ایکاش مشکل کشورمان "تنها" - چپاول ثروتهای ملی، غصب حاکمیت مردم و پایمال کردن حقوق انسانی و شهروندی ملت ایران بود. "فاجعه" بسیار عمیق تر و گسترده تر و جبرانش بسیار دشوارتر و دراز مدت تر میباشد!؟ زیرا، جمهوری اسلامی از ابتدا هدفی بجز تخریب و ویرانی همه جانبه و کامل ایران و کشتار ایرانیان بهر طریق ممکن از جمله به درازا کشاندن جنگ به مدت هشت سال نداشته است.
اکنون هم روز و هفتهای نیست که شاهد نابود محیط زیست و طبیعت و خشک شدن رودخانهها و دریاچهها و تالابها و بر باد دادن وطنمان نباشیم. روزی نیست که خبر کشته شدن صدها تن از هموطنان را توسط ویروس کرونا نخوانیم. هفتهای نیست که خبر درگذشت فردی از افراد فامیل و آشنایان دور و نزدیک مان را نخوانیم و یا نشنویم. در هفتههای اخیر رکورد تازهای از آمار کرونا در ایران ثبت شده است. بطوریکه مسعود پزشکیان، عضو کمیسیون بهداشت مجلس ایران، گفته است: «آمار واقعی مرگ ومیر روزانه در اثر ابتلا به بیماری کرونا در کشور بالاتر از ۱۵۰۰ نفر است». آقای پزشکیان همچنین با اشاره به روند واکسیناسیون در ایران گفته است حکومت ایران «به دلیل مسایل سیاسی برای واردات مقداری دیر جنبید».
او با انتقاد از رویکرد وزارت بهداشت در اعلام آمار قربانیان کرونا در ایران، گفته است: «انگار نه انگار که آدمها میمیرند». تعداد قربانیان کرونا در ایران بر اساس گزارش وزارت بهداشت حدود ۱۱۵ هزار نفر اعلام شده ولی منابع دیگر از جمله مدیران سازمان نظام پزشکی ایران بارها اعلام کردهاند که آمار قربانیان در ایران سه تا چهار برابر آمار وزارت بهداشت است.
عباس عبدی در مطلبی در روزنامه اعتماد چهارشنبه ۲۰ مرداد مینویسد: وضعیت موج پنجم کرونا از امواج پیشین بسیار بدتر است. وضعیت چگونه است؟ آمار رسمی فوتیها نزدیک به ۶۰۰ نفر در روز شده است. در حالی که آمار واقعی باید نزدیک به ۱۵۰۰ نفر و شاید هم بیشتر باشد. ایرج حریرچی معاون وزیر بهداشت بارها تاکید کرده است که آمار واقعی سه تا چهار برابر آمار رسمی میباشد.
از زمان پیدایش پاندمی کرونا جمهوری اسلامی که جان و حیات مردم برایش ارزشی ندارد عدم بی برنامگی و بی مسئولیتی خود در کنترل کرونا را به گردن تحریمها گذاشت. از طرف دیگر مافیاهای مختلف حاکم از وجود ویروس کرونا ثروت هنگفتی به جیب زدند. بظوریکه هر مبتلا به بیماری کرونا داروی بی خاصیت "رمد سیویر" را در در بازار آزاد باید به قیمت هفت میلیون تومان بخرد. از این طریق مافیای داروئی فقط از فروش این دارو بیش از یک تریلیون تومان سود بردند. مافیای شرکت برکت وابسته به کمیته امداد امام یک میلیارد دلار از بیت المال برای تولید واکسن برکت نصیب خود کرد. اگر زمانی برای جمهوری اسلامی جنگ نعمت بود امروز ویروس کرونا برای دزدان اسلامی موهبتی الهی میباشد.
