مقدمه
جنگ جدید بین اسرائیل و مردم فلسطین همچنان ادامه دارد. تا زمان نوشتن این یاد داشت ۱۹۲ فلسطینی، از جمله ۵۸ بچه و نوجوان و ۳۴ زن که اکثریت قریب به اتفاق آنها مادران همان بچهها هستند، توسط حملات اسرائیل در غزه کشته شده اند، ۱۲۰۰ نفر مجروح شده اند، و غزه در حال ویرانی کامل است. نیروهای اسرائیل همچنین ۱۳ نفر را در کرانه باختری رود اردن، سرزمین فلسطینیان که ۵۴ سال است توسط اسرائیل اشغال شده است، کشته اند. از میان مردم اسرائیل ۱۰ نفر، از جمله دو بچه کوچک کشته شده اند. شدت حملات اسرائیل به قدری است که موج جهانی اعتراض را علیه آنها بر انگیخته است. در همین آمریکا بسیاری از نمایندگان کنگره آمریکا. و چند نفر از سناتورها به اسرائیل اعتراض کرده اند. تمامی نیروهای مترقی، و همچنین نیروهای ضد جنگ آمریکا چه در سمت چپ و چه در سمت راست طیف سیاسی علیه بمباران غزه توسط اسرائیل موضع گرفته اند.
موضوع این یادداشت موضع وبسایت گویا و بخصوص آقای فرهاد مشرق زمینی که دوست دارد بعنوان ف. م. سخن بنویسد میباشد. جناب سخن از سالها پیش نه تنها در حمایت از اسرائیل شدیدترین و تندترین مواضع را گرفته و در گویا منتشر کرده اند، بلکه از حملات تروریستی اسرائیل علیه ایران، نظیر ترور دانشمندان و کارکنان برنامه هستهای ایران، حمله به تأسیسات هستهای ایران، و حملات دیگر، و در این روزها از حملات آن علیه غزه و کشتن مردم فلسطین نیز به غیر انسانیترین وجهی حمایت کرده اند. تازه ایشان یاد داشتهای خود در گویا را به قول معروف یکی دوبار با آب شسته اند. نگارنده از خوانندگان گرامی دعوت میکند که به صفحه فیسبوک این جناب سری بزنند تا ببینند که چگونه ایشان از کشته شدن انسانهای فلسطینی لذت میبرند و ابراز شادمانی میکنند.
قبل از اینکه به این موضوع پرداخته شود، نگارنده موضع خودرا درباره مساله فلسطین بیان میکند. نگارنده صد در صد مخالف حملات حماس به اسرائیل است. از سال ۲۰۰۶ تا کنون که حماس کنترل غزه را بدست گرفت، این سازمان بارها به اسرائیل حمله کرده است که اکثریت قریب به اتفاق آنها، اگر نه همه آنها، در واکنش به اقدامات اسرائیل بوده است. ولی کوچکترین نتیجه مثبتی از این اقدامات که نصیب مردم فلسطین نشده، که هیچ، شرایط را برای آنها بدتر نموده، و در عین حال تعدادی از مردم غیر نظامی اسرائیل را نیز کشته است که برای صلح طلبان چون نگارنده آنها هم محکوم و غیر قابل قبول است. همچنین نگارنده، با وجود همدردی شدید با مردم فلسطین بخاطر سرنوشت دردناک آنها و نقض روزانه حقوق بشر آنها توسط اسرائیل در سرزمینهای اشغالی، صد در صد مخالف هرگونه کمک نظامی و یا مالی به رهبری فلسطین، چه در غزه و چه در کرانه باختری رود اردن و شرق بیت المقدس است، چرا که نه تنها این کمکها سودی برای مردم فلسطین برای بهتر کردن زندگی آنها نداشته است، بلکه دشمنی غرب و بخصوص آمریکا را با مردم و کشور ما ایران تشدید کرده است، و به جنگ طلبان اسرائیل و آمریکا بهانه داده است که این دشمنی را ادامه دهند. مخالفت اصولی با اشغال سرزمینهای فلسطینیان توسط اسرائیل و اعتراض به نقض حقوق بشر آنها، یک موضوع است، مخالفت ایدئولوژیک و کورکورانه با اسرائیل که شدیدترین آسیبها را به مردم و کشور ما زده اند، موضوعی دیگر. نگارنده با اولی موافق، و با دومی صد در صد مخالف میباشد.
