در هر دو دوره همهگیری، بیکفایتی حاکمان ایران مرگ صدها هزار تن از مردم را رقم زد
امیر سلطانزاده - ایندیپندنت فارسی
مرگومیر ناشی از کرونا در ایران به وضع اسفناکی رسیده است؛ به طوری که پس از بیش از دو سال از شروع همهگیری این بیماری، نام ایران در صدر کشورهایی است که روزانه بیشترین تعداد کشته را دارند. بر اساس آمار رسمی، از زمان شیوع کرونا تا امروز نردیک به ۱۰۰ هزار تن از مردم جان خود را از دست دادهاند اما به نظر میرسد این واقعیت ماجرا نیست. آمار ثبتاحوال نشان میدهد که طی یک سال و نیم اخیر به نسبت دوره مشابه پیش از آن، حدود ۲۰۰ هزار مورد مرگ مازاد داشتهایم. به عبارت دیگر با توجه به تعداد مرگهای ثبت شده در کشور در دو دوره مشابه و همچنین در نظر گرفتن اینکه تنها کووید-۱۹ میتواند عامل تاثیرگذار در افزایش تعداد مرگومیرها باشد، عدد واقعی مرگومیر کرونا را میتوان در همین حدود ارزیابی کرد.
در واقع این تنها حدس و گمان نیست. چهارشنبه ۲۰ مرداد ۱۴۰۰، علیرضا زالی، رئیس ستاد مقابله با کرونا تهران در جمع خبرنگاران گفت: «وقتی کارشناسان سازمان جهانی بهداشت به ایران آمدند، ما بهجای مشورت مدام از آنها میخواستیم در رسانهها از نظام سلامت ایران تعریف کنند. ما آمارهای مرگومیر را از سازمان جهانی بهداشت پنهان کردیم.»
این نخستین بار نیست که ایران در مواجهه با یک بیماری همهگیر با وضعیتی چنین وخیم و بحرانی روبهرو میشود. در سال پایانی جنگ جهانی اول و مقارن با حکومت احمدشاه قاجار، جهان با همهگیری یک بیماری با نام «آنفلوآنزای اسپانیایی» مواجه شد. عددهای مختلفی از تعداد مرگومیر در این دوران منتشر شده است اما برخی تخمینها از مرگ بیش از ۵۰ میلیون نفر در سراسر جهان خبر میدهند؛ یعنی تعداد کشتههای آنفلوآنزای اسپانیایی با تعداد کشتههای جنگ جهانی اول تقریبا برابر است. این موضوع عمق فاجعه را بهخوبی نشان میدهد.
ایران در آن دوران نیز یکی از بالاترین آمار مرگومیر در دنیا را ثبت کرد. در همین رابطه، آرنولد ویلسون، کمیسر مدنی بریتانیا در بغداد (۱۹۱۸ تا ۱۹۲۰) و مامور اداره سیاسی هندوستان در آن زمان، در کتابی با عنوان «پرشیا» مینویسد: «با وجود اینکه بیماریهای عفونی مثل طاعون خیارکی، وبا و گونهای آنفلوآنزا بین ۱۹۱۸ و ۱۹۲۰ دنیا را درنوردیدند اما در پرشیا همهگیر شدند و بیش از جنگ چهارساله جان انسانها را گرفتند. با این حال در پرشیا شواهد ناچیزی در این باره در دسترس است.»
مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی
در تحقیقی دیگر، دکتر امیر اصلان افخمی با اشاره به گستردگی آنفلوآنزای اسپانیایی در ایران و تاثیر مضاعف قحطی، آلودگی آب، اعتیاد و فقدان امکانات پزشکی بر افزایش میزان مرگومیر تخمین میزند که در روستاها بین ۱۰ تا ۲۵ درصد و در شهرها بین یک تا ۱۰ درصد جمعیت قربانی بیماری همهگیر آنفلوآنزای اسپانیایی شدند. در مجموع شمار قربانیان آنفلوآنزا در ایران بین ۹۱۰ هزار و ۴۰۰ تا دو میلیون و۴۳۱ هزار نفر بوده است؛ یعنی بین هشت تا ۲۱.۷ درصد جمعیت کشور را آنفلوآنزا از پای درآورد و ایران از این نظر در ردیفهای بالایی جدول مرگومیر ناشی از این بیماری مسری قرار گرفت.
