علی رسولی - رادیو زمانه
شب گذشته، تلویزیون دولتی عراق، تصاویری از اعترافات رهبر عملیات ترور «هشام الهاشمی» را پخش کرد. ساعتی قبل از آن، مصطفی الکاظمی، نخستوزیر عراق در توییتر خود نوشت که به وعدهاش عمل کرده و قاتل الهاشمی دستگیر شده است.
هشام الهاشمی، تحلیلگر مسائل امنیتی و از منتقدان سرشناس جمهوری اسلامی و سپاه قدس بود که شامگاه روز ۱۶ تیرماه سال ۱۳۹۹ در مقابل منزل مسکونیاش در بغداد ترور شد.
در تصاویری که تلویزیون عراق منتشر کرد، فردی به نام «احمد الکنعانی» که خود را افسر پلیس با درجه ستوانیکمی و شاغل در وزارت کشور عراق معرفی کرد، گفت که رهبری تیم ترور الهاشمی را برعهده داشته است. احمد الکنعانی ۳۶ ساله است. تیم ترور متشکل از چهار نفر بوده است. سه نفر دیگر هنوز دستگیر نشدهاند. الکنعانی میگوید او چهار گلوله به سمت الهاشمی شلیک کرده است. گلولهها از اسلحهای مجهز به صدا خفهکن خارج شده که متعلق به پلیس عراق است.
اما اعترافات تلویزیونی الکنعانی تنها منحصر به شرح واقعه ترور بود. در این گزارش به انگیزه ترور، گروههایی که سفارش ترور را دادهاند و وابستگی جریانی اعضای تیم ترور اشارهای نشد.
الجزیره به نقل از منابعش در عراق نوشته است که کتائب حزبالله عراق فرمان ترور الهاشمی را صادر کرده است و تحویل دادن ضارب به نیروهای امنیتی عراق در نتیجه فشار گروههای سیاسی به کتائب حزبالله انجام شده ولی به چند شرط: به نقش ایران در این ترور و دیگر ترورها اشاره نشود و نامی از کتائب حزبالله به میان نیاید.
کتائب حزبالله یکی از گروههای شبهنظامی وابسته به سپاه قدس است. ابومهدی المهندس که بامداد روز ۱۳ دیماه ۱۳۹۸ در فرودگاه بغداد به همراه قاسم سلیمانی ترور شد، مؤسس و فرمانده این گروه بود. نقش کتائب حزبالله بیش از یک گروه وابسته به جمهوری اسلامی است و در نقش گردان مسلح عراقی در درون سپاه قدس فعالیت میکند.
هشام الهاشمی، منتقد نقش گروههای شبهنظامی شیعه وابسته به ایران
یک پرسش بنیادین در مورد پرونده این رویداد آن است که چرا هشام الهاشمی به سوژهای برای ترور تبدیل شد؟ الهاشمی یک تحلیلگر برجسته امنیتی عراقی بود. شاید توصیه او به دولت عراق و نیروهای امنیتی این کشور برای مقابله همزمان با تندروهای سنی و وابسته به داعش و البته جلوگیری از نفوذ شبهنظامیان شیعه عراقی در سیاست این کشور بود که او را به هدفی برجسته برای نیروهای وابسته به ایران تبدیل کرد.
الهاشمی در اندیشکده غیردولتی «شورای مشورتی عراق» کار میکرد و از مشاوران دولت عراق در زمینه سیاستهای ضدتروریستی بود. او متخصص گروههای تروریستی افراطی مانند القاعده و داعش و شاخهها و حامیان آنها در خاورمیانه بود و در این زمینه چند کتاب و صدها مقاله منتشر کرده بود. در رابطه با ظهور و حضور گروه القاعده، گروه دولت اسلامی (داعش) و گروههای شبهنظامی دیگر، الهاشمی از فعالان رسانهای بود که به شکل مداوم در رسانههای عراق و رسانههای غربی حضور داشت.
در مهرماه سال ۱۳۹۸ و زمانی که اعتراضات سراسری در عراق در شهرهای بصره، بغداد، نجف و کربلا آغاز شد، او از این اعتراضات حمایت کرد. از جمله مطالبات این اعتراضات مبارزه با فساد در دولت عادل عبدالمهدی و کم شدن قدرت نفوذ جمهوری اسلامی در سیاستهای عراق بود.
