امیر سلطانزاده - ایندیپندنت فارسی
بهروز وثوقی در واکنش به شایعات مطرح شده درباره بازگشتش به ایران، در حساب کاربری اینستاگرام خود نوشت: «اینک که بیشتر از نیمی از عمر گرانقدرم در غربت غریب گذشته است و اکنون در کلان سنی خود هستم و با توجه به همه عشقی که به وطن و زادگاهم دارم، این مهم را به دست تقدیر میسپارم. تا یار که را خواهد و میلش به چه باشد»
چهل و دو سال به اجبار از سرزمین خود دور ماندند. سالهای طلایی عمر هنری آنها در حالی در رنج دوری از وطن سپری شد که هیچ جرمی مرتکب نشده بودند اما امکان بازگشت به کشور را هم نداشتند. اگرچه در سالهای گذشته برخی سیاستمداران قول بازگشت آنها را دستاویز قرار دادند تا توجه و رأی مردم را به دست بیاورند اما آنچه در عمل اتفاق افتاد، رنجی بود که بر هنرمندان ایران تحمیل شد. چه فردین و ملک مطیعی که ماندند، چه حبیب که وعده مسئولان ایران را باور کرد و بازگشت و در غربت وطن جان سپرد و چه بهروز وثوقی که حالا گفته شده میتواند بازگردد.
خبری که اخیراً در رسانهها از قول مجید حلاجزاده، رئیس مرکز خدمات مشاوره ایرانیان خارج از کشور، درباره امکان بازگشت بهروز وثوقی منتشر شد بهسرعت در شبکههای اجتماعی چرخید و بسیاری را خوشحال کرد. سوارشدن بر احساسات مردم از طریق یادآوری تعلقهای آنها شاید همان چیزی است که حکومت و رئیسجمهور جدید به آن نیاز دارد.
بهروز وثوقی
آنچه باعث افزایش تردیدها نسبت به وعده مجید حلاجزاده، رئیس مرکز خدمات مشاوره ایرانیان خارج از کشور، میشود این است که او و منتظری زیرمجموعه سیستمی هستند که جمهوری اسلامی و ابراهیم رئیسی آن را هدایت میکنند.
مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی
در هفتههای گذشته بعد از وعدههای انتخاباتی رئیسی یک ویدئوی قدیمی از شهرام شبپره منتشر شد که از آرزوی خود برای بازگشت به ایران صحبت میکرد. بسیاری از هنرمندان دیگر نیز همچون او آرزوی بازگشت به سرزمین خود را دارند اما جمهوری اسلامی اثبات کرده قابلاعتماد نیست و همه آنها میدانند که در صورت ورود به کشور یا با تهدید و زندان و شکنجه روبهرو میشوند یا همچون مرحوم حبیب، محکوم به خانهنشینی تا پایان عمر میشوند و اجازه ادامه کار هنری را نخواهند داشت.
حبیب پس از بازگشت به ایران، آلبومی را آماده کرد اما هفت سال در انتظار مجوز آن ماند. بسیاری گفتند که او از غصه دق کرد ولی حمیدرضا شاهآبادی، معاون هنری وزارت ارشاد در دولت دهم که اجازه انتشار آلبوم او را صادر نکرد، اردیبهشت سال گذشته (۱۳۹۹) با دفاع از تصمیم خود هنرمندانی مثل حبیب را نماد تفکری دانست که در دل دشمن زندگی کرده و به پانا گفت: «پخش آهنگ لسآنجلسی تنها به این مفهوم نیست که این آهنگ تند، قوی یا ضعیف است بلکه مهم این است که یک فرهنگ دیگر را معرفی میکند. بهعنوان حاکمیت حتی اگر بدنه کشوری نتواند جلو استفاده روزانه مردم از موسیقی لسآنجلسی در منزلشان را بگیرد باز هم نباید مهر تأییدی بر یک اندیشه غربی بگذاریم، برای همین همیشه از این فضا فاصله گرفتم و گفتم چیزی که نماد کشور دیگری است در کشور ما نباید حکم تأیید حاکمیت داشته باشد. در همان سالها از سمت نهاد رئیسجمهوری نامهای مکتوب به من داده شد و اجازه پیگیری داشتم.»
بزرگترین دستاورد انقلاب اسلامی برای هنرمندان محبوب و علاقهمندان آنها «حسرت» بود، حسرت بازگشت به زندگی هنری، حسرت دیدار دوباره هنرمند محبوب روی پرده سینما و حسرت بازگشت به سرزمینی که در آن زاده شدی و به آن تعلق داری. حسرتی که بارها بهروز وثوقی و دیگر هنرمندان درباره آن صحبت کردهاند.