۱۳ آبان ۱۳۵۸ و اصرار پشت اصرار دانشجویان موسوی خوئینی برای قطع صادرات نفت به آمریکا / شوروی چگونه پس از اشعال سفارت، به سرعت جای آمریکا را گرف
سرویس تاریخ «انتخاب» / فهیمه نظری
همه چیز از آن یکشنبه ۱۳ آبان ۵۸ آغاز شد، از آن روزی که دانشجویان موسوم به «پیرو خط امام» به رهبری معنوی موسوی خوئینی سفارت آمریکا را اشغال کردند و کارکنان آن را به گروگان گرفتند، اما به همان روز و همان ماه و حتی همان سال ختم نشد، تبعاتش همچنان پس از ۴۱ سال دامان مردم ایران را رها نکرده است. دانشجویان پیرو خط امام فقط به گروگان گرفتن به قول خود جاسوسان آمریکایی رضایت ندادند، آنها قطع ارتباط کامل با آمریکا را با عنوان «امپریالیسم جهانخوار» میخواستند، اما چرا؟ آیا این فقره، تنها خواسته دانشجویان بود؟ گروههای چپگرایی که در به ثمر رسیدن انقلاب ۵۷ هم سهمی داشتند، معلوم بود که با این حرکت ضد بلوک غرب و در رأس آن آمریکا به دنبال دستاوردهای بیشتری خواهند بود، آنها، تازه مجالی برای جولان دادن هرچه بیشتر پیدا کرده بودند، میدانی که به هیچ قیمتی حاضر به از دست دادنش نبودند، پس با رسانههایشان بر کوره شور جوانان سفارتخانه میدمیدند، از روزنامههایی که ارگان گروههای چپ بودند، تا روزنامههای سراسری چون کیهان، تا رادیو و تلویزیون، جایی نبود که دست چپها از آن کوتاه مانده باشد، همین هم بود که دانشجویان هر روز سینهشان را ستبرتر میکردند و بیشتر خود را در امر اشغال سفارت و گروگانگیری محق جلوه میدادند.
اعضای شورای انقلاب و دولتیان مانده بودند که در این بلبشو چه کنند؟ چگونه جلوی این تحریکات هر روزه را بگیرند؟ «خلق»، «توده»، «امپریالیسم» و صدها واژه دیگر ویژه ادبیات کمونیستی هر روز مثل نقل و نبات در روزنامهها استفاده میشدند و دانشجویان در اطلاعیههایشان با بهرهگیری از آنها هیجان ماجرا را بیش از پیش بالا میبردند. چپها حالا بیهیج هزینهای و با ابزار دانشجویان پرشور انقلابی به قلب «امپریالیسم جهانخوار» زده بودند و حالا حالاها کوتاهبیا نبودند.
در گزارش پیش رو تنها به یکی از خواستههای گروههای چپگرا و به تبع آن دانشجویان پیرو خط امام میپردازیم که پس از اشغال سفارت مطرح کردند؛ قطع صدور نفت به آمریکا. اما این ماجرا از کجا آغاز شد؟ به کجا انجامید؟ و در نهایت سودش به جیب چه کسی رفت؟
از فشار روزنامهها تا روزه سیاسی دانشجویان
قطع صدور نفت به آمریکا در روزهای نخست اشغال سفارت آمریکا در تهران، یکی از خواستههای غیرمنطقی گروههای چپ و دانشجویان بود که با مقالهها و اطلاعیههای مختلف مردم انقلابی را در جهت حمایت از آن تحریک میکردند. «با خلع ید از سرمایهداری وابسته، امپریالیسم را به زانو در آوریم» این یکی از شعارهایی بود که هفتهنامه «امت» [ارگان جنبش مسلمانان مبارز۱ به رهبری دکتر حبیبالله پیمان] فردای اشغال سفارت در نوار پایین یکی از صفحات خود با درشتترین تیتر ممکن نوشت. این روزنامه در همان صفحه ضمن خبر اشغال سفارت و تایید صد درصدی آن نوشت: «... اما نباید فراموش کرد که مبارزه با امپریالیسم تنها از طریق نابودی پایگاههای او امکانپذیر است... آنچه که امپریالیسم را به وحشت و تنگنا میکشاند تنها بیان شعارهایی بر ضد او نیست، بلکه پیگیری محتوای شعارهای سیاسی - اقتصادی و پیاده نمودن آن در خلع ید از امپریالیسم جهانی به سرکردگی آمریکا و برچیدن نظام سرمایهداری به انجام خواهد رسید...» و در نهایت با این شعار به مطلب خود پایان داد: «نابود باد پایگاههای امپریالیسم آمریکا (سرمایهداری وابسته، ارتجاع، صهیونیسم)».
