ایران وایر - ثمانه قدرخان - هفتاد و چهارمین دوره از جشنواره فیلم کن برای «اصغر فرهادی» که همیشه آمادگی بردهای بزرگ را دارد، با حاشیههایی غیرمنتظره تمام شد.
هرچند فرهادی برای چندمین بار جایزهای بزرگ را با خود به خانه میبرد؛ ولی اینبار نوع واکنش او به شرایط اجتماعی و مشکلات داخل کشور در پاسخ به برخی روزنامهنگاران، موج انتقادها و واکنشهایی متفاوت برای او به همراه داشت.
***
اصغر فرهادی ابتدا برای پاسخ به سوال بابک غفوری آذر از رادیو فردا در خصوص بهکار گرفتن بازیگرانی که در ساختههای کارگرانان و یا تهیهکنندگان منتسب به نهادهای حکومتی و نظامی در ایران به ایفای نقش پرداختهاند، مورد نقد قرار گرفت و سپس در روز دریافت جایزه جشنواره به دلیل یاد نکردن از کشتهشدههای اعتراضات به بیآبی در استان خوزستان زیر تیغ نقد رفت.
فرهادی در پاسخ یک پرسش در مورد بهکارگیری عوامل فیلم بدون درنظر گرفتن سابقه همکاری آنها با نهادهای امنیتی٬ با بیان این که تنها نقش و بازی بازیگران در ایفای آن نقش برای او مهم است، گفت: «بازیگر، بازیگر است.»
👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر
پاسخ اصغر فرهادی با واکنشهای بسیاری در میان کاربران شبکههای اجتماعی مواجه شد.
«محمد رسولاف» کارگردان نامآشنای سینمای ایران که به دلیل ساختههای انتقادی خود بارها از سوی نهادهای امنیتی حکومت ایران تحت فشار قرار گرفته است، در حساب کاربری خود در توییتر خطاب به اصغر فرهادی نوشت: «اگر هویت شغلی ما حساسیتهای ضروری انسانیمان را از میان ببرد، تبدیل به شیئ میشویم. بازیگر٬ بازیگر است؛ ترویج و عادیسازی شیئشدگی است. اصغر فرهادی عزیز با استدلال شما آیشمن هم فقط یک سرباز بود که میکوشید وظیفهاش را به خوبی انجام دهد.» «آدولف آیشمن» از افسران بلندپایه حزب نازی بود که در جریان جنگ جهانی دوم، دستور فرستادن بسیاری از یهودیان را به «کورههای آدمسوزی» صادر کرده بود.
گفتوگویی که اصغر فرهادی با رسانه «ورایتی» در مورد نقش شبکههای اجتماعی و آزادی بیان در ایران داشت نیز برای او حاشیهساز شد. فرهادی به این رسانه گفت ایران کشوری سرکوبگر است و در آن آزادی صحبت کردن ندارید تا هرآنچه میخواهید به زبان بیاورید. ولی در جلسه پرسش و پاسخ با روزنامهنگاران آن را تصحیح کرد و گفت از کلمه سرکوبگر استفاده نکردم و این اشتباه مترجم بوده است و منظورم فضای بسته در ایران بود؛ فضای ایران برای بیان نظرات بسته است.
نحوه پاسخ دادن فرهادی به این سوالات سبب شد، برخی منتقدان آقای فرهادی او را محافظهکار بنامند و بگویند او به مسائل داخل ایران بیتفاوت است. این گروه عنوان کردند فرهادی قبلتر در خصوص مسائل مربوط به فلسطین موضعی حمایتی داشته ولی اکنون با در اختیار داشتن تریبون بینالمللی در مورد سرکوبهای حکومت ایران در داخل و به خصوص اعتراضات کنونی در خوزستان و کشته شدن مردم به دست ماموران امنیتی سکوت کرده است.
اما حامیان اصغر فرهادی با غیرمنصفانه خواندن این انتقادات گفتند، اصغر فرهادی نه مصلح اجتماعی بوده است و نه مبارز مدنی که در مقابل شرایط داخلی ایران مواضع خاصی بگیرد.
قهرمانی با یک جایزه و سه حاشیه پر رنگتر از متن
منتقدان اصغر فرهادی میگویند او یک فرصت بینالمللی را برای نقد کردن حکومت و رساندن صدای اعتراضات مردم از دست داده است؛ چرا که با توجه به شرایط خاصی که در این روزها ایران با آن مواجه است، اصغر فرهادی میتوانست بیشترین استفاده را از تریبون جشنواره کن بکند.
