• در دوران کرونا خیلی از ایرانیها از خیر برگزاری چهارشنبه سوری در خیابان گذشتند
ایندیپندنت فارسی - ثمانه قدرخان - حتی کرونا هم نتوانست در دوسال گذشته مراسم چهارشنبه سوری را از میان ایرانیان برچیند یا کمرنگ کند. هم در سال ۹۸ که کرونا نسق شهروندان ایرانی را مثل باقی مردم دنیا کشیده بود جشن و شادی از خانه ایرانیها دور نشد و هم امسال که محدودیتها و ممنوعیتهای کرونایی در شهر حکومت میکرد مردم در کوچه پس کوچهها دور آتشها جمع شدند و جشن گرفتند.
سال گذشته بسیاری از شهروندان ایرانی در پویش «خانه سوری» مراسم چهارشنبه سوری را در منازل خود برگزار کردند و به جای برافروختن آتش بزرگ در کوچه و معابر و شرکت در مهمانی و ازدحام، یا از روی شمع پردیدند یا از روی بوته کوچکی در حیاط یا ایوان خانهها. هرچه هست و هرچه بود ایرانیها هرجای دنیا که باشند این مراسم را برپا میکنند.
بر اساس متون تاریخی قدیمی ترین شرح وجود مراسم باستانی چهارشنبه آخر سال یا همان چهارشنبه سوری، شرحی است در تاریخ بخارا که در قرن چهارم هجری قمری به قلم تحریر در آمده است.
«و چون امیر منصور بن نوح به مُلک بنشست، اندر ماه شوال سال سیصد و پنجاه، فرمود تا آن سرای را دیگر بار عمارت کردند و هر چه هلاک و ضایع شده بود بهتر از آن به حاصل کردند. آنگاه امیر به سرای بنشست و هنوز سال تمام نشده بود که چون "شبِ سوری" چنانکه "عادت قدیم است"، آتشی عظیم افروختند. پارهای از آن بجست و سقف سرای درگرفت و دیگر باره جمله سرای بسوخت». این قدیمیترین اشاره به «شب سوری» و از لفظ «عادت قدیم» استفاده شدهاست که نشانی از پیشینه این جشن در سرزمین ایران است.
طی سالها ایرانیان، چهارشنبه سوری را که با نامهایی چون جشن چهارشنبه پایان سال و شب چهارشنبه سرخ نیز شناخته میشود، یکی از جشنهای ایرانی میدانند وچنان عزیزدارندش که هر ساله در شب واپسین چهارشنبه سال یعنی از غروب سهشنبه مراسم آتش بازی را هرکجا که باشند برگزار میکنند. چهارشنبه سوری، نخستین جشن از مجموعه جشنها و مناسبتهای نوروزی است.
مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی
در این شب خاص ایرانیها یا بوتههای خار یا کپههای هیزم را روی هم میگذارند و به محض غروب خورشید یا در حیاط خانه یا در کوچه یا در میدان این بار آماده از چوب هشک را آتش میزنند. ازهرسنی که باشند از روی آتش میپرند و هر کس به عقیده خود شعری میخواند. «زردی من از آنِ تو سرخی تو از آنِ من.»
در سالهای اخیر و به خصوص بعد از انقلاب سال ۵۷ در ایران این رسم بیشتر جایش را به ترقه بازی و استفاده از مواد محترقه و منفجره خطرناک داد.
یکی از رسوم ضروری این شب، برای خانوادههای ایرانی که عروس و داماد جدید دارند، فرستادن خُنچه از منزل داماد به منزل عروس است. این رسم پیش از برگزاری شب عروسی انجام میشود.
خوردنی این شب مخصوص آجیل چهارشنبه سوری با میوههای خشک مانده از زمستان است.. آجیل حتماً باید از هفت نوع خوراکی تهیه شود. این هفت نوع میتواند از بین خوراکیهایی از قبیل، انجیر، کشمش، مویز، خرما، توت خشک، فندق، بادام، گردو، سنجد، نخودچی، آب نبات، تخمه بدون نمک، باسلق، برنجک (برنج بوداده) برگه هلو، برگه زردآلو و گندم برشته باشد. کسی که مرادی و حاجتی دارد، باید تقسیم آجیل را به عهده بگیرد تا مرادش برآورده شود.
غذای آن هم آرش رشته یا رشته پلو؛ قدیمیها معتقد بودند خوردن این غذاها در شب چهارشنبه سوری باعث میشود که رشته کار تا آخر سال دستت بیاید.
مراسم دیگری همچون قاشق زنی، کوزه شکنی، فال گوش نشینی، آش نذری پختن، آب پاشی، بخت گشایی دختران، دفع چشم زخمها، کندر و خوشبو، فال گرفتن نیز از دیگر آیینهای این مراسم است که در گذشته چاشنی سور و شادی مردم در چهارشنبه آخر سال بوده است. هنوز هم برخی از این آئینها در شهرها یا استانهایی از ایران برگزار میشود.
تبریزیها شب چهارشنبه سوری به روی هم آب یا گلاب میپاشند و معتقدند آب پاشیدن، زندگی را با سعادت و خوشبختی نزدیک تر میکند.