ویژهنامه نشریه مجاهد [ارگان مجاهدین خلق ایران] «به مناسبت اوجگیری جنبش خلق در جهت مقابله با توطئههای امپریالیسم آمریکا» روز دوشنبه ۲۱ آبان ۱۳۵۸، نیز در مطلبی با عنوان «شور ضدامپریالیستی خلق قهرمان ایران خروشان باد» ضمن گزارشی از اشغال سفارت آمریکا و ستودن این حرکت دانشجویان یکی از خواستهای مردم را در این مرحله «قطع صدور نفت به آمریکا» عنوان کرد: «۱- استرداد شاه خائن به عنوان مقدمهای برای قطع کامل نفوذ اقتصادی و اجتماعی و نظامی و سیاسی آمریکا از ایران، ۲- قطع رابطه با امپریالیسم آمریکا، ۳- قطع صدور نفت به آمریکا، ۴- افشا و لغو کلیه قراردادهای سیاسی، اقتصادی و نظامی با آمریکا، ۵- افشای شبکههای جاسوسی سیا و ساواک در ایران که اسناد آن نزد مقامات مملکتی میباشد، ۶ـ ضرورت قید صریح محور ضداستبدادی و ضدامپریالیستی و ضداستثماری اسلام در قانون اساسی، ۷- مصادره ثروتهای وابسته به امپریالیسم در ایران که چیزی جز حاصل خون و عرق زحمتکشان ما نیست.»
فقط روزنامههای ارگان گروههای چپ نبودند که بر تنور این خواسته میدمیدند، روزنامههای سراسری چون کیهان و رادیو و تلویزیون هم از این خواسته با شور و هیجان هرچه تمامتر پشتیبانی میکردند، مثلا کیهان در روز دوشنبه ۲۱ آبان ۵۸ تقریبا دو صفحه کامل میانی خود را به انعکاس این خواسته دانشجویان و گروههای دیگر اختصاص داد. بیستونهمین اطلاعیه دانشجویان اشغالکننده سفارت که در شامگاه یکشنبه ۲۰ آبان ۵۸ منتشر شده بود، و کیهان فردای آن روز با تیتر «دانشجویان مسلمان پیرو خط امام ۵ روز روزه سیاسی میگیرند» منعکسش کرد به وضوح قطع صدور نفت به آمریکا را خواست ملت قلمداد میکرد: «ملت مستضعف ما... خواستار این بودند که دیگر نفت این سرمایه مردم و نسل آینده در حلقوم گشاد نفتخواران مفتخور بینالمللی این کارتلها و تراستها ریخته نشود.» اما نکته جالبتر در این اطلاعیه اشاره دانشجویان به حرکت کارمندان ادارههای مختلف از جمله ثبت اسناد، مخابرات و... در حمایت از خودشان است: «اخیرا برادران و خواهران ما در ادارات ثبت اسناد، دادگستری، مخابرات و... اعلام کردند که به منظور حمایت و همگامی با دانشجویان مسلمان پیرو خط امام ضمن اشتغال کامل در ساعات اداری روزه خواهند گرفت تا در عمل نشان دهند با شکم گرسنه کار میکنند اما زیر یوغ بیگانه نمیروند» کارمندانی که به نظر میرسد به طور خودجوش دست به چنین کاری نمیزنند مگر اینکه از جانب حزب توده و یا گروههای چپ دیگر با این نظم هماهنگ شده باشند. هرچه بود، دانشجویان پیرو خط امام سر رشته را گرفتند و پیش رفتند. متن کامل اطلاعیه آنها به این شرح بود:
«بسمالله الرحمن الرحیم: با روزه برای نبرد با دشمن آماده شوید.
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اسْتَعينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ و...