واشنگتنپست نوشته است که این کارشناس امنیتی بارها به دوستان و همکاران خود گفته بوده که گروههای شبهنظامی نزدیک به ایران او را تهدید کردهاند.
در نوامبر سال ۲۰۱۹، در میانه اعتراضات معیشتی در عراق و زمانی که عادل عبدالمهدی هنوز در قدرت بود، الهاشمی ناچار شده بود که خود را از انظار پنهان کند و در رسانهها ظاهر نشود. او به دوستانش توضیح داده بوده که تهدید شده است.
آخرین پژوهشهای این کارشناس امنیتی بر نقش گروههای شبهنظامی شیعه در عراق متمرکز بود. گروههایی که یکی از ابزارهای قدرتنمایی جمهوری اسلامی و سپاه قدس در عراق هستند.
شیوه ترور الهاشمی همان شیوهای بود که برای حذف دیگر منتقدان و مخالفان جمهوری اسلامی در سالهای گذشته استفاده شده است: چند موتورسوار با آرامش و با سلاحهای مجهز به صدا خفه کن به سمت فرد مورد نظرشان شلیک میکنند.
این آنچیزی است که در میان معترضان عراقی به «جوخههای مرگ جمهوری اسلامی» شهرت یافته است.
جوخههای مرگ همچنان فعالند
اما ترور الهاشمی تنها برنامه حرف مخالفان جمهوری اسلامی در عراق نبوده است. مصطفی الکاظمی، نخستوزیر عراق در همان توییتی که پیش از معرفی عامل ترور الهاشمی منتشر کرد نوشت که نیروهای امنیتی عراق پیشتر عامل ترور احمد عبدالصمد را هم دستگیر کردهاند.
احمد عبد الصمد، خبرنگار شبکه تلویزیونی دجله عراق بود. او سلسله گزارشهایی درباره قیام مردم بصره در تابستان و پاییز سال ۱۳۹۸ منتشر کرده بود و موضوع سازماندهی اعتراضات و مصاحبه با فعالان جنبش مدنی در شهر بصره را پیگیری میکرد. اعتراضات در بصره که یکی از پایگاههای جمهوری اسلامی و سپاه قدس در عراق است، بیشتر بر نقش مخرب ایران در سرنوشت عراق متمرکز بود.
احمد عبدالصمد درست در هفتمین روز پس از ترور قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس در شهر بصره ترور شد. صفا غالی، فیلمبردار و همکار او نیز در این ماجرا کشته شد. برنامه ترور در روز روشن و در نزدیکی یک ایستگاه پلیس انجام شد. چند موتورسوار با سلاحهای مجهز به صداخفهکن به ماشین آنها نزدیک شدند، متوقفش کردند و به سر و بدنشان شلیک کردند.
چهار نفر از اعضای این تیم ترور یک سال بعد و در بهمنماه ۱۳۹۹ دستگیر شدند ولی مانند پرونده الهاشمی، دولت و نیروهای امنیتی عراق به ارتباطات او با کتائب حزبالله، انگیزه ترور و نحوه سازماندهی آن اشارهای نکردند. تنها گفته شده است که افراد دستگیر شده وابسته به یکی از گروههای شبهنظامی فعال در عراق هستند.
ترکیب «جوخه ترور» را مصطفی الکاظمی در زمان اعلام خبر دستگیری یکی از ضاربان عبدالصمد به کار برد. البته این ترکیب را فعالان مدنی عراقی مدتها پیش از آن و در توصیف خطراتی که جان منتقدان فساد دولتی و مخالفان دخالت خارجی تهدید میکند، به کار برده بودند. پیشتر نیروهای امنیتی در بصره گفته بودند که دستکم چهار جوخه ترور در بصره فعال است و مخالفان نقش جمهوری اسلامی در عراق هدف این جوخهها هستند.
همین گروه در روز ۱۹ اوت ۲۰۲۰ (۲۹ مرداد ۱۳۹۹) یعنی چند ماه پس از ترور عبدالصمد، یکی از فعالان جنبشهای مدنی در بصره را ترور کرد. رهام یعقوب، یک متخصص تغذیه و از سازماندهان اعتراضات مردمی در بصره هم دقیقا به همین شیوه کشته شد: در حالی که داخل اتومبیلش نشسته بود گروهی موتورسوار با سلاحهای مجهز به صدا خفهکن به او نزدیک شدند و به سر و بدنش شلیک کردند و رفتند.
