همه چیز به برجام گره خورده، حتی قرارداد ایران و چین
ایران پس از ۱۵ سال تلاش بالاخره به شانگهای رسید و دولت ابراهیم رییسی در ماههای اخیر این عضویت را یک دستاورد برای اقتصاد ایران معرفی کرده است. آیا این عضویت و قرارداد ۲۵ ساله با چین، ایران را از غرب بینیاز میکند؟
***
رویداد۲۴ هما حسینی - عضویت دائمی ایران در سازمان همکاری شانگهای مهمترین رخداد سیاست خارجی کشور در ماههای اخیر و پس از توافق مشارکت راهبردی در قرارداد ایران و چین بود. ایران پس از ۱۵ سال کوشش بالاخره به این سازمان راه یافت. در پیامد این رخداد موجی از تحلیلها و انتظارات در کشور شکل گرفت. برخی الحاق ایران به سازمان همکاری شانگهای را فاقد ارزش راهبردی و اقتصادی برای کشور برشمردند و طیفی دیگر آن را نشانه پایان تحریمها و فشارهای غرب و آغاز عصر جدیدی در روابط خارجی دو کشور میدانند. حالا با گذشت چند هفته از انتشار این خبر و حواشی مربوط به آن میتوان فارغ از تبلیغاتهای مختلف به جوانب مختلف این عضویت پرداخت.
پیامدهای عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای کداماند؟ آیا حضور در این سازمان ایران را از غرب بینیاز میکند؟ تحریمها را خنثی میکند یا وزن راهبردی ایران را به شدت افزایش میدهد؟ آیا عضویت در این نهاد الزاماتی برای کشورهای عضو در حوزههای سیاسی و اقتصادی ایجاد میکند؟ موقعیت سازمان همکاری شانگهای در ژئواکونومی اوراسیا و در متن کلان اقتصاد سیاسی بینالملل چگونه قابل تفسیر است؟ عضویت در این نهاد چه طیفی از تأثیرات را بر روابط اقتصادی ایران و سایر اعضا میگذارد؟
مرکز پژوهشی و تحقیقاتی اتاق بازرگانی در یک گزارش به این سوالات پرداخته و تلاش کرده پاسخهایی برای این پرسشها بیابد. مهمترین نکتهای که از نظر این پژوهش پیوستن ایران به یک سازمان بین المللی اقتصادی را ممکن کرده، تفاوت شانگهای با بنیادهایی مانند fatf است.
عضویت در سازمان شانگهای در چه حالتی برای ایران فایده دارد؟
ایران به سازمانی پیوسته که در وهله اول بر تهدیدهای امنیتی نوین بهویژه تروریسم متمرکز شده و همچنان تمرکز خود را در این حوزه حفظ کرده است. با وجود این، سازمان همکاری شانگهای الزامات امنیتی سنگینی را بر اعضا تحمیل نمیکند. برخلاف FATF که برای الحاق به آن کشوری مانند ایران لازم است توصیههای سختگیرانه آن در شفافیت بانکی و مالی و مبارزه با تروریسم را اجرا کند و روابط ایران با جریانهایی مانند حماس و حزب الله برای آن مورد ابهام است. در مقابل، اما مواردی وجود دارد که در ادامه باعث خواهد شد که عضویت ایران در شانگهای چندان دستاورد اقتصادی برای ایران نداشته باشد. مهمترین مورد این است که تا زمانی که ایران عضو سازمان تجارت جهانی نشده، عضویت در شانگهای تاثیری بر اقتصاد ایران نخواهد داشت.
به گزارش رویداد۲۴ سازمان همکاری شانگهای نظم موجود اقتصاد سیاسی بین الملل را پذیرفته است و تمامی اعضای آن در سازمان تجارت جهانی عضویت دارند و نظام مالی بین المللی را پذیرفتهاند و در این قالب تعاملات اقتصادی خود را صورت میدهند. چالش مبنایی ایران برای بهرهگیری از فرصتهای اقتصادی ناشی از عضویت در این نهاد، وضعیت پیچیده روابط این کشور با هسته اقتصاد سیاسی بین الملل است.