(ما را از این چیزها نترسانید اگر امر دایر شود که آبروی ما حفظ شود و یا شکممان سیر شود ما ترجیح میدهیم که آبرویمان حفظ شود و شکممان گرسنه بماند.) امام خمینی
مبارزه ضدامپریالیستی بالاخص ضدآمریکایی تودههای مستضعف ما هر روز ابعاد گستردهتری به خود میگیرد. هر روز شاهد و ناظر ارسال تلگرامها، بیانیهها و طومارها از دورافتادهترین نقاط مملکت در تایید حرکت ضدآمریکایی هستیم. تقریبا تمام احزاب و سازمانهای سیاسی معتقد به انقلاب به این حرکت پیوستهاند و این مبارزه به عنوان محور مبارزاتی تمام اقشار جامعه در راه نابودی مظاهر استعمار بدل گردیده است. رهنمودها و پیشنهاداتی که در این مدت از اقشار مختلف بهخصوص تودههای تحت ستم رسیده است به طور کلی خواهان تشدید مبارزه خلقی مسلمان ایران علیه امپریالیست جهانی بهخصوص آمریکای خونخوار میباشد. ملت مستضعف ما خواهان لغو تمام قراردادهای اسارتبار گذشته بین خود و آمریکا میباشد. آنها خواستار این بودند که دیگر نفت این سرمایه مردم و نسل آینده در حلقوم گشاد نفتخواران مفتخور بینالمللی این کارتلها و تراستها ریخته نشود. آنها از ورود کالاهای آمریکایی به کشور (به خاطر نفی وابستگی) ناراحت بودند. از همه جالبتر و امیدوارکنندهتر آنکه ملت محروم و مظلوم و شجاع رزمنده ما این امت اسلامی به خوبی دریافته است و در کلمه کلمه پیامش آن را بیان کرده که به منظور میل به یک حکومت عدل اسلامی و استقرار آن به تمامی ابعادش حاضر بر تحمل هرگونه تهدید و محرومیت و فشار میباشد و باز به خوبی نشان داده که محاصره اقتصادی مسئلهای نیست که از آن بترسند و یا واهمهای داشته باشند. او صریحا اعلام کرده است که در این مبارزه حاضر است تا مرز شهادت پیش رود. آری امت اسلام نه تنها حاضر است عمری را با نان و نمک و یا کمتر از آن به سر آورد بلکه آمادگی خویش را تا سرحد شهادت اعلام داشتند. او عاشق شهادت است، او محرومیت کشیدن در راه حق و بذل جان در راه خدا به خاطر نفی و سرکوب ضد خدا را آرمان خود میداند عاشق شهادت است و هرگز حاضر نیست سر بر آستان بیگانه بساید و تن به ذلت اجنبی دهد. این اراده عظیم و زایلنشدنی ملتمان که زیبا در بیانات امام نهفته است که: "رابطه با آمریکا رابطه مظلوم با ظالم است رابطه غارتشده با غارتگر است. الهی که قطع بشود." اخیرا برادران و خواهران ما در ادارات ثبت اسناد، دادگستری، مخابرات و... اعلام کردند که به منظور حمایت و همگامی با دانشجویان مسلمان پیرو خط امام ضمن اشتغال کامل در ساعات اداری روزه خواهند گرفت تا در عمل نشان دهند با شکم گرسنه کار میکنند اما زیر یوغ بیگانه نمیروند. آری، اینها نمونههایی از حرکتهای اصیل و مردمی است که چنانچه ابعاد گستردهای به خود بگیرد مردم ما آنچنان نیرو و قوه میگیرند که به کمک آن نه تنها قادرند ریشههای امپریالیستی را در درون کشور، فرهنگ، اقتصاد، نظام و سیاست از بین ببرند بلکه خواهند توانست به کمک مستضعفین جهان شتافته و با تداوم مبارزه علیه ابرقدرتهای جهانخوار بندهای اسارت و بردگی فکری و فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی و سیاسی از آنها گسسته و دست استعمارگران و غارتگران بینالمللی و آمریکایی خونخوار را از ملتهای مستضعف کوتاه کنند. آری باید از رمضان به محرم رفت و از محرم به رمضان بازگشت و دوباره و صدباره... تا در صفحه نبرد دعوت حق را لبیک گفت. مردم ما این ملت شریف و شجاع بارها اثبات کرده که عشق حکومت اسلامی در جانش ریشه دوانده، بارها اعلام کرده که امتی است به دنبال رهبر بزرگوارش امام خمینی، بارها و بارها پیوند خود با سنت شهادت را با عمل به اثبات رسانده تا به ملتهای جهان بگوید که تا پیروزی نهایی دست از مبارزه علیه ظلم و استکبار برنخواهد داشت تا لقیالله. ما ضمن تایید این عمل انقلابی و مردانه برادران و خواهرانمان در ادارت فوق همبستگی با آنها و تحقق بخشیدن به فرمان نافذ رهبر انقلاب از تاریخ بیست و یکم آبان روز دوشنبه به مدت پنج روز را با روزه خواهیم گذراند به امید آنکه از این رهگذر با استمداد از ائمه بر توانمان افزوده و هرچه باشکوهتر حملات و اعتراضات خود را علیه سلطه بیگانگان و شیطان بزرگ گسترش دهیم. به امید دیدن فجر پیروزی نهایی بر ملل مستضعف جهان - دانشجویان مسلمان پیرو خط امام.»
