دچار توهم عجیبی هستیم. تصور می کنیم با دو تا شعار و دو تا «مرگ» و دو تا «نه»،،، جمهوری اسلامی سرنگون می شود یا مردم برای سرنگون کردن آن، از خانه ها بیرون می ریزند.
درس هم نمی گیریم و آن چه را بارها انجام داده ایم و نتیجه نگرفته ایم دو باره تکرار می کنیم.
روزی که نوشتم «اجازه دارم سوال کنم با امضا گذاشتن زیر بیانیه «نه به جمهوری اسلامی» چه نتیجه ای می خواهیم بگیریم؟» عده ای با حالت پرخاش به من گفتند تو چرا با هر کاری که شروع می شود مخالفت می کنی؟ حتی کار، استارت نخورده مخالفت می کنی؟ بگذار شاید این کار اثر کند!
من انتقادم را کردم و امضایم را هم پای بیانیه گذاشتم و منتظر نتیجه نشستم. درست مثل روزهایی که جنبش سبز داشت آغاز می شد و من مخالفت خود را با روی کار آمدن مبلغ دوران «طلایی» امام اعلام کردم و سوابق سیاه او را بر شمردم، بعد هم رفتم پا به پای بچه های سبز با حکومت به جنگ تن به تن پرداختم و دو بار هم نزدیک بود سر م را به خاطر جنبش سبز از دست بدهم، و عاقبت هم برای همیشه از ایران خارج شدم.
آری. جایی که برای همراهی با بچه های ایران قدم به قدم تا پای مرگ و دستگیری با آن ها رفتم، کاری نداشت که در خانه ام در خارج از ایران امضایی پای یک بیانیه بگذارم و بگویم بفرمایید! اگر مشکل امضاست این هم امضای من.
نمی خواهم داستان برای تان تعریف کنم و بگویم من حق داشتم. کار از این «من می دانستم» و «من بلد بودم» و «من از اولش گفتم» و این ها گذشته است.
تعجب من این است که چرا این همه تجربه ی تلخ پشت سر گذاشته ایم و باز درس نمی گیریم و همان کارهای قدیم را انجام می دهیم.
یعنی واقعا خلاقیت مبارزاتی در ما مُرده است؟ یا عقل سلیم را از دست داده ایم؟
یا اصولا خلاقیتی نداشته ایم که بخواهد بمیرد یا زنده بماند.
امروز برای دوستی که گلایه می کرد نتوانسته است ۱۵ خانواده ایرانی در نروژ را مجاب کند که راه پیمایی علیه ج.ا. بر پا کنند نوشتم، ۹۰ درصد خارج نشینانی که می گویند مخالف جمهوری اسلامی هستند، مخالف نیستند و اگر هم هستند مخالف در حرف اند و نه در عمل.
بعضی از مخالفان اتفاقا از بر سر کار بودن ج.ا. در ته دل شان خوشحال اند چرا که ج.ا. دلار هزار تومانی چند سال قبل را به ۲۰ هزار تومان رسانده و ثروت شان را ۲۰ برابر کرده است!
باری. می خواهیم خودمان را گول بزنیم. بسیار عالی. ما هم پا به پای شما می آییم که خودمان را گول بزنیم.
فقط از متوهمین سوال می کنم تا کجا؟ تا کِی؟
میلیون ها مردم داخل کشور، سال هاست به جمهوری اسلامی نه گفته اند. برخی از چهل سال پیش، برخی در طول این چهل سال.
این لوسگری چیست که ما دست نوشته ای را به دست بگیریم، بگوییم «نه به جمهوری اسلامی»!
آن هم نه در تعداد میلیونی و صدها هزار نفری و حتی ده ها هزار نفری، بلکه به اندازه ی ۱۴۰۰ نفر.
واقعا می خواهیم خودمان را در مقابل جمهوری نکبت خجالت بدهیم یا چه؟ من جای دستگاه تبلیغات ج.ا. بودم همین یک مورد را دست می گرفتم و راست و چپ با آن مخالفان خودم را می کوبیدم.
زشت است آقایان زشت است!
بگذارید دستکم احترام مخالفان بر سر جای خود بماند.
با لوسگری های مان حرمت خون بچه هایی را که در راه مبارزه با جمهوری نکبت کشته شدند از بین نبریم.