Sunday, Apr 4, 2021

صفحه نخست » عضو سابق فاطمیون-سپاه از بزرگترین اشتباه زندگی‌اش میگوید

wire3-1.jpgایران وایر - دانیال دایان؛ شهروندخبرنگار

هزاران نفر از افغانستانی‌ها در پی کسب درآمد و به استناد وعده‌‌های جمهوری اسلامی مبنی بر ارائه مدارک اقامت یا بر اساس باورهای مذهبی‌شان، راهی جنگ سوریه شدند تا زیر پرچم «لشکر فاطمیون» در جهت منافع حکومت ایران بجنگند. فاطمیون شاخه‌ای نظامی زیر نظر نیروهای قدس سپاه پاسداران است که اعضای آن اگر جان سالم به در برده باشند، در افغانستان هم امنیت جانی ندارند و از سوی حکومت مملکت خودشان مجرم شناخته می‌شوند و در صورت شناسایی، بازداشت می‌شوند. اگرچه جمهوری اسلامی نه آماری از آن‌ها ارائه کرده است و نه حتی امنیت جانی‌شان را تامین می‌کند؛ اما مدام اصرار دارد که به وعده‌های خود عمل کرده است و به چنین اقدامی افتخار می‌کند.

در این گزارش، حکایت «محمدعلی» را روایت کرده‌ایم؛ جوانی ۲۴ ساله که هفت دوره برای جمهوری اسلامی در سوریه جنگیده است و حالا در افغانستان، مخفیانه زندگی می‌کند.

***

او ساکن شهر «جبرئیل» از مناطق هزاره‌نشین [شیعیان] استان «هرات» است و از نگرانی شناسایی شدن توسط حکومت افغانستان، با نام مستعار برای «ایران وایر»‌ روایت کرد که چطور به لشکر فاطمیون پیوست، چه بر او گذشت و حالا در چه شرایطی قرار دارد.

👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر

چهار سال پیش بود که مادر محمدعلی نیاز به جراحی قلب داشت و خانواده آن‌ها از نظر مالی، ضعیف بودند. برای همین با قرض توانستند هزینه درمان او را بپردازند. اما بدهی باید پرداخت می‌شد و آخرین مسیر، سفر به ایران و کارگری در کشور همسایه بود. محمدعلی هم قاچاقی به ایران رفت. مثل بسیاری از افغانستانی‌ها در شهر مرزی «نیمروز»‌ قاچاق‌بر پیدا کرد و از مسیر پاکستان، قدم به ایران گذاشت. او برای پنج ماه در ساختمان‌های نیمه‌کاره در شهر «مشهد» کارگری کرد و سپس عازم تهران شد و به کارگری ادامه داد.

کسب درآمد و دریافت مدارک اقامتی ایران دو وعده‌ از سوی جمهوری اسلامی برای پیوستن به لشکر فاطمیون بود که محمدعلی را وسوسه کرد تا از کارگری کنار بکشد و قدم در جنگ بگذارد. او هیچ ایده‌ای نداشت که با چه شرایطی مواجه خواهد شد. بیشتر دوستان و هموطنانش راهی سوریه شده بودند. او هم وقتی دید مهاجران افغانستانی گروه‌گروه برای دریافت دستمزد بیشتر و دریافت اقامت ایران به عضویت لشکر فاطمیون درمی‌آیند، دل به دریا زد: «وقتی انسان پول نیاز دارد و بدهکار هم باشد، هر کاری می‌کند. در آن زمان به اعضای فاطمیون خوب پول می‌دادند. منم جذب شدم.»

محمدعلی شناسنامه‌اش را به همراه دو قطعه عکس به دفتر ثبت‌نام برد و پس از ده روز با او تماس گرفتند که به پادگانی تحت نظر سپاه فرستاده می‌شود. او را به شهر «یزد» اعزام کردند: «دوره آموزشی سخت بود. فرماندهان مدام تذکر می‌دادند که جنگ در سوریه برای ما سخت خواهد گذشت. به ما گفتند که اگر به سوریه برویم، هم مدرک می‌گیریم و هم واجبات دینی‌مان ادا می‌شود؛ چون می‌گفتند علیه داعش می‌جنگیم.»‌

به گفته محمدعلی ضمن آموزش‌های نظامی، آن‌ها توسط فرماندهان ایرانی شست‌وشوی مغزی داده شدند؛ به طوری‌که ذهنیت افغانستانی‌ها را تغییر می‌دادند که جنگیدن در سوریه حق است و ثواب دارد: «زمانی که ما را تعلیم می‌دادند، بسیاری از ما از نظر اعتقادی تغییر کردیم. این تبلیغات روی ما تاثیر می‌گذاشت. به ما می‌گفتند شما برای دفاع از حرم [محل دفن افراد مقدس برای شیعیان] به جنگ می‌روید. این مساله انگیزه ما برای جنگیدن می‌شد. پس از مدتی جنگیدن در سوریه فهمیدم که ما را تحت بمباران تبلیغات قرار داده بودند. حتی در آموزشی‌ مدام به ما ارزش می‌دادند و می‌گفتند که برای دفاع از ارزش‌های شیعیان سینه‌ سپر کرده‌ایم. شوکه شده بودیم.»