«عرفان ثابتی»، پژوهشگر جامعهشناسی با بیان اینکه «همه شهروندان، فارغ از حرفه خود، نسبت به بیان حقیقت مسئولیت دارند» به «ایرانوایر» میگوید: «همزیستی جسمانی به تنهایی به ایجاد جامعه نمیانجامد. جامعهسازی مستلزم تکمیل همزیستی جسمانی با همزیستی اخلاقی است و همزیستی اخلاقی مبتنی بر تعهد به حقیقت است، نه رعایت مصلحت.»
به گفته این پژوهشگر جامعهشناسی دین و فلسفه٬ «حقیقت واحد است؛ اما مصلحت چنان متکثر است که شاید بتوان گفت به تعداد اعضای جامعه، مصلحت فردی وجود دارد. اگر هر یک از اعضای جامعه به منظور حفظ مصلحت (در واقع، منفعت) فردی از بیان حقیقت بپرهیزد، فضای همزیستی مشترکی شکل نخواهد گرفت و افراد اتمیزه خواهند شد و هر یک جداگانه به تعقیب منافع فردی خود خواهند پرداخت.»
این مترجم و پژوهشگر جامعهشناسی همچنین اضافه میکند: «یکی از شیوههای پرهیز از بیان حقیقت، توسل به زبان دوپهلو است؛ اینکه به جای اخراج کارگران از تعدیل نیرو سخن بگوییم یا به آمر جنایت علیه بشریت در تابستان سال ۱۳۶۷ جانگیر بگوییم که بارِ معنایی متفاوتی با قاتل/آمر قتل عام دارد. تاکید آقای فرهادی بر وجود مشکلات به جای استفاده از واژه سرکوب نیز نوعی زبان دوپهلو است که ماهیت تمامیتخواه حکومت را پنهان می کند.»
او همچنین تصریح میکند: «میگویند اگر آقای فرهادی حقیقت را فاش بگوید از فیلمسازی در ایران محروم خواهد شد و فرهنگ آسیب خواهد دید؛ غافل از اینکه هیچچیز به اندازه تقیه که برخی با حُسنِ تعبیر از آن با عنوان رِندی (بخوانید زرنگی) یاد میکنند، به فرهنگ و اخلاق صدمه نمیزند. عجیب نیست که اورول دوپهلو سخن گفتن را نشانه بیاعتنایی به حقیقت میدانست. شادروان شاهرخ مسکوب که به شدت دلمشغول آثار مخرب تقیه و ریا بود، از آن نوع نویسندهای انتقاد میکرد که خیال میکند خفه شدن و کتاب چاپ زدن بهتر از اعتراض کردن و چاپ نکردن است.»
عرفان ثابتی با اشاره به روند فعالیتهای اصغر فرهادی میگوید: «اگر به مضمون آثار ایشان هم نگاه کنیم، ضمن تصدیق اینکه ایشان فیلمساز طراز اولی است، باید بگویم که تاکید ایشان بر ابهام حقیقت و تعلیق قضاوت اخلاقی، خواسته یا ناخواسته، خوشایند حکومت تمامیتخواهی است که میکوشد مردم را از تمییز صدق از کذب ناتوان کند. عجیب نیست که مسئولان فرهنگی جمهوریاسلامی از ترویج پست مدرنیسم در ایران استقبال کردهاند؛ چون نسبیباوری افراطی و تاکید افراطی بر ناممکن بودن داوری اخلاقی به سود حکومتی است که نمیخواهد مسئولیت اخلاقی بپذیرد. از طرف دیگر، فیلمسازانی که در برابر امپراتوری دروغ فاشگویی حقیقت را برگزیدهاند، با انواع مجازاتها مواجه شدهاند. اینکه هیچیک از فیلمهای آقای رسولاف در ایران به نمایش عمومی در نیامده، نشان میدهد که دستگاه پروپاگاندا از فاشگویی حقیقت میهراسد.»
به گفته این جامعهشناس فلسفه٬ «آگاهی صرفا دانایی نیست؛ بلکه مسئولیت در قبال دانستهها است.»
