درود خدمت خوانندگان گرامی. در سلسله مقالات از ماست که بر ماست، سعی نویسنده بر آن است تا به معرفی زنانی بپردازد که علی رغم برخورداری از قدرت نه تنها از حقوق زنان در جمهوری اسلامی دفاع نکردهاند بلکه خود دستشان آلوده به فساد و نقض حقوق زنان در ایران است.
نیلوفر ابتکار معروف به معصومه ابتکار متولد ۳۰ شهریور ۱۳۳۹ در تهران، فرزند تقی ابتکار است. معصومه ابتکار به همراه والدین خود شش سال در شهر فیلادلفیا و ایالت ماساچوست در آمریکا اقامت داشت. پدرش، تقی ابتکار، دومین رئیس سازمان حفاظت محیط زیست ایران پس از انقلاب اسلامی، دانش آموخته دانشگاه پنسیلوانیا بود. او تحصیلاتش را در ایران در مدرسه بین المللی ایران زمین ادامه داد و در سال ۱۳۵۶ وارد دانشگاه پلی تکنیک در رشته مهندسی پتروشیمی شد. اما در سال ۶۰ تغییر رشته داد و لیسانس خود را از دانشگاه شهید بهشتی در تکنولوژی پزشکی، فوق لیسانس و دکترا را با احراز رتبه اول در رشته ایمنی شناسی (ایمونولوژی) از دانشگاه تربیت مدرس گرفت. بعداً عضو هیئت علمی همین دانشگاه شد. معصومه ابتکار در ۱۳ آبان ۱۳۵۸ در اشغال سفارت آمریکا در تهران به دست دانشجویان پیرو خط امام (ره) شرکت داشت. وی در آن زمان دانشجوی سال اول دانشگاه پلی تکنیک تهران بود. ابتکار در این باره گفت: «من از دیوار سفارت بالا نرفتم بلکه روز سوم به عنوان مترجم از طرف دانشگاه دعوت شدم و در میان بچههای دانشجوی تسخیر کننده در روز تسخیر نبودم و اینکه میگویند من از دیوار سفارت بالا رفتهام اشتباه است، همانطور که در کتاب «تسخیر» همه چیز را گفتهام.». معصومه ابتکار در جریان تسخیر سفارت با سید محمد هاشمی آشنا میشوند و درنهایت بعد از انتصاب معصومه به عنوان سردبیر روزنامه کیهان انگلیسی با هم ازدواج میکنند.
بلاشک معصومه یکی از ده زن قدرتمند و با نفوذ در حکومت جمهوری اسلامی است. او تنها زنی است که در امور سیاسی همواره مورد تایید بیت رهبری بوده و با آنکه در جناح بندیهای حکومتی جزو اصلاح طلبان است همواره حمایت بیت رهبری را به همراه داشته است. نام او و خانواده او بارها در فسادهای کلان مطرح شده ولی هرگز پیگیری نشده است زیرا که او و خانوادهاش جزو خط قرمزهای بیت رهبریاند و دیگر لازم به ذکر نیست که هر کس با هر مقام اگر این خط قرمزها عبور کند محکوم به فنا و نابودی است. اما دلیل این همه حمایت از معصومه و خانوادهاش چیست؟ همسر معصومه سید مهدی هاشمی یکی از تاثیر گذار ترین در عین حال ناشناس ترین افراد در حکومت جمهوری اسلامی است. برای روشن شدن موضوع قسمتی از صحبتهای خود او را درباره خودش در ذیل میآورم:
«خانواده ما همواره جزو چهرههای شاخص و اعتدالی اصفهان بود و همه جناحها ابوی و مرحوم اخوی من را قبول داشتند، خانواده ما همواره تکیه گاه حل مسایل بوده است. در واقع در خانوادهای بزرگ شدم که هم توضیح المسائل در آن وجود داشت و هم حل المسائل؛ معتقدم که امروز نیز در حکومت مان باید از توضیح المسائل به حل المسائل برسیم. تا قبل از انقلاب دانش آموز مدرسه دینی و علمی احمدیه اصفهان بودم، مدرسه ای شبیه مدرسه علوی و رفاه تهران و در سال ۵۳ نیز وارد دانشگاه پلی تکنیک شدم؛ گرچه در کنکور دانشگاههای مختلف همچون صنعتی شریف هم قبول شده بودم، اما پلی تکنیک را انتخاب کردم زیرا جو کاملا سیاسی و انقلابی آن را دوست داشتم. در پلی تکنیک مشغول فعالیتهای فرهنگی- سیاسی شدم. به عضویت انجمن اسلامی درآمدم. در بین بچههای مسجد نیز فعال بودم، فعالیت های فرهنگی و هنری هم میکردم و مسئولیت کمیته فرهنگی هنری انجمن دانشجویان با من بود و با آقایان کمال تبریزی، سعید حاج میری و بهزادیان نیز