محاکمه حمید نوری (عباسی) دستیار محمد مقیسه (ناصریان) در دادگاه استکهلم، موفقیت بسیار بزرگی برای جنبش دادخواهی ایران است، ولی تا پیروزی و متحق شدن اهداف دادخواهی راه زیادی در پیش رو داریم.
من به عنوان یکی از خانوادههای دادخواه خاوران که ۲ نفر از عزیزانم به نامهای محمدعلی بهکیش و محمود بهکیش در قتل عام زندانیان سیاسی در تاستان ۶۷ در زندان گوهردشت مخفیانه کشته و سر به نیست شدند، از تمامی افرادی که برای به سرانجام رساندن این محاکمه پیگیرانه و آگاهانه و شبانه روز تلاش کردند؛ از بازداشت حمید نوری در استکهلم تا نگه داشتن او در زندان استکهلم برای مدت ۲۰ ماه برای گردآوری مدارک و شواهد لازم که به صدور کیفرخواست محکمی توسط داستان سوئد برای محاکمه حمید نوری منجر شد، به سهم خودم صمیمانه تشکر میکنم.
بی تردید علاوه بر تلاشهای فراوان افرادی چون ایرج مصداقی و دیگر زندانیان جان به در برده و فعالان سیاسی و هم چنین خانوادههای کشته شدگان مجاهد و خانوادههای کشته شدگان چپ و وکلا، نامه جمعی خانوادههای ۳۹ نفر از کشته شدگان دهه شصت با عنوان «ما خواهان تداوم بازداشت حمید نوری (عباسی) برای کشف حقیقت هستیم» (۱) در تاریخ ۱۹ آذر ۱۳۹۸ (۱۰ دسامبر ۲۰۱۹)، که یک ماه پس از بازداشت حمید نوری برای دادستان سوئد ارسال شد، یکی از عوامل مهمی بود تا دادستان سوئد قانع شود که بازداشت حمید نوری باید تا گرداوری مدارک تمدید شود. یادآوری این نامه جمعی تأکید بر این مهم است که برای پیشبرد اهداف دادخواهی نیار به همبستگی بیشتر داریم تا بتوانیم موفق شویم.
در جریان این محاکمه، جای مادران و خانوادههای خاوران که هم اکنون در میان ما نیستند و آرزوی دیدن چنین روزهایی را داشتند، بسیار خالی است و بی تردید بخش بزرگی از این موفقیت حاصل تلاشها، افشاگریها، نوشتنها، مصاحبهها و مقاومتهای مداوم و شجاعانه خانوادهها در جلوی زندانها، در خاوران و در خانهها در طی بیش از ۴ دهه زیر تیغ حکومت اسلامی یا در تبعید بوده است. این موفقیت هم چنین حاصل تلاشها و خون دل خوردنهای بسیار زندانیان سیاسی جان به در برده از کشتارهای دهه شصت و ۶۷ است که طی سه دهه گذشته پس از آزادی از زندان و در تبعید لب به سخن گشودند و از مقاومتهای زندانیان سیاسی و از جنایتهای حکومت درون زندانها گفتند و نوشتند. هم چنین حاصل تلاش بسیار فعالان سیاسی، اجتماعی و حقوق بشری در داخل و خارج از کشور که با افشاگری، یادآوری و زنده نگاه داشتن یادها و جان فشانیهای عزیزان ما و مبارزات دادخواهانه خانوادهها و زندانیان سیاسی، از طریق ثبت، جمع اوری و مستند کردن شهادتها و خاطرات و ساختن فیلمها میتواند کمک بزرگی به ارایه مدارک و شواهد برای اثبات جنایتهای حکومت اسلامی در چنین دادگاه هایی باشد. از جمله میتوان به شهادتهای خانوادهها و زندانیان سیاسی در داگاه ایران تریبونال اشاره کرد.
آرزویم این است که محاکمه حمید نوری باعث شود که بخش بزرگی از حقایق جنایتهای حکومت روشن شود. حقایقی که مسئولان ریز و درشت حکومت تا به حال در پنهان سازی آن نقش بسزایی داشتهاند. هم چنین خواهان این هستم که حمید نوری به بالاترین مجازات در دادگاه سوئد (غیر از اعدام) محکوم شود تا آمران و عاملان جنایتها در ایران بدانند که عاقبت جنایتهایشان چیست و این دادگاه درس عبرتی برای آنها شود.
بر مبنای کیفرخواست صادر شده توسط خانم کریستینا لیندهوف کارلسون یکی از دادستانهای دادگاه استکهلم در مبارزه با جرائم بین المللی و جرائم سازمان یافته؛ ۲ جرم برای حمید نوری در نظر گرفته شده است و محاکمه او طی حدود ۹۰ روز از ۱۰ اگوست ۲۰۲۱ مطابق با ۱۹ مرداد ۱۴۰۰ در دادگاه استکهلم آغاز میشود و این محاکمه حداقل تا آپریل ۲۰۲۲ مطابق با فروردین ۱۴۰۱ برای مدت نزدیک به ۹ ماه ادامه خواهد داشت.
خلاصهای از دو جرم و نوع مشارکت حمید نوری در قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷ در کیفرخواست صادر شده توسط دادستان دادگاه استکهلم این چنین است:
«۱) جرم: نقض حقوق عمومی بین المللی، از نوع سنگین
حمید نوری در دوره بین ۳۰ ژوئیه ۱۹۸۸ تا ۱۶ اگوست ۱۹۸۸ (مطابق با ۸ مرداد ۱۳۶۷ الی ۲۵ مرداد ۱۳۶۷) در زندان گوهردشت (رجایی شهر) در کرج ایران، به عنوان دستیار دادیار یا ایفا کننده نقش رهبری کننده مشابه دیگر، در همراهی و در همفکری/ مشورت با سایر مجرمان، به طور عمد جان تعداد بسیار زیادی زندانی که عضو یا هوادار مجاهدین بودند را گرفته است.
