این مقاله به شکل کوتاهتر در وبسایت دویچهوله پیشتر انتشار یافت.
یک سال از دستگیری حمید نوری میگذرد. پس از دستگیری او در توامبر ۲۰۱۹ کمتر کسی فکر میکرد او برف سوئد را ببیند اما او چهارفصل استکهلم را در زندان مرکزی شهر و در سلول انفرادی و بدون تماس با دنیای خارج سپری کرد.
امروز اگر او پس از گذشت یکسال با دستبند و کمربند ویژه در دادگاه حاضر شد نتیجهی تلاشی است که از پیش سازماندهی شده بود.
بهدام انداختن او و تشکیل پرونده قضایی و متقاعد کردن دستگاه قضایی سوئد برای دستگیری او در بدو ورود به این کشور به سادگی صورت نگرفت.
این تنها بخش کوچکی از ماجرا بود. روی دیگر این پرونده، پس از دستگیری حمید نوری رخ نمود که خود «داستانی است پر از آب چشم». ما با چنگ و دندان بایستی از دستاوردمان حفاظت به عمل میآوردیم.
از همان ابتدا دستاندرکاران این پروژه با حجم عظیمی از دشمنی در خارج از کشور روبرو شدند. بخشی از این دشمنی را نظام اسلامی هدایت میکرد اما بخش دیگر آن توسط به اصطلاح «اپوزیسیونی» هدایت میشد که برای ضربه زدن به این پرونده حتی آمادگی همکاری با دشمن را هم داشت.
در طول چند دهه گذشته بارها ناقضین حقوق بشر و کسانی که در جنایت دست داشتند به محدوده اروپا، آمریکا و کانادا سفر کردند، اما کسی به طور جدی در فکر تشکیل پرونده و دستگیری آنها نبود.
غفلت مدافعان حقوق بشر باعث شده بود که ناقضیان حقوق بشر، اروپا و کشورهای آمریکای شمالی را نیز محلی امن شناخته و به سیر و سیاحت در آنها بپردازند.
عدم شناخت لازم از سیستمهای قضایی کشورهایی که در آنها دمکراسی حاکم است و تبلیغات ضدغربی باعث شده بود که بسیاری از دلسوزان نیز با بدبینی به کشورهایی اروپایی نگاه کنند و تلاش برای پیگیری حقوقی در محدودهی اروپا را غیرعملی بدانند.
متأسفانه ما به جای شناخت نقظهضعفهایمان و تلاش برای رفع آنها عادت کردهایم دیگران را متهم کنیم بدون آن که به خود بپردازیم.
ما در پرونده غلامرضا منصوری با ضعف اطلاعاتی روبرو بودیم و ۹ ماه دیر اقدام کردیم. چنانچه زودتر دست به کار شده بودیم قطعاً میتوانستیم وی را در آلمان با استفاده از اصل «صلاحیت جهانی قضایی» به دست عدالت بسپاریم. او پس از دستگیری حمید نوری متوجه تنگی اوضاع شد و پس از دستگیری دو متهم به نقض حقوق بشر سوری در آلمان این کشور را ترک کرد.
یکی دیگر از مشکلاتی که با آن مواجه هستیم این واقعیت است که بسیاری از فعالان سیاسی و حقوق بشری به جای پرداختن به کار حقوقی، بیشتر به فعالیتهای «افشاگرانه» و هیاهو علاقمندند و در بسیاری موارد ضربات جدی به روند حقوقی میزنند.
نقطه قوت ما در پروژهی دستگیری حمید نوری این بود که هیچکس به جز دستاندرکاران پرونده در جریان امر نبود و ما موفق شدیم پیگیری حقوقی را در خفا پیش ببریم.
