ویژه در زمینه تفاهمات با واشنگتن است.
احتمال اجرای پروژه موسوم به " تقسیم عراق"، نگرانی دیگری است که پس از پیروزی بایدن، در عراق مطرح شده است، به ویژه اینکه بایدن در مقالهای که در سال ۲۰۰۶، در روزنامه نیویورک تایمز منتشر شد، طرح تقسیم عراق را به مناطق خودمختاری مانند اقلیم کُردستان ارائه کرده بود تا بحران جنگ و کشمکش در این کشور پایان یابد.
در همین حال، مشعان الجبوری، رهبر جبهه عراق، با نشر پیامی در تویتر نوشته است: "ما ضمن ابراز خشنودی، به مردم آمریکا برای انتخابشان و به پیروزی رئیس جمهور بایدن و به همه کسانی که از این پیروزی خوشحال هستند، تبریک میگوییم. " وی افزوده است: "ما ساکنان مناطق ویران شده عراق در انتظار اجرایی شدن طرح آمریکا در عراق که در گذشته با آن مخالف بودیم و اکنون موافقت خود را به عملی کردن ابراز میداریم، هستیم تا از شر شبهنظامیانی وفادار به خارج که مانند یک نیروی اشغالگر کشور را به تباهی میکشانند، نجات پیدا کنیم. "
از سوی دیگر، ریاض محمد، نویسنده و روزنامهنگار عراقی میگوید که "ایده بایدن برای تقسیم عراق به مناطق خودمختار تنها به عنوان راه حلی برای پایان دادن به جنگهای فرقهای ارائه شده بود، اما زمانی که بایدن در سال ۲۰۰۹، مسئولیت پرونده عراق را برای مدت هشت سال بر عهده داشت، هیچ اشارهای به طرح یادشده نکرد. ریاض محمد بدین باور است که راه حل بحران عراق به این بستگی دارد که نخست وزیر عراق تعهدات خود را در زمینه تقویت دولت و جنگ با نیروهای موازی با آن، صرفنظر از اینکه ترامپ در کاخ سفید است یا بایدن، عملی کند. وی افزود صحبت در باره اختلاف میان بایدن و ترامپ در مورد عراق، اغراق و دور از واقعیت است، زیرا عمدهترین اختلاف نظر میان ترامپ و بایدن بر سر پرونده هستهای ایران است.
محمد ریاض بدین باور است که سیاست ترامپ در مورد خاورمیانه به طور کل متمرکز بر مذاکره با ایران بود و عراق میتوانست به طور جزیی در آن نقش داشته باشد، اما بایدن سعی خواهد کرد پرونده هستهای ایران را از هرگونه تفاهم در مورد عراق جدا کند و این راهبرد، تأثیر اندکی بر گروههای وفادار به ایران خواهد داشت.