او همچنین اضافه میکند: «به نظرم، مشکل اصلی دنیا، به طور عام و ایران، به طور خاص، نه قلّت دانستهها بلکه زیستن به شیوهای مسئولانه و متناسب با دانستههاست. بهبود اوضاع دنیا در درجه اول در گرو تهذیب اخلاق است؛ نه افزایش دانستهها. البته افزایش دانستهها بسیار مهم است؛ اما اگر افزایش دانایی به مسئولانهتر زیستن نیانجامد، زندگی بهبود نخواهد یافت. به همین علت، میتوان تصور کرد که فردی خالق شاهکارهای هنری باشد، اما به اندازه کشاورزی کمسواد، آگاه نباشد؛ زیرا ممکن است که آن کشاورز مسئولانهتر/اخلاقیتر از آن هنرمند زندگی کند.»
عرفان ثابتی تاکید میکند که به رغم این انتقاد، اصغر فرهادی را بههیچوجه همردیف مروجان پروپاگاندایی همچون «مهدویان» و «دهنمکی» نمیداند؛ اما «بهرام بیضایی»٬ «جعفر پناهی» و «محمد رسولاف» را بسیار «آگاه»تر برمیشمرد و اضافه میکند: «زیرا (آنها) در قبال دانستههای خود مسئولانهتر زندگی میکنند.»
در عین حال حامیان اصغر فرهادی نیز با استقبال از دریافت جایزه بزرگ کن توسط اصغر فرهادی او را قهرمان نامیدند. «هادی آفریده»، مستندساز در حساب شخصی خود در اینستاگرام در پاسخ به نقدهای مطرح شده در مورد صحبتهای اصغر فرهادی با عنوان اینکه «اصغر فرهادی ویترین آبرومند این دوران سینمای ماست»، نوشت: «این درخشش فرصتی بود که میتوانستیم نور امید را از دریچه سینما بر سیاهی این جهان بتابانیم، اما عجیب اینجاست که سیلی از انتقاداتِ احساسی بر عملکرد فرهادی در کن منتشر شد.»
آفریده در بخشی از نوشته خود «بیشتر نقدها» را بر موج احساسگرایی عنوان کرده است که ریشه در سرخوردگیها دارد و از «حسادتهای حرفهای سرچشمه گرفته است.»
به گفته این مستندساز٬ «اینکه فرهادی در این مقطع تاریخی بخواهد تا درباره شرایط مردم خوزستان در جشنواره کن واکنش نشان بدهد یا ندهد؛ تصمیمِ فردی است که در طول سالیان کار حرفهای همواره کوشیده راوی لایههای تضعیف شده و نادیده اجتماعی در کنار مردم سرزمینش باشد.»
هادی آفریده در این یادداشت که با عنوان «قهرمانکشی، حافظه تاریخی و چند داستان دیگر» منتشر کرده است، اضافه میکند :«ما امروز فراموش کردیم که حدود دو دهه پیش فرهادی در نقش فیلمنامهنویس در فیلم ارتفاع پست چگونه دردهای مردم خوزستان جنگزده را فریاد زد. هنوز دورزمانی نگذشته که فرهادی کوشید در ماجرای کشتار مردم غزه با همراهی نسرین ستوده یک کمپین جهانی به راه اندازد. اصغر فرهادی کارگردان فیلم شهر زیباست؛ آن فیلم را به یاد داریم! یادمان هست موضوع فیلم چه بود؟ به یاد داریم که فرهادی برای لغو حکم ریحانه جباری چه کرد؟»
آفریده در بخش دیگری به نامه فرهادی به «حسن روحانی» در واکنش به انتشار عکسهای گورخوابها در قبرستانهای جنوب تهران و رد دعوت اسکار سال ۲۰۱۷ در واکنش به فرمان ترامپ که ورود ایرانیان به خاک آمریکا را ممنوع کرده بود، اشاره کرده است.
آفریده در بخش دیگری منتقدان این روزهای اصغر فرهادی را به «نخبهکشی» متهم کرده و میافزاید: «تمام عصبانیتها، نرسیدنها و پرسشهای ما قرار نیست بر دوش یک هنرمند سنگینی کند.»
با تمام افتخاراتی که اصغر فرهادی طی سالیان گذشته به عنوان یک فیلمساز اجتماعی در کارنامه خود دارد، در هفتاد و چهارمین دوره از جشنواره فیلم کن در مقابل این سوال قرار گرفت که آیا وظیفه داشت نسبت به شرایط موجود اعتراض کند یا خیر؟
طرح جدید کاخ سفید برای تشدید تحریم نفتی ایران