کیهان در ادامه از حمایت گروههای مذهبی و سیاسی دیگر از این حرکت دانشجویان؛ یعنی ۵ روز روزه سیاسی «در اعتراض به سیاست امپریالیسم» خبر داد و بیانیههای هر کدام را در این زمینه به طور کامل منعکس کرد، این گروهها عبارت بودند از:
اعضای اتحادیه انجمنهای اسلامی کارکنان دولت، کارکنان دادستانی کل انقلاب، شورای اسلامی فرماندهی هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران، روحانیت مبارز شمیران، سازمان مجاهدین خلق ایران، کارکنان دخانیات ایران، کارکنان انجمن اسلامی مدرسه عالی فنی تهران، اعضای حوزه علمیه قم، پاسداران اقامتگاه امام خمینی، جامعه اسلامی کارکنان وزارت کار و امور اجتماعی، جامعه اسلامی کارکنان خبرگزاری پارس، انجمن اسلامی کارکنان سازمان ثبت اسناد و املاک کشور، انجمن اسلامی کارکنان شرکت مخابرات، کانون دانشآموزان مسلمان دبیرستان اندیشه و...
رادیوی جمهوری اسلامی ایران هم از این ماجرا عقب نماند و حمایت خود را از روزه سیاسی دانشجویان به صورت عملی اعلام کرد؛ به این صورت که از همان سحرگاه روز ۲۱ آبان برنامه مخصوص سحر را اجرا کرد و اعلام داشت که این برنامه به مدت ۵ روز ادامه خواهد یافت! (به نقل از کیهان ۲۱ آبان ۵۸)
ولی از همه اینها مهمتر پشتیبانی شورای بهرهبرداری شرکت نفت لاوان از اشغال سفارت بود، نهادی که عملا به صدور نفت دسترسی داشت و میتوانست به صورت خودجوش جلوی صدور نفت را بگیرد، که همین کار را هم کرد. این شورا روز دوشنبه ۲۱ آبان ۵۸ طی اطلاعیهای که در کیهان منتشر شد، اشغال سفارت آمریکا را عملی انقلابی معرفی و اعلام کرد که «مبارزه بر علیه آمریکا و سرمایهداری بایستی در ابعاد گستردهای به کلیه شریانهای اقتصادی، سیاسی مملکت بسط داده شود و کلیه عوامل داخلی و پویندگان راه آمریکا را افشا و به پیشگاه مردم انقلابی ایران معرفی نمود و ما ملت ستمدیده بهخصوص ما نفتگران نه فقط بر علیه یک کشور، بلکه بر علیه تمامی نظام ضدبشری و خونخوار سرمایهداری خواهیم جنگید.»
