ما مادران پارک لاله ایران پس از سرکوب، بازداشت، شکنجه و کشتار مردم معترض در خیابان در سال ۱۳۸۸ در ششم تیرماه ۱۲ سال پیش با حضور گسترده در میدان آب نمای پارک لاله تهران پا به عرصه فعالیت جمعی گذاشتیم و این فعالیتها تا هماکنون به طرق مختلف ادامه داشته است. ما فعالیتهای مان را با سه خواسته شروع کردیم و در شرایط به شدت ناعادلانه سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و حتی فرهنگی موجود و در فرایند رشد به این نتیجه رسیدیم که ضرورت دارد حول چند مطالبه دیگر نیز فعالیت کنیم که در پایان این بیانیه مطالبات خود را یادآور می شویم.
فعالیتهای ما از تجمع در میدان آب نمای پارک لاله تهران و دیگر نقاط شهر، از دیدار با خانوادههای جان باختگان و همراهی و همدردی با آن ها، از دادن بیانیه و اطلاعیه و نوشتن مقاله های مختلف و کتاب «مفاهیم دادخواهی به زبان ساده و مروری بر فعالیتهای دادخواهانه» تا حرکتهای حمایتی گروههایی در خارج از کشور و غیره ادامه داشته است. در این سالها نیز برای فعالیتهای دادخواهانه خود بارها ما را به صورت فردی و جمعی سرکوب، بازداشت و خودمان و خانوادههای مان را مورد اذیت و آزار قرار دادند یا با چند سال زندانی کردن، ممنوع الخروج کردن، از کار برکنار کردن کردن و دیگر محرومیتها و با احکام سنگین، برخی از ما را به تبعید پرتاب کردند تا شاید بتوانند ما را از ادامه فعالیت باز دارند، ولی موفق نشدند و فعالیتهای ما به صورت پیوسته و پیگیرانه به عنوان صدایی از جنبش دادخواهی مردم ایران تا هماکنون ادامه داشته است.
تلاش ما همواره این بوده است که صدای دادخواهی خانوادههای آسیب دیده و دادخواه و تمامی مردم ایران را بلند کرده و جنبش دادخواهی را قدرتمند کنیم. تلاش ما این بوده است که اجازه ندهیم تا سرکوب، شکنجه و کشتن انسانها ادامه یابد. تلاش ما این بوده است که حقوق فردی و اجتماعی خودمان را بشناسیم و در برابر ظلم بایستیم و سکوت نکنیم، تلاش ما این بوده است که برای کشف حقیقت جنایت های حکومت بکوشیم و در نهایت تلاش ما این است که با تقویت تشکل های مستقل به سوی آزادی و دنیایی انسانی و دموکراتیک گام برداریم و بتوانیم مسیر برقراری عدالت را هموار سازیم.
حکومت اسلامی ایران بیش از ۴۲ سال است که با سرکوب های وحشیانه، بازداشت، شکنجه و اعدام معترضان و با انواع و اقسام ترفندهای فریب کارانه ی انتخابات فرمایشی و انتصابی، تلاش کرده است تا صدای معترضان را خاموش کند یا به شکلی اعتراض ها را به سمت و سوی دلخواه خود در محدوده طیف های مختلف حکومتی سوق دهد، ولی هیچ گاه نتوانسته است که صدای اعتراض را خفه کند و مبارزات مستقل و شجاعانه آزادی خواهان و دگراندیشان ایران همواره در جریان بوده است و مردم جان به لب رسیده نیز بارها و به اشکال مختلف فریاد زدهاند که این حکومت سراپا ظالم و فاسد را نمیخواهند و هر روز بر اعتراض ها و اعتصاب های گسترده و همبسته کارگران و زحمتکشان در سراسر ایران افزوده می شود. هماکنون نیز شاهدیم که کارگران پیمانی و پروژه ای صنعت نفت از ۲۹ خرداد اعتصاب سراسری خو را شروع کردهاند و افراد و گروههای دادخواه و تشکل های سیاسی و اجتماعی مختلف نیز از این اعتصاب های سراسری حمایت کرده اند. بی تردید در صورت عدم تحقق مطالبات کارگران و زحمتکشان، این اعتصاب ها به شکلی گستردهتر و با همراهی طیف های مختلف جامعه که زیر بار تبعیض، فقر، بیکاری، بیماری، نابرابری و بیعدالتیهای مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کمرشان خم شده است، ادامه خواهد یافت. شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت با انتشار گزارشی در ۹ تیرماه تاکید کرده است که کارگران پیمانی دیگر این شرایط را تحمل نخواهند کرد... «ما کارگران اعتصابی نفت بر روی خواست ها و مطالباتمان تاکید داریم. زندگی شایسته انسانی حق مسلم ما کارگران و همه مردم است.».