دروغ ف. م. سخن
در جنگ کنونی جناب سخن بزرگترین دروغ را هم میگویند، چرا که دلیل واقعی جنگ را پنهان میکنند. روزنامه نیویورک تایمز، یکی از مهمترین روزنامههای جهان که به حمایت از اسرائیل شهرت دارد، درباره دلیل آغاز جنگ کنونی چنین گزارش داده است:
"بیست و هفت روز قبل از اینکه اولین راکت حماس به اسرائیل زده شود، یک گروه از پلیس اسرائیل وارد مسجد الا اقصی شد و فلسطینیان را کنار زد، و در محوطه بزرگ آن حرکت نمود تا سیمهای برق را که به بلندگوهای نماز وصل بود را قطع کند، و قطع کرد. آنروز ۱۳ آوریل بود، اولین شب در ماه مقدس رمضان، و همچنین "روز یادآوری" در اسرائیل، روزی که برای احترام به کسانی است که برای استقلال اسرائیل جان باخته اند. رئیس جمهور اسرائیل مشغول سخنرانی در "دیوار غربی،" که برای کلیمیان مقدس است و در زیر مسجد میباشد، بود، و مقامات اسرائیل نگران بودند که بلندگوهای نماز مانع از شنیدن سخنرانی رئیس جمهور اسرائیل شود."
آن دیدار و آن اقدام آغاز خشم مردم فلسطین بود. آقای اوراهام برگ، رئیس سابق پارلمان اسرائیل و مدیر سابق "سازمان جهانی صهیونیسم" به روزنامه نیویورک تایمز چنین درباره دلایل جنگ کنونی چنین گفت، "این [جنگ] نتیجه دهها سال بلاک کردن و محدودیت [برای حرکت مردم] در غزه، دهها سال اشغال کرانه باختری رود اردن، و دهها سال بیشتر تبعیض بر ضد فلسطینیان ساکن اسرائیل است." خوانندگان گرامی باید اینرا با آنچه که جناب سخن میکوشد به خورد خلق الله دهد مقایسه کنند.
به این "حادثه کوچک" باید تلاش اسرائیل برای ریشه کن کردن فلسطینیان از محلههای مسلمان نشین قسمت شرقی بیت المقدس را اضافه نمود. قبل از آغاز جنگ کنونی اسرائیل کوشید ۱۲ خانواده فلسطینی را از محله شیخ جراح در بیت المقدس شرقی اخراج کند. مقاومت فلسطینیان برای اخراج از خانههای خود و اعتراض به آن، باعث حمله پلیس اسرائیل به آنها شد. در واکنش به این حمله مردم فلسطین در بیت المقدس و کرانه باختری رود اردن به اعتراض پرداختند، بخصوص بخاطر اینکه اسرائیل قصد دارد ۱۵۵۰ فلسطینی دیگر را از یک محله فلسطینی دیگر، البوستان که در بیت المقدس شرقی میباشد نیز اخراج کند. هدف دراز مدت این است که تمامی فلسطینیان از تمامی بیت المقدس اخراج شوند. کدام مردم در کجای دنیا به ریشه کن شدن خود از شهرها و محلههایی که خود و اجداد آنها صدها سال است در آنجا زندگی کرده اند اعتراض نمیکنند؟ ولی در تمامی نوشتههای پر از نفرت جناب سخن درباره این موضوع حتی یک کلمه راجع به ریشه اصلی جنگ کنونی وجود ندارد.
بعد از آن اعتراضات و حملات پلیس اسرائیل به مردم فلسطین با گاز اشک آور و گلولههای پلاستیکی، اسرائیل کوشید از نماز گذاردن مردم فلسطین در مسجد الاقصی نیز جلوگیری کند که دامنه اعتراضات را شدت بخشید. در آن زمان بود که حماس حملات خود به اسرائیل را آغاز کرد، حملاتی که هیچ نتیجه مثبتی نه برای مردم فلسطین، نه برای صلح بین دو مردم، و نه برای آرمان مردم فلسطین یعنی تاسیس کشور مستقل فلسطینی ندارند، و باعث کشته شدن ۱۰ غیر نظامی اسرائیل نیز شده اند که آنها هم قربانی اقدامات دولت خود و حمله حماس میباشند و نگارنده برای آنها نیز متاسف و ناراحت است.