ارومیّهایها در این شب به خانه مسنترین فرد فامیل یا پدر بزرگها و مادربرزگها میروند و شب خودرا به خوردن آجیل و غذای مخصوص این شب میگذرانند. همسرگزینی به رسم گذشتگان، قاشقزنی یا «بیللی بللی»، کوزه شکنی دور ریخت بدیها، کوزه شکنی دور ریخت بدیها و غنچه بردن برای عروس از رسمهای سنتی مردم آذربایجان غربی در شب چهارشنبه سوری بوده و هست.
در روستاهای اطراف رشت، غروب شب چهارشنبه سوری، در پنج منطقه پوشال برنج را با فاصله کنار هم میچینند، بعد آنها را آتش میزنند و برای دفع چشم زخم، اسپند در آتش میریزند و افراد هرخانواده از بزرگ به کوچک، سه مرتبه از روی آن میپرند.
در مازندران و روستاهای آن نیز در شب چهار شنبه سوری، اسپند دود میکنند و کشتی میگیرند و انواع آشها را زنان خانه میپزند و به استقبال سال نو میروند. یکی از این آشها آش هفت ترشی است که از هفت نوع سبزی و هفت نوع ترشی و هفت نوع حبوبات برای پخت آن استفاده میشود. گزنه آش هم در این استان در این شب خاص پخته میشود که یکی از سبزیهای مصرفی آن، گزنه است. مردم این منطقه اعتقاد دارند که خوردن این آش بسیاری از بیماریها و کسالتها را از بین میبرد.
در استان مرکزی، هم آتش بازی میکنند و هم برای آمرزش مردگان خرما یا شکر پنیر یا حلوا درست میکنند و خیرات میکنند.
در استان خراسان و شهر مشهد هیزم آتش میزنند، اسپند دود میکنند یا اسپند توی آتش میریزند. در قدیم مردم این شهر رسم «کوزه شکست» داشتند، یعنی کوزههای جرم گرفته و ظرفهای کهنه را به پشت بام میبردند و میشکستند. در شهرهای غرب خراسان همچون سبزوار، انداختن یک گوی بزرگ هیزم در آتش نیز رسم است. مردم در این منطقه با هیزم یک گوی بزرگ درست میکنند و آن را آتش میزنند و از روی یک بلندی پرتاب میکنند و هم زمان میخوانند «غم برو شادی بیا، محنت برو روزی بیا».
لرستانیها چهارشنبه آخر سال را بیرون از خانه، آتش میافروزند، و اهل خانه از روی آتش میپرند و با خواندن «زردی من از تو، سرخی تو از من»، بیماریها و ناراحتیها و نگرانیهای سال کهنه را به آتش میسپارند، به امید آغازی نو در سال جدید.
در سیستان و بلوچستان گونی، پتو و نمد کهنه را به صورت گلوله در میآورند و آن را در غروب آخرین چهارشنبه سال، آتش میزنند و معتقدند که نحوست این شب با این کار از بین میرود. در واقع هرچه وسیله کهنه و قدیمی و بلااستفاده بود هم در آتش میسوخت.
اما در جنوب و به خصوص در بوشهر رسم مردم به گونه دیگری است. بوشهریها در شب چهارشنبه سوری به دریا میزدند. جوانترها از دختر و پسر، همه در دریا شنا میکردند. ولی حتما قبل از آن از روی آتش پریده بودند.
بوشهریها پس از آتش افروزی درحیاط خانه یا کوچهها و پریدن از روی آن، باقایق از روی آب میگذرند. آنها معتقدند با این کار نحسی این شب از بین خواهد رفت. مردم در بوشهر شب چهارشنبه سوری به کنار دریا میروند و پاهای خود را تا ساق در آب میزنند و ضمن این که چند عدد سنگ به آب میاندازد و میگویند «درد و غمم در بیشو، تو آو دریه بیشو». درد و غم من بیرون برود در آب دریا برود.
در شیراز، شهر شعر و شراب، چهارشنبه شب آخر سال هفت کُپه یا سه کُپه خار تهیه میکنند؛ آتش میزنند و از روی آن میپرند و میگویند: «زردی من از تو، سرخی تو از من». مردم شیراز در این شب خاص دور هم جمع میشوند و از دیوان حافظ فال میگیرند که به آن «فال دوره» میگویند.
در کرسدتان به خصوص روستائیان، دسته جمعی به صحرا و کنار چشمه روانه میشوند. شادی و پایکوبی و کشتی گرفتن که تمام شد، وقت برگشتن به خانه، هرکسی سنگریزه جمع میکند و بدون آن که به پشت سرخود نگاه کند، سنگریزه را از روی شانه به عقب پرتاب میکند تا بلا و آفت را از خود دور پکند.
هر استانی و شهری مراسم خاص خودش را برای چهارشنبه آخر سال دارد، ولی چند چیز در تمام این مراسم مشترک است. آتش ساختن و از روی آتش پریدن، آرزوی سلامتی و شادی برای سال جدید کردن و شادی و پایکوبی.