هر سه جنبش یک مطالبه دارند: الشعب یرید اسقاط النظام
مجید محمدی - ایندیپندنت فارسی
برای شناخت بهتر اعتراضهای تیر ۱۴۰۰ در استان خوزستان و چند استان دیگر، میتوان آن را با اعتراضهای سالهای اخیر، یعنی دی ۱۳۹۶ و آبان ۱۳۹۸، مقایسه کرد. این مقایسه را میتوان در مواردی مثل موضوع و حجم اعتراضها، مطالبات و شعارها، تاکتیکهای حکومت در سرکوب، نحوه تبلیغات حکومتی، واکنش اصلاحطلبان و چهرههای مشهور، و واکنشهای بینالمللی انجام داد.
موضوع و حجم اعتراض
اعتراضهای دی ۹۶ با گردهمایی «مالباختگان» در مشهد آغاز شد و ابتدا اصولگرایان مشهد از آن در برابر دولت روحانی دفاع میکردند، اما اعتراضها به مالباختگان محدود نشد و دیگر اقشار اجتماعی را نیز در بیش از صد شهر در بر گرفت. اعتراضهای آبان ۹۸ از گرانی بنزین آغاز شد و شهرهای بزرگ و کوچک را (در بیش از صد شهر) در بر گرفت. اعتراضهای خوزستان ناشی از بحران دولتساخته آب در آن استان بود، و بعد به استانهای همجواز نیز کشیده شد. به علت برگزاری اعتراضهای خوزستان در ساعات شب، تخمین تعداد شرکتکنندگان بسیار دشوار است، در حالی که تخمین نزدیک به واقعی از میزان حضور در اعتراضهای دی ۹۶ (در مقیاس چندصدهزار نفری با توجه به بازداشتیهای ۸ تا ۱۱ هزار نفری به گفته مقامها) داشتیم.
روشهای سرکوب
در اعتراضهای دی ماه، حکومت درست همین تاکتیکی را که در برابر اعتراضهای خوزستان اتخاذ کرده است، دنبال کرد؛ یعنی کشتن معترضان بهصورت اندک و پراکنده که نتیجه ارعابآمیز و سراسری داشته باشد تا جمعیت ناراضی به عرصه خیابان نیاید. حکومت میداند که میزان نارضایی اقشار محروم بسیار بالاست. اما در اعتراضهای آبان ۹۸ حکومت قساوتآمیزتر وارد میدان شد تا اعتراضها طول نکشد. از همین رو، تعداد کشتهها در آبان ۹۸ بسیار فراتر از کشتههای دی ۹۶ بود. در دی ۹۶، با کشتارهایی مثل نیزار ماهشهر مواجه نبودیم.
مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی
در هر سه دوره، حکومت با قطع تلفن و اینترنت به دنبال جلوگیری از شبکهسازی و اطلاعرسانی معترضان و نیز ممانعت از پوشش سرکوبها و جنایتهای عوامل امنیتی و انتظامی و نظامی بوده است. همچنین، قوای قهریه در هیچ یک از مناطق بحرانی بهتنهایی نمیتوانست اعتراضها را سرکوب کند و از این رو، از شهرهای دیگر نیرو به آن مناطق اعزام میشد (فیلمهای مربوط به نقل و انتقال نیروها منتشر شده است). در اعتراضهای خوزستان، قطع برق و حتی آب شهرهایی نیز که در آنها اعتراض صورت میگرفت، به قطع تلفن و اینترنت اضافه شد.
در اعتراضهای دی ماه ۹۶ و آبان ۹۸، برای سرکوب ابتدا نیروی انتظامی به صحنه آورده شد و وقتی آن نیرو نتوانست اعتراضها را سرکوب کند، نخست سپاه و بعد حتی نیروهای ارتش در برخی مناطق به میدان آورده شدند. در اعتراضهای خوزستان، تا روز نهم نیروی انتظامی و نیروی ویژه آن برای سرکوب به خیابانها آورده شده است. فیلمهایی نیز از تیراندازی لباسشخصیها منتشر شده است. بازداشتهای گسترده از روز دوم اعتراضهای تیرماه ۱۴۰۰ آغاز شد، با این تصور که بازداشتها میتواند عوال اصلی را از صحنه حذف کند، اما اعتراضها در شبهای متوالی ادامه داشت.