۲) جرم: قتل عمد
پس از آن که اعدام طرفداران مجاهدین به پایان رسید، رهبری مذهبی/ سیاسی ایران تصمیم گرفت که سایر زندانیان سیاسی که هوادار گروههای چپ بوده و مسلمان معتقدی نبودند نیز باید اعدام شوند.
حمید نوری در دوره ۲۷ اگوست ۱۹۸۸ تا ۶ سپتامبر ۱۹۸۸ (مطالبق ۵ شهریور ۱۳۶۷ الی ۱۵ شهریور ۱۳۶۷) در زندان گوهردشت (رجایی شهر) در کرج ایران، به عنوان دستیار دادیار یا ایفا کننده نقش رهبری کننده مشابه دیگر، در همراهی و همفکری / مشورت با سایر مجرمان، به طور عمد جان تعداد بسیار زیادی زندانی که عقاید ایدئولوژیک آنان در تضاد با حکومت دینی ایران شناخته میشد را گرفته است.
مشارکت حمید نوری این گونه بوده که وی در همراهی و در همفکری/ مشورت با سایرین، زندانیانی را انتخاب میکرده که قرار بوده در برابر کمیته مرگ قرار گیرند که بر اساس فتوای روح الله خمینی اختیارات لازم برای تصمیم گیری پیرامون کدامیک از زندانیان باید اعدام شوند را داشته، زندانیان مذکور را به اصطلاح به راهروی مرگ میبرده و در آنجا نگهبانی میکرده، نام زندانیانی که قرار بوده نزد کمیته مذکور برده شوند را میخوانده، زندانیان را نزد کمیته مذکور میبرده، اطلاعات مربوط به زندانیان را به صورت کتبی/ شفاهی به کمیته مرگ تسلیم مینموده و نام زندانیانی که میبایست به اتاق اعدام برده شوند را میخوانده و به زندانیان دستور میداده است که در یک ردیف قرار گیرند تا به محل اعدام برده شوند.
هم چنین زندانیان را به محل اعدام همراهی میکرده تا پس از آن جان زندانیان مذکور از طریق حلق آویزان کردن گرفته شود. خود حمید نوری هم در نوبت/ نوبت هایی در هنگام اجرای اعدامها حضور داشته و در هنگام اعدام صندلی که زندانیان مذکور بر روی آن ایستاده بودند را با لگد/ ضربه از زیر پای آنها کنار زده است.
هم چنین حمید نوری با تکیه بر نقش رهبری کننده خود در زندان گوهردشت در همراهی و در همفکری/ مشورت با سایر ماموران عالی رتبه زندان گوهردشت، سایر مجرمان را سازماندهی نموده، از انها خواسته و به آنان دستور داده است که مبادرت به ارتکاب اعمال فوق الذکر نمایند.»
متاسفانه دادگاه استکهلم به دلیل محدودیت هایی که دارد، نتوانست جرم «جنایت علیه بشریت» را برای حمید نوری در نظر بگیرد، ولی به نظر میرسد که دو جرم بالا میتواند حمید نوری را به اشد مجازات محکوم کند.
این درسی خواهد بود برای تمامی مسئولان شریک در جنایتهای حکومت اسلامی ایران از جمله؛ مصطفی پور محمدی، حسینعلی نیری، ابراهیم رییسی، مرتضی اشراقی، محسنی اژهای که به دستور مقامهای بالاتر چون روح الله خمینی یا علی خامنهای با بی شرمی و وقاحت تمام و بدون پاسخ گویی مسئولیت میپذیرند و به جنایت مشغول میشوند و گمان میکنند که با گفتن ما دستور گرفتیم و مامور شدیم، از شراکت در جنایت مبرا میشوند. یا قاضیان بیدادگاههای حکومت اسلامی از جمله؛ ابوالقاسم صلواتی و محمد مقیسه و صدها چون آنها که فعالان سیاسی و اجتماعی را به محکومیتهای سنگین محکوم میکنند. یا مسئولان زندانها که زندانیان را به طرق مختلف شکنجه میدهند یا میکشند. یا مسئولان نیروهای مسلح و اطلاعاتی- امنیتی که مردم معترض را در خیابانها سرکوب کرده و زخمی میکنند یا میکشند.
اطمینان دارم، دیری نخواهد پایید که مردم جان به لب رسیده و فعال در جنبشهای مستقل اجتماعی که هماکنون در شهرهای مختلف ایران در اعتراض و اعتصاب هستند، با اتحاد و همبستگی با همدیگر، تمام زندانیان سیاسی را آزاد خواهند کرد و این جنایت کاران را به جایی که لیاقتشان است خواهند فرستاد. البته امیدوارم تجربه سال ۵۷ تکرار نشود و تمامی آمران و عاملان شریک در جنایتهای ۴۳ ساله جمهوری اسلامی ایران در دادگاههای علنی، عادلانه و مردمی در داخل ایران برای جنایتهای بی شمارشان محاکمه و مجازات شوند (مجازاتی غیر از اعدام)، و با کشف حقیقت و ساختن دنیایی انسانی و عادلانه بتوانیم جلوی تکرار جنایت را بگیریم و در آزادی و شادی نفس بکشیم.
منصوره بهکیش
۶ مرداد ۱۴۰۰
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱- https://www.akhbar-rooz.com/
دیوار مرزی بین حکومت و مردم، سپیده حجامی
در انتظار گام دوم آزادی زندانیان، عمادالدین باقی