ولی جناب سخن را با حقیقت ماجرا کاری نیست. ایشان به دلایلی که خود میفهمند شب و روز به مردم فلسطین حمله میکند؛ شب و روز چه در وبسایت گویا و بدتر از آن در صفحه فیسبوک خود، به آنها ابراز تنفر میکند، و هیچگونه شرم حتی در پایین تر سطح خود ندارد.
ابراز تنفر ف. م. سخن از مردم سوریه، لبنان و فلسطین
یکی دو روز قبل از آغاز جنگ کنونی جناب سخن در یاد داشتی در گویا اعلام کردند که از مردم سوریه، لبنان، و فلسطین متنفر هستند. چرا؟ چون، آنطور که جناب سخن نوشته اند، آقای خامنهای پولهای مردم ایران را برای آنها هزینه میکند. اگر کار آقای خامنهای اشتباه است -- که اشتباه هم هست و همانطور که نگارنده در بالا متذکر شد با آن مخالف است -- تقصیر مردم لبنان، سوریه و فلسطین چیست؟ تقصیر و مسئولیت با آقای خامنهای و حکومت او است که چراغی را که به خانه رواست، برای مسجد استفاده میکنند.
آمریکا سالی ۱.۲ میلیارد دلار به رژیم فاشیستی مصر، که بر طبق گزارش سازمانهای حقوق بشری ۶۰،۰۰۰ زندانی سیاسی دارد، کمک میکند. آمریکا سالی ۳.۸ میلیارد دلار کمک به اسرائیل میدهد. آیا این کمک ۵ میلیارد دلاری سالانه نباید هزینه مردم فقیر در خود آمریکا شود، بخصوص مردم بی خانمان و کارتن خواب که فقط شهر لوس آنجلس ۶۷،۰۰۰ کارتن خواب دارد؟ آیا باید مردم آمریکا اعلام کنند که از مردم اسرائیل و مصر متنفر هستند چون پول آنها را دولت آمریکا برای آنها هزینه میکند؟ خیر. اشکال از رژیم مصر و یا دولت اسرائیل نیست که کمکها را قبول میکنند، اشکال از ساختار سیاسی آمریکا است که با وجودی که سالهاسدت به این کمکها اعتراض شده، سیاست خودرا تغییر نداده است، کما اینکه به سیاست آقای خامنهای نیز همیشه اعتراض شده، ولی تاثیری نداشته است.
آمریکا از سال ۲۰۰۱ تا کنون حدود ۷ تریلیون دلار هزینه جنگهای خود در خاورمیانه و آسیای غربی -- افغانستان، عراق، سوریه، لیبی، و سومالی -- نموده است. کل هزینه بازسازی زیر بنای آمریکا که دولت آقای بایدن پیشنهاد داده است حدود ۲.۳ تریلیون دلار در طول ده سال است. از این ۷ تریلیون دلار کوچکترین نتیجه مثبتی برای مردم آمریکا، که در آن بخاطر شکافهای عظیم اقتصادی بین ثروتمندان و زحمتکشان نژاد پرستی، مهاجر ستیزی، مسلمان ستیزی، و غیره ظهور کرده است، وجود نداشته است، که هیچ، حدود ۱۵،۰۰۰ امریکایی در جنگها کشته شده اند و دهها هزار سرباز امریکایی مجروح شده اند، که جراحات بسیاری از آنها تا پایان زندگی آنها با آنها خواهد بود. آیا مردم آمریکا باید به دولت خود اعتراض کنند، و یا اعلام کنند که از مردم این پنج کشور که جنگهای آمریکا آنهارا در بدترین شرایط قرار داده است، متنفرند؟ البته که اولی.
ولی، باردیگر، همچون دفعات دیگر، جناب سخن را با حقیقت کاری نیست. سیاست غلط آقای خامنهای برای آقای سخن فقط بهانهای است که هم نفرت پراکنی کند، و هم آب به آسیاب جنگ طلبان بریزد. لابد به خیال خود با اینکار به "صلح" کمک میکند؛ خیر. صلحی از نفرت پراکنی حاصل نمیشود؛ اگر هم نتیجهای حاصل شود، سکوت گورستانی است که در آن همه جان باخته اند، و قادر به اعتراض نیستند.