هم دوره بودم و در زمان انقلاب هم در زمینه پخش نوار و اسلاید فعالیت میکردم. مجموعه فعالیتهای ما قبل از انقلاب به این نحو گذشت تا وارد عرصه انقلاب شدیم و با پیروزی انقلاب در فعالیتهای مربوط به دانشگاه دعوت شدم. در کمیته کارگری هم کار میکردم. در ۱۵ خرداد ۵۸ که امام در مدرسه فیضیه سخنرانی کردند، اعلامیه تاسیس جهاد سازندگی را من قرائت کردم و سپس در فعالیتهای چند وجهی از جمله ستاد مشترک، بخش مربوط اسناد و در بخش فعالیتهای مربوط به جهاد کمک میکردم تا آنکه ماجرای تسخیر لانه جاسوسی اتفاق افتاد و من جزو ۸ نفر اولیه بودم که در قالب یک گره ۳ نفره و یک گروه ۵ نفره برای برنامه ریزی در این خصوص مشغول شدیم و پس از آن جریان زندگیمان به سیاست گره خورد. پس از ماجرای تسخیر لانه در تقسیم گروگان ها، حمله طبس، ماجرای کودتای نوژه و... فعال بودم و مدتی در اصفهان نیز حضور داشتم و در آنجا خدمت میکردم. سپس به دعوت شهید رجایی، خسرو تهرانی و حجاریان در اطلاعات نخست وزیری برای تاسیس اطلاعات خارجی کشور به همراه چند نفر که اکنون از مشهوران کشور هستند، مشغول به کار شدم و مسئولیت اطلاعات خارجی کشور را عهده دار شدم. ه مان موقع که برای اطلاعات خارجی دعوت شدیم؛ یک شعبه در بخش اطلاعات خارجی با عنوان اطلاعات علمی راه اندازی کردیم. درآن زمان متوجه شده بودیم که از این به بعد ایران مورد تحریم خواهد بود، بنابراین با ایجاد شبکهای تلاش شد؛ کشور از قافله توسعه علمی عقب نماند. امسال ۳۲ سال از تاسیس آن نهاد که من پایه گذار اصلی آن بودم و بعدا تبدیل به دفتر همکاری های فناوری ریاست جمهوری و سپس معاونت علمی فناوری ریاست جمهوری شد، میگذرد. پس از ماجرای تسخیر لانه رسما به فعالیت در سپاه مشغول شدم و از آنجا که مورد قبول جناح های مختلف بودم، برای حل اختلافات در سه استان مرکزی کشور دعوت شدم. بعد از آن با تاسیس نیروی هوایی سپاه، مشغول آموزش نیروی هوایی شدم، کلاس های مختلفی را در بحثهای فنی عهده دار بودم، به ویژه چند دورهی تحقیق در عملیات را در آن زمان برگزار کردم و در عین حال که جزو دانشجویانی بودم که هنوز ۲۵ واحد مان برای فارغ التحصیلی باقی مانده بود که یک جا دوره گذاشتند و سرانجام در سال ۶۱ الی ۶۲ با پایان نامهای با موضوع ربات، برای تولید دست مصنوعی با سه درجه حرکت و ویلچری که از پله ها بالا برود، در رشته مهندسی مکانیک فارغ التحصیل شدم و البته در زمانی که هیچ منبعی در کشور در مورد ربات وجود نداشت، روی ربات مین یاب کار کردم که ۷ سال بعد به عنوان کتاب سال صنعتی جایزه گرفت و پایه دانش رباتیک در دانشگاههای کشور شد. از آن موقع من به دنبال حل مساله بودم، بنابراین روی پدیدههای نوآورانه کار کردم. همچنین برای فعالیت در وزارت اطلاعات دعوت شدم و مسئول معاونت اطلاعات خارجی وزارت اطلاعات را داشتم و برای مدتی از سال ۶۵ تا ۶۸ در حساس ترین مقاطع مانند قضایای مربوط به مک فارلین با مجموعه دوستان سپاه و... در ارتباط بودم تا آنکه در تابستان سال ۶۸ کارت پایان خدمتم را گرفتم و از دولت جدا شدم.»
با خواندن همین چند خط که خود او به شخصه بیان داشته به راحتی میتوان به عمق نفوذ او در حکومت پی برد. شخصی که نام او با پروندههای واردات انحصاری بنزین و زمین خواریهای گسترده در چمخاله و شکار غیر مجاز در ایران اجین گشته، اما به دلیل خط قرمزها هرگز حتی برای ارائه توضیح هم دعوت نگشته. جالب است بدانیم که رضا گلپور در کتاب «شنود اشباح»، هاشمی را مولتی میلیاردری معرفی میکند که صاحب شرکتهای بزرگ اقتصادی در ایران و آسیای میانه و یک شبه جزیره با صدها ویلا و هتل و رستوران (اشاره نشده کجا) است.