تبلیغات حکومتی
حکومت وجه ضدحکومتی اعتراضهای را به مجاهدین خلق و «اشرار» نسبت داد (سخنگوی نیروی انتظامی، تسنیم ۲ مرداد ۱۴۰۰- دادستان خرمآباد، تسنیم ۲ مرداد ۱۴۰۰) و تلاش کرد این وجه را «حاشیه» خواستههای مشروع جلوه دهد، در حالی که چنین تفکیکی در میان معترضان وجود نداشت. از منظر علی خامنهای، «گله کردن» حق مردم است و تیراندازی به سوی آنها، حق حکومت. ۱۸ عضو مجلس از خوزستان، صدها عضو شوراهای شهر، هزارن عضو شوراهای روستاها در خوزستان، و هفت عضو مجلس خبرگان از این استان نشان دادند که نمایندگیای از جانب مردم این استان ندارند، چون در بحرانیترین شرایط، در مورد مشکلات این استان سکوت پیشه کردند تا سپاه و نیروی انتظامی اعتراضها را سرکوب کنند. در طول اعتراضها، بوقهای حکومتی حتی یک گفتوگوی تلویزیونی یا رادیویی در مورد علل بروز آنها، خواه توسعه نامتوازن باشد، یا غارت منابع از سوی حکومت، برگزار نکردند.
مطالبات و شعارها
شعارهای اعتراضهای خوزستان را به دو دسته میتوان تقسیم کرد: شعارهایی که به مشکلات خاص استان مثل کم آبی (آب آب شط تشنه است) و کوچ اجباری (نه به مهاجرت) ارجاع داشتند، و شعارهایی که نظام را هدف قرار میدادند (رضا شاه روحت شاد، مرگ بر خامنهای). این شعارها بهروشنی مطالبات بسیار ساده و عادی مردم استان را بیان میکنند: رها کردن آب رودخانههای استان در مسیرهایی که هزاران سال (تا حدی که میدانیم) جریان داشته است و بازگشت به حکومتی که به باور آنان، منافع ملی را مقدم بر منافع فرقهای و گروهی میداند. شعارها بههیچوجه منعکسکننده شرایطی مثل بحرانهای طبیعی نیست تا جواب آنها ارسال بطری یا تانکر آب باشد.
واکنش اصلاحطلبان
در اعتراضهای دی ۹۶، اصلاحطلبان که هنوز سهمی در قدرت داشتند، با وقاحت تمام از حکومت خواستار اشد برخورد با معترضان شدند، اما در آبان ۹۸ لحن ملایمتری با معترضان در پیش گرفتند؛ در عین آنکه در هر دو مورد پرچم نظام جمهوری اسلامی را میافراشتند. اما در تیر ۱۴۰۰، اکثر آنها سکوت پیشه کردهاند یا دستکم از سرکوبها دفاع نمیکنند، چون سهمی در این سرکوب برای خود نمیبینند.
واکنش افراد مشهور
در دی ۹۶ و آبان ۹۸، حکومت دهها و صدها (به روایت خودش) یا صدها و هزاران نفر را (به روایت رسانهها) به قتل رساند و تعداد هنرمندان و ورزشکاران ایرانی که واکنش نشان دادند بسیار اندک بود. اما در سال ۱۴۰۰، بعد از آغاز سرکوبها در خوزستان، اطلاعیههای چندصد نفری از سینماگران و کارتونیستها و هنرمندان حوزه موسیقی در محکومیت خونریزیها منتشر شد. برخی از ورزشکاران مشهور نیز واکنش نشان دادند. تا سال ۹۶ و حتی ۹۸، رانتهای حکومتی و بودجههای عمومی به جیب هنرمندان ریخته میشد، اما از سال ۹۸ به بعد این خاصه خرجیها بهشدت کاهش یافته است. هنرمندانی که دیگر نتوانند حسابهای بانکیشان را از منابع عمومی پر کنند و به فروش آثارشان وابسته شوند، تبعا به آنها که بیش از همه وابستگی دارند، به مردم، بازمیگردند. اما بودجه باشگاههای فوتبال کاهش نیافته است و به نظر میرسد این یکی از دلایلی بوده که واکنش ورزشکاران هم بسیار محدودتر از هنرمندان بوده است.