ناتوانی حکومت وقت ایران، تصمیمگیریهای دیرهنگام، احتکار، خشکسالی، جنگ و فساد در میان دولتمردان باعث شد تا بخش بزرگی از جمعیت ایران در آن زمان جان خود را از دست بدهند. در آن دوران بسیاری از روحانیون با دعانویسی و برگزاری نماز در مساجد سعی داشتند مردم را درمان کنند؛ یعنی به جای آنکه با حمایت از قرنطینه از شیوع بیشتر آن جلوگیری کنند، مردم را گرد هم جمع میآوردند.
حال با مرور آن برهه تاریک از تاریخ ایران به ایران امروز میرسیم. در حالی که جهان در زمینه پزشکی پیشرفت چشمگیری کرده و کشور ما بهمراتب ثروتمندتر از دوران قاجار شده است، اما عملکرد حاکمان ایران و روحانیون تفاوت چندانی با آن زمان ندارد.
علی خامنهای در اسفند ۱۳۹۸ گفته بود بیماری کرونا مسئله چندان مهمی نیست و راه مقابله با آن توسل، دعا و درخواست شفاعت از ائمه اطهار است و به طور خاص دعای هفتم صحیفه سجادیه میتواند به مقابله با ویروس کرونا کمک کند. پس از آن، علیرضا اعرافی، منصوب علی خامنهای و مدیر حوزههای علمیه سراسر کشور، با انتشار نامهای خطاب به وزیر بهداشت از او خواست تا گروهی از اعضای حوزههای علمیه را به عضویت ستاد مرکزی بحران کرونا درآورد. اعرافی از وزیر بهداشت خواست تا «کمیته امور فرهنگی و دینی» در ستاد مقابله با کرونا تشکیل دهد و ریاست را آن به حوزههای علمیه واگذار کند: «با توجه به اهمیت موضوعات فرهنگی و دینی، کمیته امور فرهنگی و دینی نیز در کنار سایر کمیتهها با محوریت مدیریت حوزههای علمیه کشور تدبیر و برای همکاری در امور مرتبط تشکیل شود تا ضمن هماهنگی بیشتر، از ظرفیت کامل حوزه و روحانیت در سراسر کشور در خدمت به ملت ایران بهرهبرداری شود.»
در حالی که در مقطعی، مکانهای مذهبی زیر فشار برخی از مسئولان وزارت بهداشت تعطیل شدند، اما فشار بر دولت و وزارت بهداشت آنچنان زیاد شد که اندک زمانی بعد بازگشایی شدند. حتی فیلمهایی منتشر شد که برخی افراد با نوشیدن ادرار شتر و ادعای اینکه این توصیه امام صادق است یا با استفاده از داروی امام کاظم میتوان کرونا را درمان کرد، توصیههای وزارت بهداشت را نادیده گرفتند. این قبیل اقدامها که حتی در صداوسیما نیز پخش میشد، به ترویج خرافه و ویروس کرونا در کشور دامن زد.
ماجرا تنها به مخالفت بخش مذهبی کشور محدود نمیشد و نیروهای نظامی هم با تمسک به تئوری توطئه که نخستین بار علی خامنهای آن را عنوان کرد، همهگیری ویروس کرونا را جنگ بیولوژیک معرفی کردند. رهبر نظام حاکم بر ایران در سخنانی گفته بود: «آمریکا به تولید ویروس کرونا متهم است» و ادعا کرده بود که ویروس کرونا ناشی از جنگی بیولوژیک است. او گفته بود که این ویروس «به طور اختصاصی و تنها برای ژنتیک ایرانی» تولید شده است.
پس از آن، حسین سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران، ایران را درگیر در جنگی بیولوژیک توصیف کرد و گفت که این ویروس ممکن است محصول تهاجم بیولوژیکی آمریکا باشد که در ابتدا به چین و سپس به ایران و سایر نقاط دنیا شیوع یافته است. او وعده داد: «در این جنگ پیروز خواهیم شد.» غلامرضا جلالی، رئیس پدافند غیرعامل جمهوری اسلامی ایران هم با حضور در یک برنامه تلویزیونی با اشاره به شیوع ویروس کرونا در ایران، روایت تازهای از شکل و شیوه «جنگ بیولوژیک علیه ایران» را مطرح کرد. این مقام امنیتی کشور با اشاره به آنکه یکی از گونههای جنگهای بیولوژیک در دنیا «بیوتروریسم» است، گفته بود: «در این مدل از جنگ، از میکروبها و ویروسها برای ضربه زدن به اشخاص خاص نظیر رئیسجمهورها و فرماندهان استفاده میشود و تشخیص این نوع تهدید را آزمایشگاههای بسیار پیشرفته انجام میدهند.»