ایران تحت شدیدترین نظام تحریمی تاریخ قرار گرفته است، نظام مالی بین المللی تقریباً به روی ایران بسته و هیچگاه اراده جدی برای الحاق به سازمان تجارت جهانی وجود نداشته است؛ بنابراین ایران به عنوان کشوری به شدت خاص و دارای مشکلات و چالشهای یگانه و متفاوت از سایر کشورهای عضو، به این سازمان پیوسته است. از دیگر سو وضعیت پرونده هستهای ایران هنوز مبهم است و امکان احیای توافق هستهای وجود دارد. در صورت احیای توافق هستهای ایران با وضعیت نسبتاً نرمال از منظر روابط با اقتصاد جهانی به این سازمان خواهد پیوست و کمابیش مانند سایر کشورها میتواند از فرصتها و امکانات اقتصادی این نهاد بهره گیرد. اما در صورتیکه وضعیت کنونی در روابط اقتصادی ایران و سایر کشورها و وضعیت حاشیهای این کشور در اقتصاد جهانی تداوم یابد، سازمان شانگهای نقش چشمگیری در کاهش فشارهای تحریمی بر ایران ایفا نخواهد کرد.
تجربه تحریم روسیه و کوششهای این کشور برای بهرهگیری از سازمان در راستای کاهش فشارهای اقتصادی و مالی به روشنی این موضوع را نشان میدهد. روسیه در اجلاسهای اخیر این نهاد همواره پیشنهادهایی برای مبادلات با ارزهای محلی و مقابله جمعی با تحریمها ارائه داده اما این کوششها در عمل فرجامی نیافته است. در مقابل و در شرایطی که توافق هستهای احیا شود و تحریمهای مرتبط با برنامه هستهای ایران لغو یا تعلیق شوند، عضویت دائم ایران در سازمان همکاری شانگهای در میان مدت میتواند فرصتهایی برای دیپلماسی اقتصادی کشور ایجاد کند.
وضعیت ایران در میان قدرتهای جهان
سازمان همکاری شانگهای سازمان اوراسیایی است. در شرایط کنونی اوراسیای جدیدی در حال شکلگیری است، پهنهای که در آن چهار کانون قدرت شکلگرفته است. روسیه به عنوان کانون سنتی قدرت در شمال این پهنه نقشآفرینی رو به افزایشی دارد. چین کانون جدید قدرت و البته مهمترین کانون قدرت در این پهنه است. هند کانون نوظهور قدرت در جنوب این پهنه است و اتحادیه اروپا به عنوان کانون قدرت هنجاری و اقتصادی سنتی در غرب این منطقه قرار دارد.
در شرایطی که روابط نرمال ایران با اقتصاد جهانی به طور نسبی احیا شود، ایران باتوجه به موقعیت ژئواکونومیک خود میتواند نقش یک حلقه وصل را بین چهار اقتصاد کلیدی در اوراسیا ایفا کند. تکمیل کریدور شمال جنوب و رونق بخشیدن به آن را میتوان در کانون منافع اقتصادی ایران در سازمان همکاری شانگهای قرارداد.
اما اجرایی شدن این پروژه که مدتها به تأخیر افتاده است، مستلزم روابط باثبات میان ایران و سایر اعضای سازمان و نیز شرکا و طرفهای گفتگوی آن است. به عنوان مثال درصورتی که تنش میان ایران و آذربایجان تداوم یابد و این کشور در یکی از مسیرهای کلیدی کریدور شمال - جنوب اختلال ایجاد کند این مزیت ژئواکونومیک ایران با چالش جدی مواجه خواهد شد.
در مجموع کارشناسان معتقدند، از عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای نباید انتظار دستاورد اقتصادی برای ایران داشت و باز هم استفاده از فرصتهای اقتصادی عضویت در این سازمان ملزم به احیای برجام است. همچنین اختلافات ایران با کشورها عضو این سازمان مانند آذربایجان و تاجیکستان عملا مانع بزرگی بر سر راه استفاده از فرصتهای عضویت در این سازمان است. ضمن اینکه در چنین شرایطی این عضویت نه تنها دستاورد اقتصادی برای ایران ندارد بلکه عواقبی هم خواهد داشت، از جمله اینکه در دولت فعلی دیپلماسی اقتصادی به نظر میرسد بیش از هر چیز روی ارتباط قوی با چین پیریزی شده و همین توافق جامعه با چین و همچنین حساب ویژه ایران روی عضویت در شانگهای ممکن است ایران را در برداشتن قدم اصلی که احیای برجام است، دچار تعلل بیشتر کند.
جو امنیتی در شیراز