واکنش شورای انقلاب و وزارت نفت چه بود؟
مشروح مذاکرات شورای انقلاب در جلسه یکشنبه ۲۰ آبان ۵۸ به خوبی نشان میدهد که ماجرا از ۲۱ آبان و اطلاعیه دانشجویان آغاز نشده، و تحریکات گروههای چپ در جهت قطع صدور نفت به آمریکا از چند روز پیشتر از آن کلید خورده است. در این جلسه معینفر، وزیر وقت نفت از تحریکاتی میگوید که در جنوب کشور برای جلوگیری از صدور نفت به آمریکا در حال انجام است: «موضوع صدور نفت به آمریکا، تحریکاتی بود، جلوی آن را بگیرند. من یک اعلامیه هفته گذشته دادم "چون باز کردن شیر به دستور امام بوده، بستن به دستور امام باید باشد." نمایندگانی که ترخیص کشتی را باید انجام دهند، آنها آمدند اعتصاب که ما نمیتوانیم برای خارجی کار کنیم. تعطیل آن [و] منع صدور نفت. گفتم: "پول نگیریم و کشتیها را رها کنیم." مرتب تلفن شده ضدانقلابی و طاغوتی هستید. به امام هم عرض کردم، دیشب ساعت یک و نیم بعد از نصف شب تلفن کردند از خارک، درجهداران نیروی دریایی که جلوی کشتیهای به سوی آمریکا را بگیریم.»
و هاشمی رفسنجانی در واکنش به سخن معینفر پیشنهاد میکند که: «وزارت خارجه اگر لازم است اعلامیه بدهد [که] شنیده شده عدهای از مردم جنوب کارهایی میکنند [تا] نفت ندهند، ما تا به حال چنین تصمیم نگرفتهایم، اگر موقع مناسب باشد خود ما میگوییم.»
از مشروح مذاکرات این جلسه به خوبی مشخص است که اعضای شورای انقلاب و معینفر، وزیر نفت، اصلا موافق چنین عملی نیستند و میکوشند جلوی تحریکات در این زمینه را بگیرند. چیزی که البته امکانپذیر نیست، در نهایت فشار گروههای یادشده و دانشجویان بر قدرت شورای انقلاب و وزارت نفت فائق میآید و معینفر به ناچار به این خواسته گردن مینهد.
در جلسه دوشنبه ۲۱ آبان ۵۸ شورای انقلاب، یعنی همان روزی که اطلاعیه دانشجویان پیرو خط امام و گروههای دیگر مبنی درخواست قطع صدور نفت به آمریکا به طور گسترده در مطبوعات منتشر شد، معینفر که پیداست چقدر در فشار قرار گرفته میگوید: «[درباره] صدور نفت به آمریکا، قطع صدور آن امکانپذیر است. لطمه بازرگانی به ما نمیخورد. برای مدت قلیلی میشود تولید را پایین آورد. تلگرافی به وزاری اوپک راجع به امکان جلوگیری نفت.» و فردای آن روز این خبر را به روزنامهها اعلام میکند.
در جلسه سهشنبه ۲۲ آبان ۵۸، شورای انقلاب؛ یعنی همان روزی که معینفر خبر قطع صدور نفت به آمریکا را رسانهای میکند، اذعان میدارد که به درستی عمل خود شک دارد، بنیصدر آن را اقدامی غلط میخواند و قطبزاده معتقد است که این تصمیم لحظهای در جهت اقناع افکار عمومی گرفته شده که مهمترین مسئله است:
«معینفر: قطع نفت آیا مصلحت هست یا نه؟
بنیصدر: کار غلطی بود.
معینفر: ساعت ۱۰ [از] تلویزیون تلفن کردند [که] کارتر قرار است سخنرانی کند و تحریم کند ورود نفت ایران را به آمریکا. بعد [از] یک ربع اعلام کرد به جهت اعتراض به رفتار، به آمریکاییها من اعلام میکنم خرید نفت از ایران را تحریم میکنم. بعد از چند دقیقه قطبزاده گفت تصمیم امشب شورا را وصل به این بکنیم و خبر طوری داده شود که پیشقدمی نسبت به کار شورا باشد. آقایان رادیو تلویزیون چنین تصمیم گرفتند صحبت دوپهلو باشد، شورای انقلاب تصویب کرد صدور نفت به آمریکا ممنوع شود.
...
قطبزاده: تصمیمگیری لحظهای بود. مهمترین مسئله، افکار عمومی داخلی است.