توهم توطئه به همینجا ختم نشد. حسین کنعانیمقدم، فعال سیاسی اصولگرا، در حمایت از ادعاهای علی خامنهای و سخنان فرماندهان سپاه پاسداران مدعی شد: «اطلاعات بسیاری به دست آمده است که در برخی از واکسنها چیپ الکترونیکی جاسازی میکنند» و «جیپیاس» را «در بدن ما کار میگذارند» و «از طریق این واکسن کلیه واکنشها و حرکات ما را تحت کنترل قرار دهند تا جایی که ما نوعی آدمآهنی خواهیم شد که کنترلمان در دست دیگران است.»
نگاه غیر کارشناسی، توهمآمیز و مبتنی بر تئوری توطئه در ابتدای ورود بیماری کووید -۱۹ به ایران باعث شد تا به مانند دوران قاجار، مردم هزینه بیکفایتی حاکمان را پرداخت کنند.
افشاگری رئیس ستاد مقابله با کرونا تهران در مورد پنهانکاری آمار مرگومیر کرونا تنها بخش جنجالی سخنان او نبود. علیرضا زالی در بخشی دیگری اظهار داشت: «هزینه داروهای کرونا چند برابر واردات واکسن شده است اما اجازه خرید واکسن ندادند چون فکر میکردند گران است.» همچنین به گفته وی، برخی مسئولان از قرنطینه قم در روزهای نخستین ورود ویروس کرونا به کشور جلوگیری کردند.
این سخنان پس از آن منتشر شد که رهبر جمهوری اسلامی که امروز به دلیل مواضع گذشتهاش متهم درجه اول وضعیت همهگیری ویروس کرونا در کشور است، در سخنانی با ۱۸۰ درجه تغییر موضع گفت: «واکسن کرونا چه از راه واردات و چه با تولید داخلی، باید با تلاش مضاعف و به هر شکل ممکن تامین شود و در اختیار همه مردم قرار بگیرد.»
علی خامنهای پیشتر، در سخنرانی روز جمعه ۱۹ دیماه خود، گفته بود که به واکسن تولید ایران اعتقاد و اعتماد دارد و به مسئولان کشور اعلام کرد که ورود واکسن ویروس کرونا تولیدی آمریکا و انگلیس به کشور ممنوع است. او همچنین گفت که به آمریکاییها و انگلیسیها اعتماد ندارد و فکر میکند که آنها میخواهند واکسن خود را روی ملتهای دیگر امتحان کنند.
این سخنان بلافاصله با استقبال مسئولان و نیروهای موسوم به ارزشی همراه و تملق و تایید در مورد این موضوع از هر سو آغاز شد.
صداوسیمای جمهوری اسلامی و محافل تبلیغاتی نزدیک به سپاه پاسداران پروپاگاندا علیه واردات واکسن را کلید زدند. سازمان هلال احمر ایران هم که در آن زمان اعلام کرده بود بهزودی ۱۵۰ هزار دوز واکسن کرونا شرکت فایزر/بایونتک اهدایی «خیرین خارج از کشور» را به ایران وارد میکند، ساعتی بعد از سخنرانی علی خامنهای، در راستای دستور او مبنی بر ممنوعیت ورود واکسنهای آمریکایی و انگلیسی، روند ورود واکسن فایزر به کشور را متوقف کرد. اعضای کمیسیون اصل ۹۰ مجلس شورای اسلامی نیز با انتشار گزارشی خواهان آن شدند تا واردات واکسن از کشورهای آمریکا، انگلیس و فرانسه که به گفته آنها با مردم ایران دشمنی دارند، منتفی شود.
فارغ از منافع اقتصادی که نهادهای زیرمجموعه رهبر جمهوری اسلامی ایران از ممنوعیت واردات واکسن به جیب زدند، نگاه توهمآمیز و ارتجاعی به یک بیماری واگیردار در قرن ۲۱ نشان میدهد که گویا در همچنان بر همان پاشنه میچرخد و علیرغم گذشت بیش از یک قرن، در نگاه حاکمان ایران به دنیای سیاست تغییری رخ نداده است و با اتخاذ تصمیمهای اشتباه باعث شدهاند نزدیک به ۲۰۰هزار تن از هموطنان ما جان خود را از دست بدهند و مشخص نیست این روند فاجعهبار تا کی ادامه داشته باشد. در هر صورت با توجه به موضعگیریهای رهبر جمهوری اسلامی، بیشک مسئول اصلی مرگ این تعداد از مردم کشور شخص علی خامنهای است.