پسزمینه سیاسی
اعتراضهای ۹۶ شش ماه پس از دولت دوم روحانی آغاز شد که حکومت ادعا داشت ۷۳ درصد از افراد واجد شرایط رایدهی در بیعت مربوطه شرکت کرده بودند. در آبان ۹۸، دولت روحانی دیگر وفادار و طرفدار چندان زیادی در جامعه نداشت و سرمایه سیاسیاش به باد رفته بود. اما اعتراضهای تیر ۱۴۰۰ زمانی آغاز میشود که بنا به آمارهای (همیشه دستکاریشده) دولتی، اکثریت مردم ایران در بیعت با رئیسی شرکت نداشتند و هر گونه اعتراضی قابل پیشبینی بود. حکومت در این دوره شکاف بیشتری با جامعه دارد. دولت رئیسی مراسم تحلیف خود را در شرایطی آغاز خواهد کرد که وضعیت کل کشور امنیتی است و نیروهای سرکوب در خیابانهای سراسر کشور رژه میروند.
واکنشهای بینالمللی
در اعتراضهای دی ۹۶ و آبان ۹۸، کاخ سفید در دوران ترامپ کاملا و از روز اول از اعتراضها حمایت میکرد. اما در تیر ۱۴۰۰، دولت بایدن که مشغول مذاکره با جمهوری اسلامی در مورد بازگشت به برجام است، فقط اعلام کرد که اعتراضها را زیر نظر دارد، کاری که بسیاری از سالمندان ایرانی مدام دارند انجام میدهند و البته ورودی هم در ماجرا ندارند. دولتهای اروپایی نیز مثل دموکراتهای امریکایی، در این دورهها سکوت پیشه میکنند یا «تحولات را زیر نظر دارند» تا کار سرکوب حکومت به پایان برسد و آنها دوباره ظریف یا نفر بعدی وزارت خارجه را دعوت کنند در همه شوهای تلویزیونی شرکت کند، در مجامع سیاسی سخنرانی بفرماید، و با هم گل بگویند و گل بشنوند. لابی ایرانیـآمریکایی جمهوری اسلامی که معمولا در مورد کشته شدن یک فلسطینی واکنش نشان میدهد، در مورد اعتراضهای خوزستان هم مانند اعتراضهای دی ۹۶ و آبان ۹۸ سکوت اختیار کرد و احتمالا مثل دولت بایدن تحولات را زیر نظر داشته است. از نگاه این لابی، هر گاه نشود موضوعی را به آمریکا و اسرائیل نسبت داد، باید در برابر آن سکوت کرد.
نقاط اتصال گفتمانی
قطع امید از جریانهای درونحکومتی، نوستالژی دوران پهلوی، و خواسته سقوط نظام جمهوری اسلامی و اسلام حکومتی خط پیوند سه جنبش مذکور است. هر سه جنبش بروز و ظهور ایدئولوژیک خاصی جز نفی اسلامگرایی و کنترل و سرکوب حکومتی نداشتهاند. در هر سه جنبش، نمادهای مذهبی ظهور و بروزی ندارند. معترضان خوزستانی بیشتر با کف زدن برای حرکت خود ضربآهنگ ایجاد میکردند. نخبگان فرهنگی و هنری در هر سه جنبش نقش حاشیهای با سکوت یا امضای نامههای «نه سیخ بسوزد و نه کباب» داشتهاند. در یادداشتها و نامههایی که هنرمندان و ورزشکاران و دانشگاهیان در دوران اعتراضهای تیر ۱۴۰۰ منتشر کردند، مثل دورههای قبل، به علتالعلل فلاکت و نکبت امروز جامعه ایران، یعنی مبانی و سیاستهای نظام جمهوری اسلامی، اشارهای نشده است. در دو جنبش قبلی این گروهها بیشتر سکوت اختیار کرده بودند.
* نویسنده این مطلب قبلا در دو کتاب، جنبشهای اعتراضی دی ۹۶ و آبان ۹۸ را بهتفصیل بررسی کرده است:
«خیزش دی ٩۶ و پس لرزههایش: چراییها و چگونگیها» و«رویارویی رویاهای آخوند و رضاشاه در آبان ۹۸: حجامت نظام با دراگانوف و دوشکا». علاقهمندان میتوانند برای مقایسه بیشتر و دسترسی به آمارها به این دو کتاب رجوع کنند.
طنز تلخ خوزستان، هادی خرسندی