در هر صورت معصومه و همسرش را باید جزو نوابغ اختلاس و رانت در ایران دانست، آنها جزو بنیان گذاران ایجاد رانت و استفاده از شرکتهای تو در توی سوری در ایران بعد از انقلاب هستند و پروندهی شرکتهای زیر مجموعهای و سوری آنها به دولت هاشمی و اختلاس از استانداری تهران باز میگردد، پروندهای که حتی پس از گذشت سالهای سال به هیچ نتیجهای نرسیده است. شرکت صنعتی تبت با مسئولیت محدود به شماره ثبت ۵۷۸۶۷ در تاریخ ۱۳۶۹/۴/۳۱ با افزایش سرمایه شرکت آقایان بهزاد هاشمی، محمد هاشمی و خانم معصومه ابتکار و افسانه السادات میری را به عنوان سهام دار معرفی مینماید. در اینجا به یکی از دهها قرارداد صوری و تخلفات این شرکت در سال ۱۳۷۲ که منجر به حیف و میل مبالغ زیادی از استانداری تهران شد، میپردازیم. در تاریخ ۱۳۷۱/۸/۹ شرکتی به نام (آرین شید) قراردادی به مبلغ ۳۸۰۰۰۰۰۰۰ ریال در خصوص تامین ۴۰۰۰ متر مکعب چوب روسی مورد نیاز استانداری تهران منعقد مینماید. نکته قابل تامل این است که آقای محمد هاشمی همسر خانم ابتکار رئیس هیئت مدیره شرکتی بنام «تبت» به شماره ثبت ۵۷۸۶۷ طبق درج در روزنامه رسمی کشور میباشد ولی در قراردادی که با استانداری منعقد میکند نام شرکت به آرین شید با همان شماره ثبت و مدیرعامل تغییر پیدا میکند. این شرکت با تمهیداتی خود را مالک چوب روسی و قادر به تحویل آن معرفی مینماید و با انعقاد قرار داد مبلغ ۱۸۰۰۰۰۰۰۰ ریال اخذ مینمایند ولی بعدا معلوم میشود مدیران شرکت با تظاهر به داشتن کالا و امکانات و قدرت واهی اقدام به کلاه برداری نمودهاند.
در مورد خانم ابتکار و خیانتها و دزدیهایش در دوران ریاست سازمان محیط زیست بسیار سخن به میان آمده، از رد کردن بسیاری طرحهای بی نظیر جوانان نخبه ایران همانند طرحهای ارائه شده در بیابان زدایی و یا خودرو الکتریکی که به بهانه نداشتن توجیه اقتصادی رد کرده یا طرح مدیریت آب زیست بوم که در سال ۱۳۷۸ پیش بینی خشک شدن دریاچه ارومیه و زاینده رود و... را کرده بود و راهکار علمی و عملی برای مقابله با آن داده بود اما خانم ابتکار آن را رویایی خوانده بود و جالب آنکه همه این طرحها بعدها نیاز و ایجابشان در کشور محتمل گردید. او در زمان طولانی مدیریتش در سازمان محیط زیست با استفاده از مدیریت فامیلی و رانت دست به کارهای غیر قانونی فراوانی زد و تقریبا در تمام پروندههای بزرگ زمین خواری، دریا خواری، جنگل خواری و... به نوعی سازمان محیط زیست دخیل بوده. اما فساد او بدینجا ختم نمیشود و در واقع آن قسمت از فساد و خیانت او که بیشتر مورد توجه نویسنده قرار دارد این قسمت از کارهای او است که ارتباط مستقیم با خیانت به زنان و جریانات حرکتی زنان مستقل و آزاد در طول حکومت جمهوری اسلامی است.
همسر معصومه او را به تنهایی یک رسانه میداند و در این مورد چنین گفته: «ابتکار خودش به تنهایی یک رسانه، یک شخصیت علمی و یک شخصیت بین المللی است، ایشان جزو معدود فعالان حقوق بین المللی است که جوایز متعدد گرفته است، ایشان در طی این سی و پنج سال همواره در نوک پیکان بوده، در جریان تسخیر لانه ایشان سخنگوی دانشجویان بود و مصاحبه میکرد، ۳۵ سال است که ایشان روی آنتن است و بیشترین آمار مصاحبه بین المللی در طول تاریخ انقلاب اسلامی ایران متعلق به ایشان است که بالغ بر ۱۰۰۰ مصاحبه میشود و همه این ها به غیر از حضور ایشان در کنفرانسهای بین المللی مختلف است. کسی که به تنهایی خود، رسانه است؛ دشمنان زیادی دارد و همچنین رقبای زیادی نیز دارد که از موضع دشمنی با وی رقابت میکنند. متاسفانه در ایران؛ رقابت، مخالفت و مبارزه به دشمنی تبدیل شده است، یعنی دو نفر نمیتوانند با هم مخالف باشند، اما به هم احترام بگذارند. خانم دکتر قهرمان زمین است و چندین جایزه علمی و جایزه بانوی خرد را برده است. ایشان آنقدر رسانه است که صحبتهای ۳۵ سال پیش وی را هنوز مطرح میکنند، حال اینکه معتقدم؛ صحبتهایش را هم امروز درست ترجمه نمیکنند که مشکلاتی را به وجود میآورد.». اما جریان این جوایز بین المللی چیست؟ همانطور که گفته شد معصومه و همسرش بسیار مبتکر و بدعت گذار بودند. از جمله کارهای ابتکاری آنها برای پولشویی و اختلاس ایجاد موسسات غیر دولتی علمی و خیریه با عناوین مختلف بود، مسئلهای شاید امروزه دیگر برای مردم ناشناخته نباشد اما واقعیت آن است که در زمان خود جزو ایدههای بسیار خلاقانه در پوشاندن فساد بوده. در ذیل لیست کاملی از موسساتی که او تاسیس کرده و یا در آن عضویت دارد آمده است:
• تاسیس مرکز مطالعات و تحقیقات مسایل زنان کرد و نیز انتشار فصلنامه فرزانه که به عنوان اولین نشریه مطالعات و تحقیقات مسایل زنان به دو زبان فارسی و انگلیسی منتشر میشود ۱۳۷۲-۱۳۷۵.