پروژهای که در نطقه شکست خورد
فرزندان قاضی حسن تردست یکی از ناقضین حقوق بشر که صدها حکم اعدام بیرحمانه صادر کرده است در برلین زندگی میکنند. قاضی تردست که در هماهنگی با دستگاه امنیتی نظام ولایی حکم اعدام ریحانه جباری را صادر کرد ۴ سال پیش سفری تفریحی و سیاحتی به آلمان داشت. این امکان بود که او دوباره به اروپا سفر کند و ما خود را برای چنان روزی آماده میکردیم.برای پیگیری جنایات صورت گرفته توسط حسن تردست، نیاز به تشکیل پرونده حقوقی علیه وی بود که در صدد تهیه آن بودیم. متأسفانه در روز ۱۱ نوامبر ۲۰۲۰ خبر حضور او در آلمان از سوی کسانی که کوچکترین مسئولیتی احساس نمیکنند در فضای مجازی انتشار یافت و پس از آن اطلاعیههایی بود که صادر شد. گویا با انتشار این خبر «فتح خیبر» صورت گرفته است! کار به آنجا کشید که تصاویر جعلی به دلایل خاص و جهت جلب مشتری تحت عنوان دختر قاضی تردست توسط انتشار یافت.
بدون شک انتشار چنین خبری در خدمت ناقضین حقوق بشر بوده و با حساس شدن حسن تردست، او دیگر پایش را به اروپا نخواهد گذاشت و پرونده پیگیری جنایات او همینجا بسته شد.
انتشار اخیار غیرواقعی مبنی بر حضور تردست در آلمان هیچ کمکی به اجرای عدالت در ارتباط با او نمیکند. نتیجه آن صدور چند اطلاعیه و کشیدن خط و نشان برای مقامات آلمانی و سردادن چند شعار خواهد بود.
قاضی تردست و «موازین شرعی»
قاضی تردست یکی از صدها شریعتمدار و محتسبی است که از صبح تا شام دم از ارزشهای ولایی میزنند و تسمه از گرده مردم کشیدهاند اما خود کوچکترین اعتقادی به آنها ندارند.
دختران وی حاضر نیستند در «امالقرا» اسلام که او قاضی شرع آن بوده زندگی کنند. آنها آلمان را به «بهشت» ولایت ترجیح میدهند. کوچکترین نشانهای از اعتقاد به ولایت و «شرع مبین» در آنها و نوع زندگیشان دیده نمیشود. قاضی حسن تردست نیز «چون به خلوت میرود آن کار دیگر میکند».
همانطور که حمید نوری کوچکترین اعتقادی به «شرع» و موازین «شرعی» نداشت و به شرب خمر مشغول بود و با آهنگهای «لسآنجلسی» میرقصید و به دیگر «امور قبیحه» میپرداخت، حسن تردست قاضی شرع نظام ولایی نیز به تبلیغ آندره ریوAndre Rieu موزیسین معروف هلندی میپردازد و موسیقی او را «روح انگیز» می خواند.
https://www.facebook.com/hassan.tardast
حسن تردست که در مورد موسیقی آندره ریو مدعی شده است «در خلوت دل گوش بسپارید آنگاه به احساسی فرحانگیز میغلطید»
او که «چشمهایش» را میبندد و به جایی میرود که «شراب نمیبرد»کسی است که با بیرحمی و شقاوتی غیرقابل تصور حکم اعدام بهنود شجاعی را که در کودکی مرتکب قتل شده بود پس از سالها تحمل زندان صادر کرد و بر اجرای آن پافشاری کرد.
در مستی قدرتی که به هم زده است، با استفاده از زدوبند در دستگاه قضایی، حکم اعدام حسن حشتمتیان یکی از وابستگان قدرت را که به جرم مشارکت در تجاوز و قتل لیلا فتحی کودک ۱۱ ساله به اعدام محکوم شده بود شکست و از مجازات رهانید.
[1]
برای اجرای عدالت در ارتباط با جانیان، مطلقاً نباید هیاهو کرد. هیاهو با پیگیری حقوقی پرونده زمین تا آسمان فاصله دارد.
[1] https://www.radiozamaneh.com/447737
ایرج مصداقی
۱۱ نوامبر ۲۰۲۰
منبع: پژواک ایران