پیش از این دو ترور، جنان ماذی الشهمانی، کنشگر و پیراپزشک و مجتبی احمد السکینی که در سازماندهی اعتراضات بصره نقش داشتند هدف جوخههای مرگ قرار گرفتند.
در اسفند ۱۳۹۸ در شهر العماره در استان میسان عراق نیز دو نفر دیگر از سازماندهان اعتراضات مردمی علیه فساد و دخالت جمهوری اسلامی به همین شیوه ترور شدند. نام این دو فعال مدنی، عبدالقدوس قاسم و کرار عادل بود.
چند روز پیش از این دو ترور، توفیق التمیمی، روزنامهنگار مخالف جمهوری اسلامی نیز در بغداد ربوده شد. او هنوز پیدا نشده است و احتمال داده میشود سرنوشتی مشابه دیگر فعالان مدنی عراق پیدا کرده باشد. مازن لطیف دیگر روزنامهنگار عراقی است که او هم ربوده شده و خبری از او در دست نیست.
پای ایران در میان است
روز ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۰ در آخرین ساعات شب، چند موتورسوار با سلاح کمری مجهز به صدا خفهکن، در شهر کربلا خود را به منزل ایهاب الوزنی رساندند و کمین کردند. تصاویر حضور آنها و انتظارشان برای رسیدن الوزنی در دوربینهای مداربسته ثبت شده است.
ایهاب الوزنی از هماهنگکنندگان تظاهرات در شهر کربلا و از منتقدان سرشناس جمهوری اسلامی و سپاه قدس بود.
کربلا یکی از شهرهای مقدس شیعیان است و جمهوری اسلامی با ایجاد پایگاه اقتصادی و امنیتی در درون ستاد بازسازی عتبات در آن شهر و البته نجف، عملا کنترل این دو شهر را در دست دارد.
تظاهرات ضدجمهوری اسلامی در کربلا در دو سال گذشته با خشم مقامهای تهران روبهرو شده است. معمولاً مخالفان و معترضان در این شهر اعتراضاتشان را در مقابل ساختمان کنسولگری ایران برگزار میکنند و چندین بار هم به این ساختمان حمله کردهاند.
اما به ترور برگردیم. موتورسواران تیم ترور با آرامش در اطراف خانه الوزنی گشت زدند و وقتی او به در خانهاش رسید، سلاحهای مجهز به صدا خفهکن از لباسها خارج شد و سر و بدن ایهاب الوزنی را هدف قرار داد.
این اولین بار نبود که برنامه ترور ایهاب الوزنی اجرا شده بود. او یک بار در روزهای پس از کشته شدن قاسم سلیمانی هم هدف ترور قرار گرفت و جان به در برد.
هفتهها و ماههای بعد از کشته شدن قاسم سلیمانی و متأثر از فضای ایجاد شده در عراق، تعدادی از فعالان مدنی منتقد جمهوری اسلامی ترور و یا مفقود شدند. ایهاب الوزنی در آن ماجرا خوششانس بود و زنده ماند ولی یکی از دوستان و همکاران او به نام فاهمالطایی در آن ماجرا کشته شد. درست مقابل چشمان ایهاب الوزنی و در فاصله بسیار نزدیک به او.
الوزنی دو سال پس از این سوءقصد ناموفق، همچنان به فعالیت مدنی و سازماندهی تظاهرات در کربلا ادامه داد ولی نهایتاً نتوانست از برنامه ترور دوم جان سالم به در ببرد.
بغداد و جمهوری اسلامی، یک داستان خونبار
ترور ایهاب الوزنی سبب شد تا چندین تظاهرات بزرگ در شهرهای مختلف عراق برگزار شود. مخالفت با سکوت و بیعملی دولت در قبال گروههای شبهنظامی و فعالیت جوخههای ترور آنها شعار اصلی این تظاهرات بود.