• تشکیل شبکه سازمان های غیردولتی زنان در ایران ۱۳۷۵.
• عضو مؤسس و رئیس هیئت مدیره مرکز غیردولتی صلح و محیط زیست ۱۳۸۴. در همین سال به دلیل تلاشهایش در سازمان حفاظت از محیط زیست ایران و نقشی که در آن دوران برای بهبود همکاریهای منطقهای و جهانی داشت به عنوان یکی از هفت «قهرمان زمین» سال ۲۰۰۶ سازمان ملل متحد انتخاب شد.
• هیئت امنای بنیاد زینب کبری که تشکل غیردولتی حامی کودکان بی سرپرست است.
• عضو آکادمی علوم زنان برای جهان سوم.
• عضو هیات امنای موسسه گفت و گوی تمدن ها.
• عضو شورای دستور کار جهانی گفت و گوی اسلام و غرب مجمع جهانی اقتصاد است.
همانگونه که میبینید او عضو، بنیان گذار و یا دبیر بزرگترین سازمانهای غیر دولتی حامی حقوق زنان، کودکان و محیط زیستی در ایران است و توانسته با استفاده ابزاری از حقوق زن، حقوق کودک و محیط زیست که امروزه این هر سه بزرگترین مطالبه مدنی مردم ایران است نه تنها خود را به چهرهای جهانی مبدل نماید بلکه از رسیدن صدای واقعی مردم به گوش سازمانهای جهانی جلوگیری نماید. او که شخصیتی رسانهای است بسیار خوب بازی با کلمات را میداند و با همین طرز بیان خود را پیشرو و مبارز در مسائل اجتماعی معرفی مینماید و راه حل نیز میدهد! به عنوان مثال او مخالف سرسخت کودک همسری است! پس نظر او را در جواب به معاون وزیر بهداشت که از کودک همسری دفاع کرده بود در ذیل میآورم:
«سیاست ما، تشویق جوانان به امر ازدواج در سن مناسب است، پیشنهاد و تاکید ما ممنوع شدن ازدواج زیر ۱۳ سال است؛ به این معنا که تبصره و هر راه یا مسیری که مجوز ازدواج زیر ۱۳ سال را میدهد حذف شود. معاون رئیس جمهوری تاکید کرد: به هیچ عنوان به دنبال تعیین سن ازدواج یا افزایش سن ازدواج به بالای ۱۸ سال نیستیم، تصریح کرد: معتقدیم دختر اگر شرایط لازم برای ازدواج را داراست، این امر میتواند در سن بالای ۱۳ سال اتفاق بیافتد. وی از موضع گیری مخالفان که اقدامات پیشگیری از کودک همسری را امنیتی و سیاسی میکنند، گلایه کرد و توضیح داد: فقط باید به نگاه مخالفان خندید و تاسف خورد که یک معضل واقعی جامعه که باید مسئولانه در قبال آن موضع گیری شود، به یک بازیچه سیاسی در دست عدهای برای کوبیدن عدهای دیگر تبدیل شده است. ابتکار گفت: باید از مخالفان این موضوع پرسید که آیا حاضر هستید دخترکان خود را به عقد و ازدواج مردان سن بالا در آورید؟ باید از این افراد پرسید چطور یک کودک زیر سن قانونی نمیتواند حساب بانکی، حق رای و گواهینامه داشته باشد اما برای امر مهم ازدواج توانایی دارد؟ او با تاکید بر اینکه کودک همسری دغدغه علما و مراجع و بسیاری از صاحبنظران فرهنگی و اجتماعی است که باید همه برای پیشگیری از آن تلاش کنیم، افزود: وجدان عمومی جامعه هم اجازه چنین موضوعی را نمیدهد. توجه و تاکید دولت هم این است که ازدواج بین ۱۳ تا ۱۵ زیر نظر خانواده و قاضی امکانپذیر باشد و ۱۳ سال به پایین کلا متوقف شود.».