ف. م. سخن و نوار غزه
در صفحه فیسبوک جناب سخن ویدئویی هست که در آن یک فلسطینی در غزه در حال کشته شدن است، و آقای سخن برای آن ابراز شادمانی میکند. مستقل از ماهیت صد در صد غیر انسانی این ابراز شادی، جناب سخن کوچکترین دانشی درباره مردم غزه ندارد، و یا اگر دارد، چون ایشان را با حقیقت کاری نیست، از آنها صرف نظر میکند. غزه را صلح جویان دنیا "بزرگترین زندان بدون سقف جهان" مینامند. چرا؟ چون مرزهای زمینی، هوایی و دریایی این ناحیه کوچک با ۱.۷ میلیون فلسطینی توسط اسرائیل مسدود هستند، و مردم آنجا در حقیقت زندانی هستند. رژیم فاشیستی مصر نیز به فلسطینیان خیلی به ندرت اجازه ورود به آنجا را در مرز کوتاه خود با غزه میدهد.
در سال ۲۰۱۲ گروه اسراییلی گیشا Gisha که میکوشد از حقوق مردم فلسطین حمایت کند، اسنادی را از دولت اسرائیل منتشر کرد که نشان میداد بین سالهای ۲۰۰۷ و ۲۰۱۰ اسرائیل که ورود مواد غذا یی به غزه را کنترل میکند، با دقت تعداد کالریهای موجود در مواد غذا یی وارد شده به غزه را میشمرد که مبادا غذا زیادی وارد آن ناحیه شود. دولت اسرائیل این را انکار کرد، ولی این موضوع اعتراضات زیادی را در سراسر جهان بر انگیخت. کنترل اسرائیل بر غزه تا این حد است.
ولی جناب سخن، چون با حقیقت کاری ندارند، از ویران شدن خانه و کاشانه مردم غزه و کشته شدن ساکنین آنها ابراز شادی میکند. برای ایشان، حتی در پایینترین سطح انسانی، مستقل از هر موضوع دیگری، سرنوشت مردم آنجا -- دستکم سرنوشت کودکان، نوجوانان و جوانان آنجا که گناهی ندارند -- کوچکترین اهمیتی ندارد. چرا ایشان این چنین شده اند؟ ایشان با چه انگیزهای اینطور نفرت پراکنی میکنند؟
کلام پایانی
جناب سخن میتواند به آقای اکبر گنجی، دکتر احمد زیدابادی، آقای مصطفی تاجزاده، و چهرههای میهندوست و ایراندوست دیگر، از قبیل آقای اردشیر زاهدی، فحاشی کند. جناب سخن بارها به نگارنده نیز حمله نموده است، که البته نگارنده کار خودرا میکند و بی اعتنا میباشد. جناب سخن میتواند به آقای علیرضا نوریزاده، که آش آنقدر شور شده که حتی ایشان با مردم فلسطین همدردی میکند، اعتراض کند. جناب سخن میتواند از مهجورترین و افراطیترین وبسایتها و کانالهای یوتیوب تبلیغ علیه همه مبارزان داخلی کشور که با آنها هم عقیده نیست در وبسایت گویا منتشر کند. جناب سخن میتوانند با حمایت از ترورهای اسرائیل در داخل ایران به ایران-ستیزی خود ادامه دهند. ظاهرا ایشان آزادی کامل دارند که هر چه دل تنگشان میخواهد بگویند، بنویسند، و غیره. دارندگی است و "برازندگی."
ولی در تحلیل نهایی، نفرت پراکنی علیه هرگونه مردم عادی، چه فلسطینی و چه در هر جای دیگر، مردمی که هیچگونه گناهی علیه ما مرتکب نشده اند، فقط ماهیت واقعی اشخاص را در معرض قضاوت مردم قرار میدهد. یکی از مهمترین خصوصیات خوب انسانی یک فعال سیاسی داشتن شرم و حیای سیاسی است که به گمان نگارنده، با پوزش از خوانندگان، به نظر نمیرسد ذرهای از آن در آقای سخن وجود داشته باشد.