اکنون ایران به یمن رهبری آقای خامنهای به قتلگاهی تبدیل شده است که طبق آمار غیر رسمی روزانه ۱۵۰۰ نفر بر اثر ابتلا به ویروس کرونا جان خود را از دست میدهند. قتل عامی به این وسعت تنها بخش کوچکی از مصیبتهای وارد شده بر خانوادههای ایرانی است که به سوگ عزیزان خود مینشینند. کشتار کرونایی شهروندان در کنار دهها معضل دیگر از جمله کمبود تخت و دارو و اکسیژن و حتی سرم و مراکز درمان بطوریکه بیماران در راهروها و حیاط بیمارستانها جلو چشم بستگان خود فوت میکنند. ضعف مالی بیماران و عدم توانایی خرید داروها، هزینه بالای تست کرونا و سی تی اسکن، گرانی ویزیت پزشکان بویژه مراکز درمانی خصوصی و ... و مهم تر از آن اعمال تبعیض و شکاف طبقاتی در درمان و بهداشت و امر واکسیناسیون مردم محروم، نشان از ابعاد فاجعه آمیز سیاستهای نظام ولایت فقیه بر علیه مردم دارد. در واقع جمهوری اسلامی توسط پاندمی کرونا هم سود مالی و اقتصادی هنگفتی را از آن خود کرد و هم از طریق قرنطینه نکردن مردم و جلوگیری از ورود واکسن و راه انداختن مراسمهای مذهبی به نسل کشی دست زد و مسئول مستقیم این نسل کشی مقامات بالای جمهوری اسلامی و در راس آنها علی خامنهای میباشد که بزرگترین و اولین دشمن ایران و ایرانیان و مسبب اصلی فاجعه عظیم کرونائی است. چون آو دست به ویرانی کشور و کشتار جمعی و سهمگین ملت ایران زده است.
یک افسر آمریکایی که در جنگ ویتنام حضور داشت در توجیه ویران کردن شهر "بن تره" در ویتنام جنوبی، بوسیله بمبهای ناپالم و دیگر بمبها و به قتل رساندن صدها نفر و زخمی کردن هزاران نفر به خبرنگاران، گفت:
«برای نجات شهر لازم شد که آن را نابود کنیم.»
حالا حکایت جمهوری اسلامی ایران است. مستبد ایران آقای سید علی خامنهای و سپاهاش برای نجات ایران تصمیم گرفتهاند اول ایرانیان را به هر وسیله ممکن و در دسترس از جمله ویروس کرونا کشتار کنند و ایران را ویران سازند بعد از این نابودی و ویرانی ایران را بسازند و ایرانیان را نجات دهند!!!.
. متاسفانه برخی که با مغز خر فکر میکنند و میاندیشند قبول نمیکنند از خمینی تا کنون هدف آخوندهای حکومتی با عمامه و بی عمامه نابودی و ویرانی کشور بوده است. آنان تقصیر را یا به گردن آمریکا میاندازند یا به گردن تحریمها یا به گردن این و آن و به نوعی توجیه گر شرایط اسفناک کنونی میباشند. اما چه میشود کرد. بقول شیخ اجل سعدی
خر عیسی را به مکه ببر، چو باز آید هنوز خر باشد.
بدبختی این است که ناجیان و علاقمندان به جمهوری اسلامی آنانی میباشند که مغز خر نخوردهاند اما مثل خرها فکر میکنند.
در چنین شرایطی دشوار و ویران کنندهای که خود را اسیر و گرفتار در بن بست تاریکی میبینیم آیا راهی بجز تسلیم شدن به استبداد و به ستمگری تن دادن وجود دارد؟
اگر ملت ایران میخواهد از شر این شرایط تاریک و سیاه رها شود و به فردایی روشن و آزاد و آباد برسد نیاز به یک همت و همبستگی ملی برای عبور از این استبداد دینی دارد تا بتواند از شر و اسارت استبداد رها شود. بدون عبور از جمهوری اسلامی قادر نخواهیم شد جامعهای مستقل و آزاد و حقوق مدار ایجاد نمائیم. پس تنها راه رهائی عبور از جمهوری اسلامی میباشد.