خود متن به قدر کافی گویا است، او فقط به دنبال بازیهای رسانهای و سود جویی به نفع جناح خود است آن هم در معضلی اجتماعی که تقریبا تمامی جامعه با آن مخالفند. معصومه کاملا آگاهانه دست به تحریف صدای معترضان مدنی و سرکوب آنها در طول سالیان مسئولیتهای مختلف خود کرده و از جمله بزرگترین خائنین به جنبش زنان در حکومت جمهوری اسلامی است.
با توجه به تمامی مورد ذکر شده نویسنده خانم نیلوفر (معصومه) ابتکار را متهم به نقض آگاهانه و سیستماتیک حقوق بشر در ایران کرده و از دوستان و همراهان تقاضامند است تا اقدام به آغاز کمپینی کرده تا او و دیگر افراد مانند او را تحت تعقیب قانونی قرار گیرند تا بتوان آنها را به دادگاه کشاند و به سزای اعمالشان رساند.
مریم سلطانی
کارشناس روانشناسی بالینی، فعال مدنی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منابع:
https://www.hamshahrionline.ir/
https://iusnews.ir/fa/print/131589/
کتاب «شنود اشباح» رضا گلپور
https://www.hamshahrionline.ir/
بلاشک معصومه یکی از ده زن قدرتمند و با نفوذ در حکومت جمهوری اسلامی است. او تنها زنی است که در امور سیاسی همواره مورد تایید بیت رهبری بوده و با آنکه در جناح بندیهای حکومتی جزو اصلاح طلبان است همواره حمایت بیت رهبری را به همراه داشته است. نام او و خانواده او بارها در فسادهای کلان مطرح شده ولی هرگز پیگیری نشده است زیرا که او و خانوادهاش جزو خط قرمزهای بیت رهبریاند و دیگر لازم به ذکر نیست که هر کس با هر مقام اگر این خط قرمزها عبور کند محکوم به فنا و نابودی است. اما دلیل این همه حمایت از معصومه و خانوادهاش چیست؟ همسر معصومه سید مهدی هاشمی یکی از تاثیر گذار ترین در عین حال ناشناس ترین افراد در حکومت جمهوری اسلامی است. برای روشن شدن موضوع قسمتی از صحبتهای خود او را درباره خودش در ذیل میآورم:
«خانواده ما همواره جزو چهرههای شاخص و اعتدالی اصفهان بود و همه جناحها ابوی و مرحوم اخوی من را قبول داشتند، خانواده ما همواره تکیه گاه حل مسایل بوده است. در واقع در خانوادهای بزرگ شدم که هم توضیح المسائل در آن وجود داشت و هم حل المسائل؛ معتقدم که امروز نیز در حکومت مان باید از توضیح المسائل به حل المسائل برسیم. تا قبل از انقلاب دانش آموز مدرسه دینی و علمی احمدیه اصفهان بودم، مدرسه ای شبیه مدرسه علوی و رفاه تهران و در سال ۵۳ نیز وارد دانشگاه پلی تکنیک شدم؛ گرچه در کنکور دانشگاههای مختلف همچون صنعتی شریف هم قبول شده بودم، اما پلی تکنیک را انتخاب کردم زیرا جو کاملا سیاسی و انقلابی آن را دوست داشتم. در پلی تکنیک مشغول فعالیتهای فرهنگی- سیاسی شدم. به عضویت انجمن اسلامی درآمدم. در بین بچههای مسجد نیز فعال بودم، فعالیت های فرهنگی و هنری هم میکردم و مسئولیت کمیته فرهنگی هنری انجمن دانشجویان با من بود و با آقایان کمال تبریزی، سعید حاج میری و بهزادیان نیز هم دوره بودم و در زمان انقلاب هم در زمینه پخش نوار و اسلاید فعالیت میکردم. مجموعه فعالیتهای ما قبل از انقلاب به این نحو گذشت تا وارد عرصه انقلاب شدیم و با پیروزی انقلاب در فعالیتهای مربوط به دانشگاه دعوت شدم. در کمیته کارگری هم کار میکردم. در ۱۵ خرداد ۵۸ که امام در مدرسه فیضیه سخنرانی کردند، اعلامیه تاسیس جهاد سازندگی را من قرائت کردم و سپس در فعالیتهای چند وجهی از جمله ستاد مشترک، بخش مربوط اسناد و در بخش فعالیتهای مربوط به جهاد کمک میکردم تا آنکه ماجرای تسخیر لانه جاسوسی اتفاق افتاد و من جزو ۸ نفر اولیه بودم که در قالب یک گره ۳ نفره و یک گروه ۵ نفره برای برنامه ریزی در این خصوص مشغول شدیم و پس از آن جریان زندگیمان به سیاست گره خورد. پس از ماجرای تسخیر لانه در تقسیم گروگان ها، حمله طبس، ماجرای کودتای نوژه و... فعال بودم و مدتی در اصفهان نیز حضور داشتم و در آنجا خدمت میکردم. سپس به دعوت شهید رجایی، خسرو تهرانی و حجاریان در اطلاعات نخست وزیری برای تاسیس اطلاعات خارجی کشور به همراه چند نفر که اکنون از مشهوران کشور هستند، مشغول به کار شدم و مسئولیت اطلاعات خارجی