محمدعلی می‌گوید که پیش از رفتن به سوریه و در جریان دوره آموزشی، جمهوری اسلامی برای افغانستانی‌ها حساب بانکی باز کرده بود؛ اما پول‌شان را پس از یک دوره دو ماهه جنگیدن در سوریه می‌توانستند برداشت کنند: «پس از یک دوره جنگیدن در سوریه در مجموع هفت میلیون و ۳۰۰ هزار تومان به ما دادند. از این میان شش میلیون تومان برای جنگیدن در سوریه و یک میلیون و ۳۰۰ هزار تومان به خاطر سپری کردن دوره آموزشی در پادگان به ما دادند.»

او حالا از تصمیم‌اش مبنی بر پیوستن به فاطمیون پشیمان است: «اشتباه بزرگ زندگی من رفتن به جنگ سوریه بود. این جنگ برای دفاع از حرم‌ها نبود؛ بلکه فقط در جهت منافع ایران بود. حالا در افغانستان هم جان ما در خطر است و اگر امنیت ملی افغانستان ما را شناسایی و بازداشت کند، هم شکنجه می‌کند و هم به حبس می‌اندازد. در حالی‌که ما در جنگ سختی بسیار کشیدیم. حتی یک‌بار در یکی از جنگ‌های شهر "حلب" در منطقه "الجبل" در نزدیکی مرزی ترکیه شاهد کشته شدن ۱۰۰ نفر و زخمی شدن ۱۵۰ تن بودم. صحنه‌های خطرناکی بود و گروه داعش ما را محاصره کرده بودند.»

محمدعلی روایت می‌کند که به وعده‌های جمهوری اسلامی اعتماد کرده بود: «وقتی به ما وعده دادند، خیال‌مان راحت شد. اما وقتی از جنگ برگشتیم به هیچ وعده‌ای جامه عمل پوشانده نشد. وقتی برگشتیم تنها برای ما یک نامه [مدرک اقامت ۳۰ روزه] دادند و حتی نمی‌شد برای ۳۱ روز ماند و ماموران ایرانی می‌توانستند ما را رد مرز کنند [و به ایران برگردانند].»

او مدت‌ها بدون مدرک قانونی زندگی کرد؛ اما از زندگی در هراس به ستوه آمد و کوله‌‌پشتی‌اش را برداشت و به زادگاهش برگشت. او به‌خاطر جنگیدن زیر پرچم فاطمیون توانسته بود به اندازه بدهی‌هایش پول جمع کند. اما دیگر نمی‌خواست شانس زنده ماندنش را به جنگ سوریه ببرد. محمدعلی حالا در شهر خودش مغازه دارد. اما هنوز هم در هراس زندگی می‌کند؛ چراکه اگر هویت‌اش مبنی بر عضویت در فاطمیون افشا شود، تحت تعقیب قضایی قرار می‌گیرد: «مادر من هم همیشه در ترس زندگی می‌کند و همواره دست به دعاست تا توسط حکومت و همین‌طور گروه‌های تروریستی طالبان و داعش مورد حمله قرار نگیرم. شمار کمی از اقوام و بستگان ما از عضویت من در "لشکر فاطمیون" خبر دارند. برای وجهه عمومی ما هم خوب نیست که بفهمند از فاطمیون بوده‌ام. این برای زنده ماندن من مهم است.»

محمدعلی حکومت افغانستان را هم در این ماجرا مقصر می‌داند که نمی‌تواند با ایجاد فرصت‌های شغلی، جلوی مهاجرت‌ و رفتن شهروندان افغانستان را به جنگ سوریه بگیرد: «کاش حکومت ما زمینه کاریابی را برای‌مان ایجاد کند تا در جنگ‌های نیابتی به‌خاطر دستمزد نپیوندیم و هزاران نفر از ما کشته نشوند.»

معلوم نیست چند نفر از افغانستانی‌ها در جنگ سوریه کشته شدند. بسیاری از خانواده‌ها هستند که از سرنوشت عزیزان خود خبر ندارند. چه‌بسیار از آن‌ها که حتی محل دفن کشته‌های خود را هم نمی‌دانند. آن‌ها سیاه‌پوش و سوگوار، خشمگین هستند؛ اما راه دادخواهی هم ندارند. شنیده‌های بسیاری از به کارگیری اعضای فاطمیون وجود دارد که هنوز در خدمت سپاه پاسداران جمهوری اسلامی هستند و در شهرهای مختلف ایران و افغانستان به سر می‌برند. شنیده‌هایی هم وجود دارد که گفته می‌شود برخی از آن‌ها در دیگر جنگ‌های جمهوری اسلامی در جغرافیاهای مختلف به کار گرفته شده‌اند. جمهوری اسلامی هیچ‌وقت در خصوص لشکر فاطمیون شفافیت نداشته است.



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: info@gooya.com تبلیغات: advertisement@gooya.com Cookie Policy