فرامرز داور - ایران وایر
بیماری قلبی آیتالله «علی خامنهای» رهبر جمهوری اسلامی در سال ۱۳۷۷ نه تنها از افکار عمومی ایران پنهان نگه داشته شده بود؛ بلکه تا مدتی مقامهای عالی کشور هم از چندوچون آن مطلع نشده بودند. این موضوع در کتاب «خاطرات اکبر هاشمی رفسنجانی» از سال ۱۳۷۷ که بهتازگی منتشر شده، عنوان شده است.
«اکبر هاشمی رفسنجانی» در کتاب خاطرات خود با نام «در جستجوی مصلحت» که مربوط به دستنوشتههای وی در سال ۱۳۷۷ است، در لابهلای یادداشتهای خود خبر داده که برای اولین بار موضوع را در نهم خرداد از زبان «علی اکبر ناطق نوری»، رییس وقت مجلس شورای اسلامی شنیده است:
«شب در دفتر آقای خاتمی با سران قوا جلسه داشتیم. از وضع جاری و اختلافات و بیحرمتیها و نزاعها و کینهتوزیها انتقاد شد و قرار شد فکری بشود. انتقادات و دستورات رهبری به آقای (عطاءالله) مهاجرانی (وزیر ارشاد) درباره مطبوعات نقل شد. آقای ناطق خبر کسالت رهبری را داد که دکترها به ملاحظه وضع قلب ایشان گفتهاند، استراحت کنند و برنامه ملاقات با نمایندگان امروز را هم به خاطر جلوگیری از شایعات انجام دادهاند؛ اما مختصر.»
یک روز پس از مطلع شدن مقامهای عالی رتبه کشور از بیماری آیتالله خامنهای، هاشمی رفسنجانی نوشته است که «حسن خمینی» با او دیدار کرده و گفته خامنهای به دلیل کسالت در مراسم ۱۴ خرداد که سالمرگ بنیانگذار جمهوری اسلامی سخنرانی نمیکند و از وی خواسته بود تا سخنران این مراسم باشد: «به طور اصولی پذیرفتم؛ ولی تاکید کردم که اگر رهبری صحبت کوتاهی داشته باشند و آقای خاتمی باشد، بهتر است.»
👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر
آیتالله خامنهای از اولین سالگرد درگذشت روحالله خمینی که سالگرد آغاز رهبری خود وی است، بر سر آرامگاه وی سخنرانی میکند. در سالهای اخیر در برخی از این سخنرانیها طرفداران آقای خامنهای در حضور او بازماندگان آیتالله خمینی به خصوص نوه وی را با شعارهای خود تحت حملات لفظی قرار دادهاند.
هاشمی رفسنجانی که خبر بیماری قلبی آیتالله خامنهای را علیرغم جلسات منظم هفتگی با وی از زبان ناطق نوری شنیده بود، در یازدهم خرداد یعنی دو روز پس از مطلع شدن از موضوع نوشته است:
«از اخبار کسالت رهبری نگران بودم. بدون اطلاع قبلی به مقر ایشان رفتم. معلوم شد به قم رفتهاند. با آقایان (غلامحسین) محمدی گلپایگانی و (علی اصغر) حجازی صحبت کردیم. گفتند دکتر دستور استراحت مطلق دادهاند و از من خواستند که به ایشان توصیه کنم، از استراحت غفلت نکنند و برنامه نمازهای جماعت محدود ظهر و مغرب در دفتر را لغو کنند، فعلا جای نگرانی نیست.»
حسن روحانی دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی یک روز بعد با هاشمی دیدار میکند: «از وضع رهبری و کم شدن محبوبیت و سلامتی ایشان اظهار نگرانی کرد»؛ اما هاشمی سپس از تماس تلفنی علی اصغر حجازی از افراد متنفذ بیت رهبری خبر داده و نوشته که خامنهای پیشنهاد وی برای یک سخنرانی کوتاه در مراسم آیتالله خمینی را پذیرفته است. حجازی پیش از این از هاشمی خواسته بود تا خامنهای را تشویق به استراحت بیشتر کند.
سرانجام روز سخنرانی یعنی ۱۴ خرداد فرا رسید: «برای مراسم سالگرد به مرقد امام رفتیم. آیتالله خامنهای با خوردن قرص، آماده صحبت کوتاهی شده بودند؛ ولی آثار ضعف از چهره هویدا بود. تاکید کردم که سعی کنند، کوتاه باشد.»
آیتالله خامنهای در اواخر سخنرانی کوتاه خود اشارهای بسیار گذرا به کسالت خود کرده بود: «من امروز به همین اندازه اکتفا میکنم؛ چون بیش از این، دوستان و پزشکان به من اجازه ندادهاند که صحبت کنم.»
هاشمی در ادامه خاطرات خود از این روز نوشته است: «طبق قرار حسن آقا خمینی در اظهارات مقدماتی، اشارهای به کسالت آیتالله خامنهای کرد و خود ایشان هم در صحبت پانزده دقیقهای خود گفتند که پزشکان و دوستان توصیه به کم حرف زدن کردهاند و لحن و تن صدایشان نشان میداد.»
روز پانزدهم خرداد به روایت هاشمی رفسنجانی، موضوع کسالت که خامنهای بدون جزییات در سخنرانی خود به آن اشاره کرده بود، مورد گمانهزنی رسانههای خارج از کشور قرار گرفته بود: «در گزارشهای جهانی توجه ویژه به بیماری آیتالله خامنهای شده و آن را مرضی شناخته نشده گفتند چون خودمان به صراحت نگفتهایم که قلبی است.»
