بنا ی جواب دادن نداشتم. گاه برخی نوشته ها به قدری مفتضح است که پاسخ دادن به آن ها موجب کسر شأن آدمی می شود. وقتی از بیل گیتس پرسیدند این جریان تزریق میکرو چیپ هایی که دائما مکان فرد را نشان می دهند، همراه با واکسن کورونا چیست، گفت این قدر این حرف مبتذل است که پاسخ دادن به آن باعث ابتذال آدمی می شود.
حال آقایی که در ینگه دنیا نشسته و گهگاه از خود مطالب ضد امپریالیستی و ضد اسراییلی صادر می کند، در مطلبی فرموده، که من یعنی ف. م. سخن باید شرم کنم چرا که فلسطینیان انسان های رنج دیده ای هستند!
تو گویی ف. م. سخن وظیفه دارد در باره ی فلسطینیان نازنین و رنج دیده بنویسد تا دچار شرم نشود! یکی هم نیست از این جناب استاد (!) که نمک امریکا را می خورد و نمکدان امریکا را می شکند بپرسد چطور ایشان فقط روی رنج دیدگان فلسطین تمرکز دارد و لام تا کام از سایر رنج دیدگان جهان سخنی به میان نمی آورد؟
اما نوشتن این چند خط را از آن رو لازم دیدم که وقتی پاسخ این گونه خزعبلات را نمی دهیم، نویسندگان آن ها، کار یاوه سرایی را گسترش می دهند و ناگهان شب می خوابی صبح بر می خیزی می بینی شده ای عامل صهیونیسم بین الملل!
این کار را با من در ویکی پدیای فارسی هم کرده اند و در خصوص من نوشته اند که «فرهاد مشرقزمینی در اردیبهشت ۱۳۹۸ حرکت ناوهای آمریکایی به سمت ایران را به عنوان نشانهای از عزم حکومت آمریکا برای حمله به ایران به فال نیک گرفت»!
حال صرف نظر از موضوع سیاسی، چنین بلاهتی را به انسان نسبت بدهند که عزم امریکا برای حمله به ایران را کسی به فال نیک بگیرد، این دیگر خیلی زور دارد!
باری. آن چه تاکنون در باره ی موضوع فلسطین و اسراییل نوشته ام، تماما ناظر به منافع مردم کشورم بوده است نه بیشتر. حتی هرگز اشارتکی به دلایل درگیری ها در آن خطه نکرده ام و نمی کنم چون مربوط به خودم و مردم ایران نمی دانم.
در باره حمله امریکا هم پیش بینی روند درگیری ها را، آقایان به خواست و آرزوی من تعبیر کرده اند که بگذار بکنند. البته بسیار خوشحال خواهم شد اگر امریکا یا هر کشور دیگری، مقر آدم کشان جمهوری اسلامی از صدر تا ذیل را با خاک یکسان کنند ولی آقایان ضد امپریالیست (!) می توانند مسرور و شادمان باشند که چنین اتفاقی هم با روی کار آمدن بایدن و مصالحه گران و معامله گران اروپایی نخواهد افتاد.