آیت الله خامنه ای تعیین کننده سیاست ضد آمریکایی و ضد اسرائیلی جمهوری اسلامی و تحمیل کننده آن به ساختار سیاسی است. او هر نوع مذاکره و رابطه با آمریکا را به زیان ایران دانسته و به جای نگاه به غرب و آمریکا، استراتژی نگاه به شرق و چین را تعیین کرده است.
رابطه وثیق با چین و روسیه، دو پیامد شرق گرایی خامنه ای است. این نوع چین گرایی گمان می کند که می تواند چین را جایگزین غرب ساخته و نه تنها با آمریکا هیچ ارتباطی نداشته باشد، بلکه به شعارهای دُن کیشوت وار خود علیه آمریکا و اسرائیل ادامه دهد.
تحریم های عهد شکنانه آمریکا که کمر اقتصاد و مردم ایران را شکسته، یکی از پیامدهای این سیاست است. ضمن این که چین و روسیه جایگزین آمریکا و اروپا نشده اند و در چنین سیاقی نخواهند شد. این دو کشور هم تحریم های آمریکا علیه ایران را اجرا کرده اند. آن چنان که اروپا به آنها تن داد.
اما می توان به نحو موجهی از چاینیست شدن ایران دفاع کرد. چین گرایی یک معنای معقول دارد که به سود منافع ملی ایران است. فهم علل و دلایل تبدیل چین به قدرت اقتصادی دوم جهان و خیز این کشور برای تبدیل شدن به قدرت اول اقتصادی جهان، کلید فهم این رویکرد است.
در ۱۳ دقیقه ضمن توضیح این نکات از چاینیست شدن به این معنا دفاع کرده ام. لطفا فیلم را ببینید:
گزارشی تاریخی از ماجرای قطع صدور نفت به آمریکا