کشور را عهده دار شدم. ه مان موقع که برای اطلاعات خارجی دعوت شدیم؛ یک شعبه در بخش اطلاعات خارجی با عنوان اطلاعات علمی راه اندازی کردیم. درآن زمان متوجه شده بودیم که از این به بعد ایران مورد تحریم خواهد بود، بنابراین با ایجاد شبکهای تلاش شد؛ کشور از قافله توسعه علمی عقب نماند. امسال ۳۲ سال از تاسیس آن نهاد که من پایه گذار اصلی آن بودم و بعدا تبدیل به دفتر همکاری های فناوری ریاست جمهوری و سپس معاونت علمی فناوری ریاست جمهوری شد، میگذرد. پس از ماجرای تسخیر لانه رسما به فعالیت در سپاه مشغول شدم و از آنجا که مورد قبول جناح های مختلف بودم، برای حل اختلافات در سه استان مرکزی کشور دعوت شدم. بعد از آن با تاسیس نیروی هوایی سپاه، مشغول آموزش نیروی هوایی شدم، کلاس های مختلفی را در بحثهای فنی عهده دار بودم، به ویژه چند دورهی تحقیق در عملیات را در آن زمان برگزار کردم و در عین حال که جزو دانشجویانی بودم که هنوز ۲۵ واحد مان برای فارغ التحصیلی باقی مانده بود که یک جا دوره گذاشتند و سرانجام در سال ۶۱ الی ۶۲ با پایان نامهای با موضوع ربات، برای تولید دست مصنوعی با سه درجه حرکت و ویلچری که از پله ها بالا برود، در رشته مهندسی مکانیک فارغ التحصیل شدم و البته در زمانی که هیچ منبعی در کشور در مورد ربات وجود نداشت، روی ربات مین یاب کار کردم که ۷ سال بعد به عنوان کتاب سال صنعتی جایزه گرفت و پایه دانش رباتیک در دانشگاههای کشور شد. از آن موقع من به دنبال حل مساله بودم، بنابراین روی پدیدههای نوآورانه کار کردم. همچنین برای فعالیت در وزارت اطلاعات دعوت شدم و مسئول معاونت اطلاعات خارجی وزارت اطلاعات را داشتم و برای مدتی از سال ۶۵ تا ۶۸ در حساس ترین مقاطع مانند قضایای مربوط به مک فارلین با مجموعه دوستان سپاه و... در ارتباط بودم تا آنکه در تابستان سال ۶۸ کارت پایان خدمتم را گرفتم و از دولت جدا شدم.»
با خواندن همین چند خط که خود او به شخصه بیان داشته به راحتی میتوان به عمق نفوذ او در حکومت پی برد. شخصی که نام او با پروندههای واردات انحصاری بنزین و زمین خواریهای گسترده در چمخاله و شکار غیر مجاز در ایران اجین گشته، اما به دلیل خط قرمزها هرگز حتی برای ارائه توضیح هم دعوت نگشته. جالب است بدانیم که رضا گلپور در کتاب «شنود اشباح»، هاشمی را مولتی میلیاردری معرفی میکند که صاحب شرکتهای بزرگ اقتصادی در ایران و آسیای میانه و یک شبه جزیره با صدها ویلا و هتل و رستوران (اشاره نشده کجا) است.
در هر صورت معصومه و همسرش را باید جزو نوابغ اختلاس و رانت در ایران دانست، آنها جزو بنیان گذاران ایجاد رانت و استفاده از شرکتهای تو در توی سوری در ایران بعد از انقلاب هستند و پروندهی شرکتهای زیر مجموعهای و سوری آنها به دولت هاشمی و اختلاس از استانداری تهران باز میگردد، پروندهای که حتی پس از گذشت سالهای سال به هیچ نتیجهای نرسیده است. شرکت صنعتی تبت با مسئولیت محدود به شماره ثبت ۵۷۸۶۷ در تاریخ ۱۳۶۹/۴/۳۱ با افزایش سرمایه شرکت آقایان بهزاد هاشمی، محمد هاشمی و خانم معصومه ابتکار و افسانه السادات میری را به عنوان سهام دار معرفی مینماید. در اینجا به یکی از دهها قرارداد صوری و تخلفات این شرکت در سال ۱۳۷۲ که منجر به حیف و میل مبالغ زیادی از استانداری تهران شد، میپردازیم. در تاریخ ۱۳۷۱/۸/۹ شرکتی به نام (آرین شید) قراردادی به مبلغ ۳۸۰۰۰۰۰۰۰ ریال در خصوص تامین ۴۰۰۰ متر مکعب چوب روسی مورد نیاز استانداری تهران منعقد مینماید. نکته قابل تامل این است که آقای محمد هاشمی همسر خانم ابتکار رئیس هیئت مدیره شرکتی بنام «تبت» به شماره ثبت ۵۷۸۶۷ طبق درج در روزنامه رسمی کشور میباشد ولی در قراردادی که با استانداری منعقد میکند نام شرکت به آرین شید با همان شماره ثبت و مدیرعامل تغییر پیدا میکند. این شرکت با تمهیداتی خود را مالک چوب روسی و قادر به تحویل آن معرفی مینماید و با انعقاد قرار داد مبلغ ۱۸۰۰۰۰۰۰۰ ریال اخذ مینمایند ولی بعدا معلوم میشود مدیران شرکت با تظاهر به داشتن کالا و امکانات و قدرت واهی اقدام به کلاه برداری نمودهاند.
