ناصر غضنفری، انصاف نیوز
منبع: خاطرات هاشمی رفسنجانی
پنجشنبه ۲۰ فروردین ۱۳۷۷
صبح زود همراه محافظان براى کوهنوردى رفتیم. در مراجعت، یکى از کوهنوردان، خودش را تیمسار «عصر جدید» معرفى کرد که از بستگان مرحوم شهید مهدی عراقى است. گفت، پس از تحمل پنج سال زندان بعد از انقلاب، اکنون خمس اموالش را مىخواهند بگیرند و استمداد کرد. در یکى از کافههاى بین راه، خرما و نوشابه صرف کردیم؛ هوا مساعد بود.
فاطى آمد و گفت، همسر کرباسچى، با پادرمیانى او به ملاقات شوهرش رفته، گفته است سؤالات همان سؤالهاى قبلى است و چیز جدیدى نیست. روحیهاش خوب است. فقط روزنامه جمهورى اسلامى به او مىدهند. تلویزیون و رادیو ندارد. تنها هم نیست. اسناد هزینه ساخت منزلش را خواستهاند.
جمعه ۲۱ فروردین ۱۳۷۷
لحن آمریکایىها علیه ایران منفى شده است. گزارش یک روزنامه اسراییلى، مبنى بر خرید چند کلاهک موشک اتمى از یکى از جمهورىهاى شوروى سابق توسط ایران در سال ۱۹۹۰ کذب محض است و گزارش جدید و منفى بازرس ویژه سازمانملل در حقوق بشر از ایران و پیشبینى اعلان موضع منفى و تهاجمى آمریکا علیه ایران در خصوص تروریسم. آلمانىها هم بر محور محکومیت آقای هلموت هوفر بازرگان آلمانى در ایران، لحن را تلختر کردهاند. به نظر مىرسد با توجه به وضع قیمت نفت و اختلافِ تندشده داخلى، به فکر فشار جدیدى افتادهاند.
خبر حمایت ۷۰۰ شهردار سراسرکشور از شهردار تهران هم قابلتوجه است.
شنبه ۲۲ فروردین ۱۳۷۷
روزنامه ها امروز در مورد مسایل اختلافى، خیلى داغ و تُند هستند.
در جلسه مجمع تشخیص، ابتدا در مورد اختلاف مجلس و شوراى نگهبان درباره نحوه تهیه بودجه سالانه مجمع بحث شد. مجلس تصویب کرده که مجمع، بودجه خودش را تصویب مىکند و عیناً در بودجه سالیانه کشور درج مىشود؛ مثل مجلس و شوراى نگهبان و شوراى نگهبان آن را مخالف با قانون اساسى مىداند؛ به نفع نظر شوراى نگهبان نظر دادیم.
سپس نامه رهبرى به من خوانده شد که مصوبات مجمع تشخیص مصلحت نظام را در مورد تعریف سیاستهاى کلى و موارد و مصادیق سیاستهاىکلى تأییدکردهاند. سپس بر سر کیفیت بحث و اعلان عمومى و همکارى با مجلس و دولت بحث شد.
آقاى خاتمى بعد از جلسه به دفترم آمد. راجع به مذاکرات جلسه امشب سه قوه، مذاکره و هماهنگى کردیم. از مشکلات اقتصادى اظهار نگرانى کرد.
آقاى عبدالله نورى، وزیر کشور آمد. راجع به شهردار تهران صحبت کرد و گفت، به تلاش و مبارزه براى نجات ایشان ادامه مىدهد و از من خواست که به نفع او اعلام نظرکنم.
آقایان حسامالدین آشنا، امیر تهرانى و محمدى از وزارت اطلاعات آمدند. از کارهاى تُند وزارت کشور و به خصوص آقاى سیدمصطفی تاجزاده معاون سیاسی وزیر کشور در مورد درگیرىهاى موجود و با قصد تضعیف رهبرى و نهادهاى مربوط به رهبرى و قوه قضاییه گفتند.
مذاکره تلفنى آقاى عبدالله نورى از مکه با فائزه نماینده تهران در خانه آقاى کرباسچى و پیشنهاد آقاى نورى براى تحرک بیشتر کارگزاران و گروههای همراه و اینکه پیامى که به اسم وزیر کشور پخش شده، مستقیماً توسط آقاى تاجزاده تهیه و بدون اطلاع وزیرکشور منتشر شده است.
آقاى سردار قاسم سلیمانى آمد. اخیراً فرمانده نیروى قدس شده است. از کار و برنامهاش، بهخصوص در افغانستان، لبنان و عراق گزارش داد و براى افتتاح کنگره سرداران شهید در کرمان در سوم خرداد دعوت کرد.
شب در دفتر آقاى ناطق نوری، جلسه سران سه قوه بود، براى مسأله شهردارى تهران براساس دستور رهبرى؛ آقاى محمدى گلپایگانى رییس دفتر رهبری هم بود. آقای یزدى، رییس قوه قضاییه صحبت کردند و از اهمیت اجراى قانون و تلاش براى احترام به قانون در قوه قضاییه و امکان اشتباه در مقدمات در اعمال ضابطهاى دادگسترى گفتند.
آقاى خاتمى دو راه قانونى براى آزادشدن آقای کرباسچى ارایه دادند: ۱- اِشکال قرار صادر شده ۲- استفاده از دادگاه تجدیدنظر، براى فَک قرار بازداشت به دنبال اعتراض آقاى کرباسچى به قرار. آقاى ناطق از پخش اخبار جلسه ما در حضور رهبرى گله کرد وگفت، چون رهبرى هم اظهار تمایل به آزادى شهردار کردند، اگر راه قانونى باشد، موافق است.
من جمعبندى کردم که اگر تا فردا ظهر، آقاى یزدى راههاى ارایه شده از سوى آقاى خاتمى را قبول دارند، فَکِ قرار کنند وگرنه فردا شب، با حضور کارشناسان، جلسه داشته باشیم. بعد از شام به خانه آمدیم.
آقایان عبدالله نورى و حسین مرعشى، تلفنى شکایت کردند از مصاحبه امروز عصر آقاى محسنى اژهای، سرپرست مجتمع قضایی ویژه رسیدگی به تخلفات کارکنان دولت که تلویزیون هم مخصوصاً قبل از جلسه ما پخش کرده است. آقاى خاتمى هم این کار را به عنوان اقدام کارشکنانه براى جلسه ما معرفىکرد.
در جلسه امشب، آقاى یزدى و آقاى ناطق از آقاى عبدالله نورى گله داشتند که تلاش شدیدى دارد و با اینکه مسئول امنیت است، ستاد حمایت از شهردار در وزارت کشور تشکیل داده است؛ از آقاى خاتمى خواستند او را کنترل کند. عصر هم اطلاعاتىها گفتند، آقاى نورى گرداننده است و گفتند، چرا باید غلامحسین کرباسچی در اوین باشد و آقای على تهرانى، در جاى مناسب.