شیدای همدانی شاعر و هنرمند مبارز پرسید: چرا مردم را به تبعیت از حکومت دیکتاتوری مجبور میکنید؟ بازداشت شد...
شاهین ناصری شاهد شکنجههای نوید افکاری پرسید: چرا واقعیت را به مردم نمیگویید؟ کشته شد...
عباس واحدیان شاهرودی یکی از اعضای بیانیه ۱۴ پرسید: چرا بیعدالتی در کشور بیداد میکند؟ بازداشت شد...
محبوبه رضایی از زندان بوشهر پرسید: چرا به زنان آزار جنسی میرسانید؟ ناپدید شد...
صبا کرد افشاری و یاسمن آریانی پرسیدند: چرا حجاب اجباری است؟ بازداشت شدند...
دکتر کمال جعفری در زندان وکیل آباد مشهد پرسید: چرا به مردم ظلم میکنید؟ ممنوع التماس و ملاقات شد... کارگران هفت تپه پرسیدند: چرا حقوق عقبافتاده ما را پرداخت نمیکنید؟ بازداشت شدند...
علی نوریزاد پسر دکتر محمد نوریزاد پرسید: چرا به هواپیمای اوکراینی شلیک کردید؟ بازداشت شد...
مصطفی نیلی و جمعی از وکلا پرسیدند: چرا مهار کرونا را مدیریت نکردید؟ بازداشت شدند...
جوانهای ایرانی در آبان سیاه ۹۸ پرسیدند: چرا بنزین را گران کردید؟ با سرب داغ پاسخ آنها را دادند...
ساعتها میتوان از افرادی که صرفاً به دلیل مطالبه و پرسشگری در زندانهای جمهوری اسلامی محبوس هستند، گفت و نوشت...
مهم نیست یک نفر برای چه چیزی مطالبهگری میکند، پاسخ هر «چرایی» در قاموس حکومت جمهوری اسلامی حبس است و شکنجه...
در واقع این شیوه حکومت جمهوری اسلامی در ذهن یادآور عبارت «ارتش چرا ندارد» است.
که البته این عبارت در این برهه از زمان پربیراه هم نیست، بعد از روی کار آمدن ابراهیم رئیسی و حضور پررنگ سرداران سپاه و نمایندگان نهادهای تحت نظارت مستقیم خامنهای در دولت، عملاً ایران به یک پادگان مبدل گشته است که در هر نقطه و در هر زمان، برای هر پرسش و «چرایی» که مطرح میشود، چندین مامور امنیتی آماده به خدمت وجود دارد که پاسخ «چرای» مطرح شده را بدهند...
آخرین نمونه بازداشت عزیز قاسم زاده سخنگوی کانون صنفی معلمان گیلان بود. در ویدیویی که از نحوه بازداشت وی منتشر شد مشخص بود مأموران چگونه چشم و گوش بسته مطیع امر فرمانده خود هستند و عزیز قاسم زاده را که مرتکب جرم بزرگ پرسشگری شده است و پرسیده: چرا به خواستههای برحق معلمان رسیدگی نمیشود؟ را به خشنترین روش ممکن بازداشت کردند.
علی خامنهای رهبر خودکامه جمهوری اسلامی در چهل و سومین سال از این حکومت دیکتاتوری به شدت خطر را حس کرده است در ضعیفترین حالت ممکن قرار دارد به همین دلیل کوچکترین پرسش و مطالبهگری را با شدیدترین مجازات پاسخ میدهد. او فرمانده پادگانی به وسعت ایران است، پادگانی که در آن «چرا» معنا ندارد...
و امروز جامعه آگاه و آزادیخواه ایران باید سکوت خود را بکشنند، با شهامت و با صدایی رسا پرسشگری کنند، هر «چرایی» که از جانب جامعه ایران پرسیده میشود، تیریست که به سمت علی خامنهای و حکومتش نشانه میرود، تاریخ ثابت کرده، ظلم پایدار نخواهد ماند و دیر یا زود این پرسشهای بیپاسخ دامن حکومت دیکتاتوری جمهوری اسلامی را خواهد گرفت، و جامعه ایران به پاسخی که سالهاست در پی آن هستند خواهد رسید...
سپیده حجامی
دربارۀ رهبری فردی و "ناجیگرایی"، مسعود نقرهکار
رسیدی که رسید، رامین کامران