دو روز بعد در جلسه پنجشنبه ۲۴ آبان شورای انقلاب باز مسئله قطع صدور نفت به آمریکا و روزه سیاسی دانشجویان توسط قطبزاده، عضو شورای انقلاب و سرپرست وقت رادیو تلویزیون، اینطور مطرح میشود: «... از آمریکا دو تلفن داشتم. وضع به صورت یک حالت هیستری درآمده. در جنوب آمریکا تفنگ گذاشتهاند [تا] ایرانی را شکار کنند. وضع دانشجویان متزلزل [است]. با هر عمل ما، آنها هم عمل میکنند. آنها روزه نفت اعلام کردند...»
باز در جلسه شنبه ۲۶ آبان ۱۳۵۸ شورای انقلاب، بنیصدر، عضو شورای انقلاب و سرپرست موقت وزارت امور خارجه از تحریکاتی میگوید که در مورد نفت انجام میشود و باهنر، عضو دیگر شورای انقلاب قضیه را زیر سر چپیها میداند:
«بنیصدر: در مورد نفت تحریکات زیاد است. یک لوله بین دهلران و سیاهچشمک منفجر کردهاند. سه روز طول دارد درست کردن [آن]. تحریکات کارگران زیاد است. فشار شدید است. عوامل نشان میدهد خیال اعتصاب راه انداختن است.
باهنر: ریشهها را معین کنید. چپیها هستند. دادگاهها و کمیته انقلاب حرکت نکند، روز به روز بدتر میشود...»
قطع صدور نفت به آمریکا به نفع کدام طرف تمام شد؟
در ادامه مشروح مذاکرات شورای انقلاب در جلسه چهارشنبه ۳۰ آبان ۱۳۵۸، هشت روز پس از اعلام رسمی قطع صدور نفت به آمریکا، به پیشنهاد روسها برای خرید نفت ایران برمیخوریم، امری که به خوبی نشان میدهد تحرکات گروههای چپگرا در این باره در نهایت به نفع کدام طرف تمام شد:
«بنیصدر: روسها هم تقاضای خرید نفت کرده[اند].
معینفر: نمیفروشیم. سیاست ما [این است].
...
بنیصدر: روسها تقاضای خرید نفت دارند. جهات متفاوت دارد، جهات سیاسی ضد و نقیض. میشود از آنها در رفتارشان در مورد کردستان قول و قرار گرفت. یک خط آمدن روسها با رفتن آمریکاست. در مورد گاز مدعی هستند به آنها داده نمیشود. گاز ایران فروش ۲۴ سنت.
معینفر: ۷۸ سنت.
بنیصدر: گاز را نباید کم کرد. ۸۰ سنت آنها ترانزیت میگیرند. راجع به نفت، شرایط آن بحث شود.
بهشتی: در کنار آن مسئله سلاح است.
...
بنیصدر: [روسها] از جهت اسلحه، آمادگی فروش دارند. باید دید مصلحت هست یا نه.
مهندس بازرگان: باید دید لوازم یدکی میدهند یا نه.»
...
پینوشت:
۱- جنبش مسلمانان مبارز در اواسط دهه پنجاه شمسی به عنوان یک تشکل سیاسی - فکری با مشی آگاهی بخشی به جامعه، با رهبری حبیبالله پیمان و پیروی از تفکرات آزادیخواهی و آگاهیبخشی نخشب، حسین راضی (از رهبران نهضت خداپرستان سوسیالیست - حزب مردم ایران) تأسیس و به سرعت فراگیر شد به طوری که در پیروزی انقلاب اثرگذار بود. اعضای این تشکل ابتدا در نهضت خداپرستان سوسیالیست و سپس در حزب ایران و بعد از جدایی اعضای نهضت از این حزب در حزب مردم ایران عضویت داشتند، اما در سالهای میانی دهه چهل شمسی دیدگاه رایج در میان گروهای چپگرا مبنی بر مبارزه مسلحانه باعث گردید که گروه جاما به رهبری کاظم سامی و دکتر پیمان از میان حزب مردم ایران منشعب گردد که نخستین گروه دارای خط مشی مسلحانه اسلامی چپ را تشکیل بدهند سپس از داخل این گروه جنبش مسلمانان مبارز به رهبری دکتر پیمان انشعاب نمود محمد توسلی، میرحسین موسوی، عبدالعلی بازرگان، حبیبالله پیمان تحت عنوان جنبش مسلمانان مبارز به فعالیت پرداختند.
اکبر طبری: در روز بازداشت منزل صادق لاریجانی بودم