مصطفی الکاظمی که با وعده مقابله با فساد و البته ایستادگی در برابر شبهنظامیان و پس از استعفای عادل عبدالمهدی به نخستوزیری عراق رسیده بود در واکنش به این تظاهرات، فرمان دستگیری قاسم مصلح از فرماندهان ارشد حشدالشعبی را صادر کرد. شاید او میخواست نشان دهد که تسلیم حشد و گروههای مسلح نزدیک به جمهوری اسلامی نیست و میتواند فرماندهان ارشد شبهنظامی را هم پاسخگو کند. اتهام قاسم مصلح برنامهریزی برای اجرای حملات موشکی و پهپادی به نیروهای نظامی خارجی و نیروهای امنیتی عراقی بود.
اما این ماجرا برای نخستوزیر عراق بهسادگی به پایان نرسید. حشد به شدت و سرعت موضع گرفت و خواستار آزادی فرماندهاش شد. گروه کتائب سیدالشهدا و کتائب حزبالله که بیش از دیگران به سپاه قدس نزدیکند در منطقه سبز بغداد قدرتنمایی کردند و این پیام را به دولت عراق دادند که آماده بالا بردن سطح تنش و در صورت لزوم جنگ با نیروهای امنیتی هم هستند.
نهایتاً این مصطفی الکاظمی بود که تسلیم شد و قاسم مصلح را آزاد کرد چرا که «شواهد به اندازه کافی وجود نداشت تا او در بازداشت بماند».
رژه اقتدار در مقابل نخستوزیری که صندلیاش را دوست دارد
چند روز پس از آزادی قاسم مصلح، حشدالشعبی به مناسبت هفتمین سال تاسیسش رژهای ۲۰ هزار نفری در اردوگاه اشرف در استان دیاله عراق برگزار کرد. مهمان ویژه این مراسم، مصطفی الکاظمی، نخستوزیر عراق بود که با چهرهای در هم فرورفته شاهد قدرتنمایی حشد بود. از قضا در آن رژه از موشکها، راکتاندازها و پهپادهای تهاجمی حشد هم رونمایی شد. یعنی از همان تسلیحاتی رونمایی شد که گفته میشد قاسم مصلح و دیگر فرماندهان و شبهنظامیان حشد از آنها برای حمله به پایگاههای نظامی خارجی در عراق استفاده میکنند.
اما برگزاری این رژه یک وجه نمادین دیگر هم داشت و آن هم محل برگزاری آن بود. اردوگاه اشرف که مقر سازمان مجاهدین خلق، اصلیترین گروه مسلح مخالف جمهوری اسلامی در زمان صدام حسین بود، اکنون زیر پای بسیج مردمی عراق و وابستگان به جمهوری اسلامی قرار دارد و آنها اینقدر قدرت و نفوذ دارند که میتوانند رئیس دولت را برخلاف میلش به تماشای نمایش اقتدارشان وادار کنند.
انتخابات پارلمانی عراق در اکتبر/مهرماه ۱۴۰۰ برگزار خواهد شد و آرایش سیاسی و تحولات این کشور متناسب با این رویداد در جریان است. حشدالشعبی فقط اجتماعی از گروههای شبهنظامی عمدتاً طرفدار ایران نیست. حشد دومین بلوک قدرتمند در پارلمان عراق را در اختیار دارد. مصطفی الکاظمی میداند که تداوم ریاستش بر دولت عراق در گرو حمایت حشدالشعبی است. حشدالشعبی هم کوشش میکند تا خود را به بلوک اول در پارلمان تبدیل کند. البته این راهی دشوار برای این بسیج مردمی عراق است. از هماکنون ائتلاف حشدالعتبات که نزدیک به علی سیستانی، مرجع شیعیان این کشور هستند نارضایتی خود را از وابستگی بیش از حد به ایران و فساد دولتی در عراق ابراز کردهاند. آنها خود را حامی خواستههای معترضان عراقی میدانند. گروههای کوچک و بزرگ دیگری هم در درون حشد هستند که بنای ناسازگاری گذاشتهاند. برخی از این گلایهها نه برای جدایی از حشد که چانهزنی برای داشتن نقشی مهمتر و حمایت مالی گستردهتر از سوی جمهوری اسلامی است.
در چنین فضای پر از تنش و درگیری، فعالیت جوخههای مرگ متوقف یا کند نشده است. همچنان عراق بهعنوان حیات خلوت جمهوری اسلامی، خط قرمز سپاه قدس است و هر شهروند عراقی که بخواهد علم مخالفت با جمهوری اسلامی را به دست بگیرد و دیگران را به میدان تظاهرات دعوت کند، سوژه ترور گروههای شبهنظامی میشود.