در مورد خانم ابتکار و خیانتها و دزدیهایش در دوران ریاست سازمان محیط زیست بسیار سخن به میان آمده، از رد کردن بسیاری طرحهای بی نظیر جوانان نخبه ایران همانند طرحهای ارائه شده در بیابان زدایی و یا خودرو الکتریکی که به بهانه نداشتن توجیه اقتصادی رد کرده یا طرح مدیریت آب زیست بوم که در سال ۱۳۷۸ پیش بینی خشک شدن دریاچه ارومیه و زاینده رود و... را کرده بود و راهکار علمی و عملی برای مقابله با آن داده بود اما خانم ابتکار آن را رویایی خوانده بود و جالب آنکه همه این طرحها بعدها نیاز و ایجابشان در کشور محتمل گردید. او در زمان طولانی مدیریتش در سازمان محیط زیست با استفاده از مدیریت فامیلی و رانت دست به کارهای غیر قانونی فراوانی زد و تقریبا در تمام پروندههای بزرگ زمین خواری، دریا خواری، جنگل خواری و... به نوعی سازمان محیط زیست دخیل بوده. اما فساد او بدینجا ختم نمیشود و در واقع آن قسمت از فساد و خیانت او که بیشتر مورد توجه نویسنده قرار دارد این قسمت از کارهای او است که ارتباط مستقیم با خیانت به زنان و جریانات حرکتی زنان مستقل و آزاد در طول حکومت جمهوری اسلامی است.
همسر معصومه او را به تنهایی یک رسانه میداند و در این مورد چنین گفته: «ابتکار خودش به تنهایی یک رسانه، یک شخصیت علمی و یک شخصیت بین المللی است، ایشان جزو معدود فعالان حقوق بین المللی است که جوایز متعدد گرفته است، ایشان در طی این سی و پنج سال همواره در نوک پیکان بوده، در جریان تسخیر لانه ایشان سخنگوی دانشجویان بود و مصاحبه میکرد، ۳۵ سال است که ایشان روی آنتن است و بیشترین آمار مصاحبه بین المللی در طول تاریخ انقلاب اسلامی ایران متعلق به ایشان است که بالغ بر ۱۰۰۰ مصاحبه میشود و همه این ها به غیر از حضور ایشان در کنفرانسهای بین المللی مختلف است. کسی که به تنهایی خود، رسانه است؛ دشمنان زیادی دارد و همچنین رقبای زیادی نیز دارد که از موضع دشمنی با وی رقابت میکنند. متاسفانه در ایران؛ رقابت، مخالفت و مبارزه به دشمنی تبدیل شده است، یعنی دو نفر نمیتوانند با هم مخالف باشند، اما به هم احترام بگذارند. خانم دکتر قهرمان زمین است و چندین جایزه علمی و جایزه بانوی خرد را برده است. ایشان آنقدر رسانه است که صحبتهای ۳۵ سال پیش وی را هنوز مطرح میکنند، حال اینکه معتقدم؛ صحبتهایش را هم امروز درست ترجمه نمیکنند که مشکلاتی را به وجود میآورد.». اما جریان این جوایز بین المللی چیست؟ همانطور که گفته شد معصومه و همسرش بسیار مبتکر و بدعت گذار بودند. از جمله کارهای ابتکاری آنها برای پولشویی و اختلاس ایجاد موسسات غیر دولتی علمی و خیریه با عناوین مختلف بود، مسئلهای شاید امروزه دیگر برای مردم ناشناخته نباشد اما واقعیت آن است که در زمان خود جزو ایدههای بسیار خلاقانه در پوشاندن فساد بوده. در ذیل لیست کاملی از موسساتی که او تاسیس کرده و یا در آن عضویت دارد آمده است:
• تاسیس مرکز مطالعات و تحقیقات مسایل زنان کرد و نیز انتشار فصلنامه فرزانه که به عنوان اولین نشریه مطالعات و تحقیقات مسایل زنان به دو زبان فارسی و انگلیسی منتشر میشود ۱۳۷۲-۱۳۷۵.
• تشکیل شبکه سازمان های غیردولتی زنان در ایران ۱۳۷۵.