حکومت اسلامی ایران در طی این سالها نه تنها مردم را از سادهترین حقوق سیاسی، اجتماعی و اقتصادی خود محروم کرده است، بلکه با بیشرمی و وقاحت تمام، جنایت کاران را به صورت آشکار بر مسند قدرت می نشاند و باید هر چه در توان داریم برای افشای این ساختار دیکتاتوری و جنایت کار پرور بایستیم و تمامی جناح های در قدرت که به تداوم این حکومت کمک میکنند را افشا کنیم. هماکنون ابراهیم رئیسی یکی از متهمان جنایت علیه بشریت را بر مسند ریاست جمهوری و محسنی اژه ای فرد دیگری که سالها با مسئولیت های مختلف قضایی شریک در جنایت های حکومت اسلامی بوده است را بر مسند قوه قضائیه نشانده اند. ما از مردم مبارز میخواهیم که با تمام توان این جنایت کاران و این ساختار جنایت کار پرور را افشا کنیم.
هرچند خیلی دیر، ولی خوشحالیم که جاوید رحمان، گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد در امور ایران خواستار انجام تحقیقات مستقل در مورد نقش ابراهیم رئیسی در اعدام های دستهجمعی سال ۱۳۶۷ شده است. ما باید به سازمان ملل متحد، شورای حقوق بشر و گزارشگران ويزه سازمان ملل فشار بیاوریم که بررسی پرونده این جنایت کاران را به طور جدی در دستور تحقیقات خود قرار دهند و باید هر چه در توان داریم انجام دهیم تا به مصونیت از مجازات این جنایت کاران در جوامع بینالمللی پایان دهیم.
ما مادران پارک لاله ایران به عنوان صدایی از جنبش دادخواهی مردم ایران، از اعتراض ها و اعتصاب های کارگران و زحمتکشان و تمامی آزادی خواهان در ایران حمایت میکنیم و این چرخه ی بی عدالتی، تبعیض، نابرابریهای اجتماعی، آزادی کشی، سرکوب، بازداشت، شکنجه، اعدام را به شدت محکوم میکنیم و از مردم آزاده و دادخواه میخواهیم که برای دستیابی به مطالبات زیر با ما همراه شوند:
۱) لغو مجازات شلاق و اعدام از جمله؛ اعدام، ترور، کشتار خیابانی، شلاق، شکنجه، سنگسار و قصاص، ۲) آزادی بدون قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی، ۳) محاکمه و مجازات آمران و عاملان تمامی جنایتهای صورت گرفته توسط مسئولان جمهوری اسلامی ایران از ابتدا تا به امروز در دادگاه هایی علنی و عادلانه و مردمی. ما هم چنین اعتقاد عمیق داریم که این خواسته ها با اتحاد و همبستگی و مبارزات پیگیر ما دادخواهان به دست خواهد آمد و تردیدی نیست که برای رسیدن به این خواسته ها باید برای؛ ۴) آزادی بیان و اندیشه، ۵) حق داشتن تجمع و اعتصاب و تشکل و احزاب مستقل، ۶) رفع هرگونه تبعیض و ۷) جدایی دین از حکومت نیز تلاش کنیم، زیرا علت اصلی این بی عدالتی ها را در ساختار و قوانین آزادی ستیز و تبعیض آمیز حکومت جنایت کار اسلامی ایران می دانیم.
مادران پارک لاله ایران
۱۰ تیر ۱۴۰۰
www.mpliran.net