ظاهرا اولین دیدار خصوصی هاشمی با خامنهای پس از مطلع شدن از بیماری وی، در روز ۲۴ خرداد یعنی ده روز پس از سخنرانی در آرامگاه خمینی بوده است. هاشمی تا پیش از این دیدار از جزییات بیماری آیتالله خامنهای آگاه نبوده است: «شب میهمان رهبری بودم. حالشان بهتر است؛ ولی هنوز نقاهت دارند. کمی مذاکره کردیم. خسته شدند. ناراحت شدم. کسالت تنگی یک رگ قلب است و دکترها تاکید بر استراحت دارند. وارد بحث جدی نشدیم.»
هاشمی پیش از این دیدار در روز هجدهم خرداد با خامنهای تلفنی حرف زده و حال وی را جویا شده بود: «تلفنی حال آیتالله خامنهای را جویا شدم. گفتند حالشان خوب است و در باغ شمیران استراحت میکنند. برنامهها تعطیل است و بنا دارند برای عمل کردن به وعدهای که قبلا به مردم آمل دادند، به آمل بروند.»
بیستم و یکم خرداد آیتالله خامنهای به آمل رفت. هاشمی نوشته است که «لغو امتیاز روزنامه جامعه و سفر رهبری به آمل با توجه به اخبار کسالت ایشان مورد توجه است.» خامنهای در سخنرانی در آمل از اختلافات جناحی در کشور انتقاد و درباره «دشمن خارجی» هشدار داده است. این سخنرانی از اظهارات قبلی او در بر سر آرامگاه آیتالله خمینی بلندتر است؛ اما در جایی از همین سخنرانی بدون اشاره به کسالت خود گفته است: «من همین مقدار هم امیدوار نبودم، بتوانم با شما صحبت کنم. خدا را شکر میکنم که الحمدلله حال من با دیدن شما مردم بهتر شد و توانستم صحبت کنم. به همین اندازه اکتفا نموده و چند دعا میکنم.»
خامنهای در ماه اردیبهشت ۷۷ یک ماه پیش از معلوم شدن بیماری قلبیاش هفت سخنرانی عمومی داشته اما در ماه خرداد این تعداد به سه سخنرانی کاهش پیدا میکند. در تیر و مرداد وی فقط دو سخنرانی در ماه داشته است. در شهریور چهار سخنرانی اما در مهر وی هشت سخنرانی عمومی انجام داده که میتوان آن را نشانهای از بهبود حال عمومی او تلقی کرد؛ اما در ماههای بعدی سال ۷۷ دوباره تعداد سخنرانیهای وی به شکل محسوسی کاسته شده است.
بهبود احتمالی یا پیشرفت بیماری رهبر جمهوری اسلامی همچون خود بیماری قلبی انعکاس رسمی نداشته و در یادداشتهای هاشمی هم روشن نیست که پرونده این مشکل به کجا میرسد. به هر حال ۲۳ سال از این بیماری میگذرد و هنوز هم درباره ادامه یا درمان آن اطلاعرسانی صورت نگرفته است.
به طور معمول در تمامی سه دهه اخیر، تلاش آیتالله خامنهای جلوگیری از پدید آمد شایعات درباره سلامت و حیاتاش بوده و هرگز حضور تلویزیونی و سخنرانیهای عمومی خود را به مدت طولانی قطع نکرده است.
حتی در زمان شیوع ویروس کرونا و اعمال محدودیتهای شدید برای حفاظت او مقابل بیماری که به قطع سخنرانیها و دیدارهای معمول وی انجامید، او مقابل دوربین تلویزیون و بدون وجود حضار سخنرانی کرد که تفاوتهایی با سخنرانیهای منبری دارد؛ مثلا فراز و فرود صدا و سرعت سخنرانی در آن فرق میکند. خود او هم در یکی از همین اظهارات تلویزیونی به این تفاوت و دوره جدید اشاره کرد.
پرهیز از اطلاعرسانی درباره سلامت آیتالله خامنهای تا به آنجا برای حاکمیت اهمیت دارد که انتشار خبر مراجعه وی به بیمارستان در سال ۱۳۹۳ برای عمل پروستات «ابتکار» بیت رهبری برای جلوگیری از «شایعات بعدی» درباره سلامت رهبر توصیف شد.
آیتالله خامنهای در همه سالهای حکومت بر ایران، پزشک مخصوصی داشته که مدتی وزیر بهداشت ایران هم بوده است. دکتر «محمد مرندی» که مجری طرح کنترل جمعیت در در دهه ۷۰ بود؛ علیرغم اینکه آقای خامنهای منتقد این سیاست و خواهان افزایش جمعیت کشور است، هنوز معتمد وی باقی مانده است.
در زمان تزریق دوز اول واکسن کرونا، خامنهای از کسالت دکتر مرندی که دلیل آن اعلام نشد؛ اظهار نگرانی کرد و در زمان تزریق دوز دوم وی را مقابل خود نشانده بود.
در خاطرات سال ۷۷ و مشخصا روز سیام تیر هاشمی نوشته است که افراد متنفذی از حکومت متقاضی مراقبت پزشکی از خامنهای بودند؛ اما هرگز چنین امتیازی پیدا نکردند. یکی از این افراد تا یک سال پیش از این ۱۶ سال وزیر خارجه جمهوری اسلامی بوده است:
«دكتر علیاکبر ولايتی، مشاور بینالملل رهبری آمد و از من خواست كه به رهبرى كمک كنم كه بتوانند وظايف زياد و مهم را انجام دهند؛ مايل است در مراقبت از وضع مزاج ايشان شريک باشد.»
وقتی الهه هیکس چاک دهن می گشاید!؛ ف. م. سخن