• عضو مؤسس و رئیس هیئت مدیره مرکز غیردولتی صلح و محیط زیست ۱۳۸۴. در همین سال به دلیل تلاشهایش در سازمان حفاظت از محیط زیست ایران و نقشی که در آن دوران برای بهبود همکاریهای منطقهای و جهانی داشت به عنوان یکی از هفت «قهرمان زمین» سال ۲۰۰۶ سازمان ملل متحد انتخاب شد.
• هیئت امنای بنیاد زینب کبری که تشکل غیردولتی حامی کودکان بی سرپرست است.
• عضو آکادمی علوم زنان برای جهان سوم.
• عضو هیات امنای موسسه گفت و گوی تمدن ها.
• عضو شورای دستور کار جهانی گفت و گوی اسلام و غرب مجمع جهانی اقتصاد است.
همانگونه که میبینید او عضو، بنیان گذار و یا دبیر بزرگترین سازمانهای غیر دولتی حامی حقوق زنان، کودکان و محیط زیستی در ایران است و توانسته با استفاده ابزاری از حقوق زن، حقوق کودک و محیط زیست که امروزه این هر سه بزرگترین مطالبه مدنی مردم ایران است نه تنها خود را به چهرهای جهانی مبدل نماید بلکه از رسیدن صدای واقعی مردم به گوش سازمانهای جهانی جلوگیری نماید. او که شخصیتی رسانهای است بسیار خوب بازی با کلمات را میداند و با همین طرز بیان خود را پیشرو و مبارز در مسائل اجتماعی معرفی مینماید و راه حل نیز میدهد! به عنوان مثال او مخالف سرسخت کودک همسری است! پس نظر او را در جواب به معاون وزیر بهداشت که از کودک همسری دفاع کرده بود در ذیل میآورم:
«سیاست ما، تشویق جوانان به امر ازدواج در سن مناسب است، پیشنهاد و تاکید ما ممنوع شدن ازدواج زیر ۱۳ سال است؛ به این معنا که تبصره و هر راه یا مسیری که مجوز ازدواج زیر ۱۳ سال را میدهد حذف شود. معاون رئیس جمهوری تاکید کرد: به هیچ عنوان به دنبال تعیین سن ازدواج یا افزایش سن ازدواج به بالای ۱۸ سال نیستیم، تصریح کرد: معتقدیم دختر اگر شرایط لازم برای ازدواج را داراست، این امر میتواند در سن بالای ۱۳ سال اتفاق بیافتد. وی از موضع گیری مخالفان که اقدامات پیشگیری از کودک همسری را امنیتی و سیاسی میکنند، گلایه کرد و توضیح داد: فقط باید به نگاه مخالفان خندید و تاسف خورد که یک معضل واقعی جامعه که باید مسئولانه در قبال آن موضع گیری شود، به یک بازیچه سیاسی در دست عدهای برای کوبیدن عدهای دیگر تبدیل شده است. ابتکار گفت: باید از مخالفان این موضوع پرسید که آیا حاضر هستید دخترکان خود را به عقد و ازدواج مردان سن بالا در آورید؟ باید از این افراد پرسید چطور یک کودک زیر سن قانونی نمیتواند حساب بانکی، حق رای و گواهینامه داشته باشد اما برای امر مهم ازدواج توانایی دارد؟ او با تاکید بر اینکه کودک همسری دغدغه علما و مراجع و بسیاری از صاحبنظران فرهنگی و اجتماعی است که باید همه برای پیشگیری از آن تلاش کنیم، افزود: وجدان عمومی جامعه هم اجازه چنین موضوعی را نمیدهد. توجه و تاکید دولت هم این است که ازدواج بین ۱۳ تا ۱۵ زیر نظر خانواده و قاضی امکانپذیر باشد و ۱۳ سال به پایین کلا متوقف شود.».
خود متن به قدر کافی گویا است، او فقط به دنبال بازیهای رسانهای و سود جویی به نفع جناح خود است آن هم در معضلی اجتماعی که تقریبا تمامی جامعه با آن مخالفند. معصومه کاملا آگاهانه دست به تحریف صدای معترضان مدنی و سرکوب آنها در طول سالیان مسئولیتهای مختلف خود کرده و از جمله بزرگترین خائنین به جنبش زنان در حکومت جمهوری اسلامی است.
با توجه به تمامی مورد ذکر شده نویسنده خانم نیلوفر (معصومه) ابتکار را متهم به نقض آگاهانه و سیستماتیک حقوق بشر در ایران کرده و از دوستان و همراهان تقاضامند است تا اقدام به آغاز کمپینی کرده تا او و دیگر افراد مانند او را تحت تعقیب قانونی قرار گیرند تا بتوان آنها را به دادگاه کشاند و به سزای اعمالشان رساند.
مریم سلطانی
کارشناس روانشناسی بالینی، فعال مدنی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منابع
نترس ترانه! نترس! - برای ترانه موسوی، رضا فرمند